کلمه جو
صفحه اصلی

tectonic


وابسته به ساختن یا ساختمان یا معماری، ساختمانی، ساختی، فن ساختمان، فن چیز سازی

انگلیسی به فارسی

وابسته به ساختن یا ساختمان یا معماری، ساختمانی، ساختی


وابسته به دگرگونی‌های پوسته‌ی زمین: زمین ساز، زمین ساختی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: tectonically (adv.)
(1) تعریف: of or pertaining to changes in the earth's crust.

- Geologists are interested in the movement of tectonic plates.
[ترجمه ترگمان] زمین شناسان به حرکت صفحات تکتونیک علاقمند هستند
[ترجمه گوگل] زمین شناسان علاقه مند به حرکت صفحات تکتونیکی هستند

(2) تعریف: of or pertaining to building or construction.
مشابه: constructive

• about changes and processes in the earth's crust; building-like

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] زمین ساخت - زمین ساختی - تکنوتیک
[زمین شناسی] زمین ساخت، تکتونیک
[آب و خاک] تکتونیک

جملات نمونه

1. Earthquakes are caused by two tectonic plates bumping into each other.
[ترجمه ترگمان]زمین لرزه ها توسط دو صفحه تکتونیک که به هم برخورد می کنند، ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]زمین لرزه ها بوسیله دو صفحه تکتونیکی به یکدیگر متصل می شوند

2. In the former the tectonic movement and the migration of troughs is to the south and southwest.
[ترجمه ترگمان]در پیشین جنبش تکتونیک و مهاجرت of به سمت جنوب و جنوب غربی آن است
[ترجمه گوگل]در سابق، جنبش تکتونیکی و مهاجرت فواصل به جنوب و جنوب غربی است

3. The example of the development of today's plate tectonic model of the Earth follows this pattern.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، توسعه مدل تکتونیک بشقاب امروز از زمین این الگو را دنبال می کند
[ترجمه گوگل]نمونه ای از توسعه مدل تکتونیکی صفحات امروز از این الگو است

4. Others suggest that the buildup of mountains by tectonic movement may also serve as a trigger, by altering air currents.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر پیشنهاد می کنند که بالا بردن کوه ها توسط جنبش تکتونیک، ممکن است به عنوان یک محرک، با تغییر جریان های هوایی عمل کند
[ترجمه گوگل]دیگران نشان می دهند که ایجاد کوه ها از طریق حرکت تکتونیکی نیز می تواند به عنوان یک ماشه، با تغییر جریان های هوا عمل کند

5. I described the grinding of the tectonic plates in Humboldt county.
[ترجمه ترگمان]من صدای کوبیدن صفحات تکتونیک استان Humboldt را شرح دادم
[ترجمه گوگل]من سنگ زنی صفحات زمینی را در شهرستان هومبولت توصیف کردم

6. A Plate Tectonic Re-cap Rather a lot has been said in this chapter about the minor details of lava flows.
[ترجمه ترگمان]در این فصل مطالب زیادی در مورد جزئیات کوچک جریان گدازه در این فصل گفته شده است
[ترجمه گوگل]یک تکه تکه تکه ای از ورقه ها در این فصل در مورد جزئیات جزئی جریان های گدازه گفته شده است

7. There are no known tectonic plate boundaries in the area but a very ancient boundary may be lurking in the area.
[ترجمه ترگمان]هیچ مرز تکتونیک شناخته شده در این ناحیه وجود ندارد اما مرز بسیار باستانی ممکن است در این منطقه کمین کرده باشد
[ترجمه گوگل]در این منطقه مرزهای تکتونیکی صفحات شناخته شده وجود ندارد اما مرز بسیار باستانی ممکن است در این منطقه خالی باشد

8. Earthquakes line the borders of the tectonic plates and are symptoms of the perpetual motion inside our planet.
[ترجمه ترگمان]زلزله، مرزه ای صفحات تکتونیک را به خود اختصاص می دهد و نشانه های حرکت ابدی درون سیاره ما را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]زمین لرزه ها مرزهای صفحات زمینی را نشان می دهند و نشانه هایی از حرکت دائمی درون سیاره ما هستند

9. The compilation of a new tectonic map of Great Britain, Ireland and the surrounding seas began.
[ترجمه ترگمان]جمع آوری نقشه زمین ساختی جدید از بریتانیای کبیر، ایرلند و دریاهای اطراف آغاز شد
[ترجمه گوگل]تدوین نقشه زمین شناسی جدید بریتانیا، ایرلند و دریاهای اطراف آغاز شد

10. This year, two tectonic plates are shifting in a fashion that could cause economic earthquakes.
[ترجمه ترگمان]امسال، دو صفحه تکتونیک به روشی که می تواند موجب زمین لرزه های اقتصادی شود، تغییر می کنند
[ترجمه گوگل]در این سال دو صفحه تکتونیک به گونه ای تغییر می کنند که می تواند موجب زلزله های اقتصادی شود

11. The tectonic plates are no more permanent than the sovereign countries of the world.
[ترجمه ترگمان]این صفحات تکتونیک، نسبت به کشورهای مستقل جهان، ثابت نیستند
[ترجمه گوگل]صفحات تکتونیکی بیشتر از کشورهای مستقل جهان نیستند

12. Iceland lies on the convergence of two tectonic plates and is one of the most volcanically active areas in the world.
[ترجمه ترگمان]ایسلند بر روی هم گرایی دو صفحه تکتونیک (تکتونیک)قرار دارد و یکی از فعال ترین مناطق جهان است
[ترجمه گوگل]ایسلند بر روی همگرایی دو صفحه تکتونیک قرار دارد و یکی از مناطق فعال ترین آتشفشانی در جهان است

13. The plate tectonic theory reveals the seafloor spreading and plate lateral movement, and illustrates magmatism related to plate boundaries.
[ترجمه ترگمان]تئوری تکتونیک صفحه ای، کف دریا و حرکت افقی صفحه را نشان می دهد و magmatism مربوط به مرزه ای صفحه ها را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]تئوری زمین شناسی تکتونیکی نشان می دهد که گسترش دریاچه و حرکت جانبی بشقاب را نشان می دهد و ماگماتیسم مربوط به مرزهای صفحه را نشان می دهد

14. The relations reflect the nature of the tectonic movement, that is, gradual or cyclic.
[ترجمه ترگمان]این روابط، ماهیت حرکت تکتونیک، که، تدریجی یا حلقوی است را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]روابط منعکس کننده ماهیت جنبش تکتونیکی، یعنی تدریجی یا چرخه ای است

پیشنهاد کاربران

زمین ساختار ، زمین ساختاری

زمین ساختاره

اساسی - بنیادین - ژرف


کلمات دیگر: