1. to make (one's) landfall
فرود آمدن
2. the exact time of landfall by columbus
زمان دقیق دیدن خشکی توسط (کریستف) کلمب
3. We made a landfall at dusk after three weeks at sea.
[ترجمه ترگمان]پس از سه هفته در دریا به ما نزدیک شد
[ترجمه گوگل]پس از سه هفته در دریای ما در ساحل فرود آمدیم
4. Our next landfall should be Jamaica.
[ترجمه ترگمان]زمین بعدی ما باید جاماییکا باشد
[ترجمه گوگل]فرود بعدی ما باید جامائیکا باشد
5. After three weeks crossing the Atlantic, they made landfall on the coast of Ireland.
[ترجمه ترگمان]پس از سه هفته عبور از اقیانوس اطلس، آن ها به landfall در سواحل ایرلند رسیدند
[ترجمه گوگل]پس از گذشت سه هفته از اقیانوس اطلس، آنها در ساحل ایرلند فرود آمدند
6. Shannon Airport in Ireland was the first European landfall for airplanes flying from North America.
[ترجمه ترگمان]فرودگاه Shannon در ایرلند اولین ریزش اروپایی برای هواپیماهایی بود که از آمریکای شمالی به زمین پرواز می کردند
[ترجمه گوگل]فرودگاه شانون در ایرلند اولین فروند اروپایی برای هواپیماهای پروازی از شمال امریکا بود
7. And then there was the problem of making landfall.
[ترجمه ترگمان]و بعد مشکل ایجاد landfall وجود داشت
[ترجمه گوگل]و پس از آن مسئله رسیدن به سرزمین های اشغالی بود
8. It sounds like a landfall you might make after a long and seasick voyage.
[ترجمه ترگمان]مثل یک ریزش زمین به نظر می رسد که ممکن است بعد از سفر دریایی طولانی و دریازدگی گرفته شود
[ترجمه گوگل]این به نظر می رسد مانند یک سرزمینی است که ممکن است پس از یک سفر طولانی و دریایی انجام دهید
9. The density of the landfall was critical to calculating at what moment the dam would capitulate.
[ترجمه ترگمان]چگالی زمین landfall برای محاسبه در این لحظه که این سد تسلیم خواهد شد حیاتی بود
[ترجمه گوگل]تراکم سواحل بحرانی برای محاسبه دقیق لحظه ای که سد به سر می برد، حیاتی بود
10. Bill never actually made landfall, but it has been blamed for two deaths.
[ترجمه ترگمان]بیل هرگز به زمین made، اما به خاطر مرگ دو نفر مقصر شناخته شده است
[ترجمه گوگل]بیل هرگز در حقیقت ساحلی را راه نیافت، اما به دو مورد مرگ متهم شده است
11. It made landfall at Plover Cove reservoir at 3 pm.
[ترجمه ترگمان]این دریاچه در ساعت ۳ بعد از ظهر به ریزش زمین در دریاچه خلیج Plover منجر شد
[ترجمه گوگل]در ساعت 3 بعد از ظهر در مخزن Plover Cove فرود آمد
12. It is expected WNW movement will continue before landfall in central Vietnam.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که این جنبش تا پیش از ریزش زمین در مرکز ویتنام ادامه یابد
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شود که جنبش WNW قبل از فرود در مرکز ویتنام ادامه یابد
13. After three weeks they made landfall on the coast of Ireland.
[ترجمه ترگمان]بعد از سه هفته به خشکی رسیدند و به سواحل ایرلند رسیدند
[ترجمه گوگل]پس از سه هفته آنها در ساحل ایرلند فرود آمدند
14. As NANGKA made landfall it continued to weaken and move deeper inland.
[ترجمه ترگمان]همان طور که NANGKA به خشکی می رسید، به تدریج ضعیف تر می شد و به سوی خشکی حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]همانطور که NANGKA سرزمین های اشغالی را ساخته بود، آن را همچنان به تضعیف و حرکت داخلی عمیق تر ادامه داد