کلمه جو
صفحه اصلی

copernican

انگلیسی به فارسی

کوپرنیک


انگلیسی به انگلیسی

• of copernicus and his theories (polish astronomer)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] کوپرنیکی الف) متعلق به جوان ترین عوارض توپوگرافی ماه و واحدهای نقشه سنگ شناسی که از یک دسته سنگهایی تشکیل شده در دوره تشکیل کراترهای شعاعی بوجود آمده است (مانند کوپرنیک). ب) به دوره چینه شناسی گویند که در حین آن، سیستم کوپرنیکی بوجود آمده است.

جملات نمونه

1. A fourth example, the Copernican Revolution, will be outlined in more detail in the following section.
[ترجمه ترگمان]یک مثال چهارم، انقلاب کوپرنیکی، در بخش بعدی به تفصیل شرح داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]مثال چهارم، انقلاب کورنیک، در بخش زیر به جزئیات بیشتری اشاره خواهد شد

2. Twenty years later, a lecture on the Copernican system was given in Rome to the pope, who approved.
[ترجمه ترگمان]بیست سال بعد، یک سخنرانی درباره نظام کوپرنیکی در رم به پاپ داده شد
[ترجمه گوگل]بیست سال بعد، یک سخنرانی در مورد سیستم کوپرنیک در پاریس در پاریس به تصویب رسید

3. One could accept the mathematical models of Copernican astronomy without even considering whether the earth really moves.
[ترجمه ترگمان]می توان مدل های ریاضی نجوم کوپرنیکی را بدون توجه به اینکه آیا زمین واقعا حرکت می کند، پذیرفت
[ترجمه گوگل]می توان مدل های ریاضی نجوم کوپرنیک را حتی بدون در نظر گرفتن اینکه زمین واقعا حرکت می کند، پذیرفته است

4. Galileo's new mechanics enabled the Copernican system to be defended against some of the objections to it mentioned above.
[ترجمه ترگمان]مکانیک جدید گالیله، سیستم کوپرنیکی را امکان پذیر ساخت تا در برابر برخی از the که در بالا ذکر شد، دفاع شود
[ترجمه گوگل]مکانیک جدید گالیله سیستم کورنیک را قادر می سازد تا در برابر برخی از اعتراضاتی که به آن اشاره شد دفاع شود

5. Like Galileo, he was committed to the Copernican system as a cosmology and not merely as a mathematical hypothesis.
[ترجمه ترگمان]مانند گالیله، او به سیستم کوپرنیکی به عنوان یک کیهان شناسی وفادار بود و نه صرفا به عنوان فرضیه ریاضی
[ترجمه گوگل]مانند گالیله، او به سیستم کوپرنیک به عنوان یک کیهان شناسی متعهد بود و نه صرفا به عنوان یک فرضیه ریاضی

6. Accordingly, we shall begin with the Copernican innovation as a test case.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، ما با نوآوری کوپرنیک به عنوان یک مورد آزمایشی شروع خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]بر این اساس، ما باید از نوآوری کوپرنیک به عنوان یک نمونه آزمایشی شروع کنیم

7. Isaac Newton solved the final problem in the Copernican hypothesis by demonstrating that planetary motion was caused by gravitation.
[ترجمه ترگمان]اسحاق نیوتن با نشان دادن اینکه حرکت سیاره ای ناشی از جاذبه است، مساله نهایی را در فرضیه کوپرنیک حل کرد
[ترجمه گوگل]اسحاق نیوتون مسئله نهایی را در فرضیه کوپرنیک با نشان دادن حرکت حرکت سیاره ای توسط گرانش حل کرد

8. In this way, apparent contradictions between Copernican astronomy and biblical texts would be eliminated.
[ترجمه ترگمان]بدین طریق، تضادهای آشکار بین نجوم کوپرنیکی و متون انجیل از بین خواهند رفت
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، تناقضات آشکار میان نجوم کوپرنیک و متون مقدس، حذف خواهند شد

9. It was there, 18 centuries before the Copernican revolution, that Aristarchus posited a heliocentric solar system and Eratosthenes calculated the circumference of the Earth.
[ترجمه ترگمان]در آنجا ۱۸ قرن پیش از انقلاب کوپرنیکی، منظومه شمسی دارای \"خورشید مرکزی\" فرض شد و Eratosthenes محیط کره زمین را محاسبه کرد
[ترجمه گوگل]در آنجا، 18 قرن پیش از انقلاب کوپرنیک، Aristarchus منظومه شمسی منظومه شمسی قرار داشت و Eratosthenes محدوده زمین را محاسبه کرد

10. The core of the so-called Copernican revolution of the public management movement is the establishment of a market-oriented government and the realization of market-oriented public services.
[ترجمه ترگمان]هسته اصلی انقلاب کوپرنیک تاسیس یک دولت بازار محور و تحقق خدمات عمومی بازار محور است
[ترجمه گوگل]هسته انقلاب کورنیکن جنبش مدیریت عمومی، ایجاد یک دولت مبتنی بر بازار و تحقق خدمات عمومی مبتنی بر بازار است

11. Next he learns about the Copernican system, and after that he moves on to geometry, and then to chronology.
[ترجمه ترگمان]سپس درباره سیستم کوپرنیکی یاد می گیرد، و پس از آن، به هندسه، و سپس به chronology حرکت می کند
[ترجمه گوگل]بعد او در مورد سیستم کوپرنیک یاد می گیرد، و پس از آن او به هندسه حرکت می کند، و سپس به chronological

12. Provided we make on further assumption, the Copernican principle leads to a rather similar universe model.
[ترجمه ترگمان]مشروط بر اینکه ما فرض کنیم که اصول کوپرنیک به یک مدل جهانی مشابه منتهی می شود
[ترجمه گوگل]با فرض اینکه فرض ما بیشتر باشد، اصل کورنیکایی منجر به یک مدل جهانی نسبتا مشابه می شود

13. Yet a couple of centuries later, Copernican advocates seemed harmless.
[ترجمه ترگمان]اما چند قرن بعد، طرفداران کوپرنیک بی خطر به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]با این حال، چند قرن بعد، طرفداران کوپرنیک به نظر بی ضرر بودند

14. Although his work was instrumental in bringing the Copernican system into prominence, Galileo was far more than just an astronomer.
[ترجمه ترگمان]اگرچه کار او در آوردن نظام کوپرنیکی به عنوان برجستگی، سودمند بود، گالیله بیش از یک ستاره شناس بود
[ترجمه گوگل]گرچه کار او در ایجاد سیستم کورنیکن در برجسته بود، گالیله خیلی بیشتر از یک ستاره شناس بود


کلمات دیگر: