کلمه جو
صفحه اصلی

wilson


ودرو ویلسون (بیست و هشتمین رییس جمهور امریکا)، کوه ویلسون (در جنوب کالیفرنیا)

انگلیسی به فارسی

کوه ویلسون (در جنوب کالیفرنیا)


ویلسون


ودرو ویلسون (بیست و هشتمین رییس جمهور آمریکا)


انگلیسی به انگلیسی

• family name; male first name; woodrow wilson (1856-1924) 28th president of the united states, winner of the 1919 nobel peace prize

جملات نمونه

1. The technique Mr Wilson uses most often is to juxtapose things for dramatic effect.
[ترجمه william] تکنیکی که آقای ویلسون بیشتر اوقات از آن استفاده می کند ، افزودن چیزها برای جلوه های نمایشی است.
[ترجمه ترگمان]تکنیکی که آقای ویلسون از آن به کار می برد اغلب این است که کارها را به طور نمایشی اجرا کند
[ترجمه گوگل]این روش که آقای ویلسون بیشترین استفاده را می کند این است که چیزها را برای اثر چشمگیر کنار بگذارید

2. How did Wilson react to your idea?
[ترجمه ترگمان]ویلسون به نظر تو عکس العمل نشون داد؟
[ترجمه گوگل]چگونه ویلسون به ایده شما واکنش نشان داد؟

3. Professor Wilson gave an interesting talk on birds.
[ترجمه william] پروفسور ویلسون در مورد پرندگان صحبت جالبی کرد.
[ترجمه ترگمان]پروفسور ویلسون درباره پرندگان حرف جالبی زد
[ترجمه گوگل]پروفسور ویلسون بحثی جالب در مورد پرندگان ارائه کرد

4. Bob Wilson is a Southerner, from Texas.
[ترجمه ترگمان]باب ویلسون اهل تگزاس است
[ترجمه گوگل]باب ویلسون جنوبی، از تگزاس است

5. Wilson was claiming compensation for unfair dismissal .
[ترجمه ترگمان]ویلسون برای اخراج غیرمنصفانه خود ادعای غرامت کرد
[ترجمه گوگل]ویلسون خواستار جبران خسارت ناعادلانه شده است

6. Rev Wilson spent 20 years ministering in some of New York's poorest areas.
[ترجمه ترگمان](ویلسون)۲۰ سال را در یکی از فقیرترین مناطق نیویورک گذراند
[ترجمه گوگل]Rev Wilson 20 سال در بعضی از فقیرترین مناطق نیویورک به سر می برد

7. I'm afraid Mr Wilson cannot see you now as he is otherwise engaged.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه اقای ویلسون الان نمی تواند شما را ببیند چون او نامزد کرده
[ترجمه گوگل]من می ترسم آقای ویلسون الان نمی تواند ببیند چون او در غیر این صورت مشغول به کار است

8. Wilson saw she was watching him and blushed.
[ترجمه ترگمان]ویل سن دید که او دارد به او نگاه می کند و سرخ می شود
[ترجمه گوگل]ویلسون دید که او او را تماشا کرده و سرخ شده

9. It soon became clear that Wilson lacked the ability to carry out his duties.
[ترجمه ترگمان]به زودی مشخص شد که ویلسون توانایی انجام وظایف خود را ندارد
[ترجمه گوگل]به زودی روشن شد که ویلسون توانایی انجام وظایف خود را نداشت

10. I think I'll write in Pat Wilson.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم توی \"پت ویلسون\" می نویسم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم در پات ویلسون خواهم نوشت

11. There was complete understanding between Wilson and myself.
[ترجمه ترگمان]تفاهم کامل بین \"ویلسون\" و \"ویلسون\" بود
[ترجمه گوگل]درک کامل بین ویلسون و من وجود داشت

12. Mr Wilson is leaving now. Will you show him to the door?
[ترجمه ترگمان]آقای ویلسون الان داره میره او را به در خواهید برد؟
[ترجمه گوگل]آقای ویلسون اکنون ترک می کند آیا او را به درب نشان می دهید؟

13. Wilson went up and knocked on the door.
[ترجمه ترگمان]ویلسون بالا رفت و در زد
[ترجمه گوگل]ویلسون بالا رفت و به درب زد

14. Wilson entered a plea of not guilty .
[ترجمه ترگمان]ویل سن اعتراف کرد که گناهکار نیست
[ترجمه گوگل]ویلسون مجبور شد که مجازات کند

15. Wilson has achieved considerable success as an artist.
[ترجمه ترگمان]ویلسون به عنوان یک هنرمند به موفقیت چشمگیری دست یافته است
[ترجمه گوگل]ویلسون به عنوان یک هنرمند موفق بوده است

پیشنهاد کاربران

قانون شکنی



کلمات دیگر: