کلمه جو
صفحه اصلی

bailer


معنی : اجاره دهنده، امانت دهنده، کفیل دهنده
معانی دیگر : اجاره دهنده، امانت دهنده، کفیل دهنده

انگلیسی به فارسی

اجاره‌دهنده، امانت‌دهنده، کفیل‌دهنده


وام دهنده، اجاره دهنده، امانت دهنده، کفیل دهنده


انگلیسی به انگلیسی

• bucket for bailing water

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] گلکش - دلوچه
[زمین شناسی] گل کش برای بیرون کشیدنمواد حفرشده ازکف گمانه ازگل کش استفادهمی کنند .درانتهای گل کش یک دریچه وجود داردکه هنگام برخورد باته گمانه باز می شودو بنابراین گل موجود در داخل گمانه به درون آن راه می یابد.هنگامیکه گل کش رابالامی کشند،وزن گل موجود درآن باعث بسته شدن دریچهمی شود و بنابراین ازریختن آن جلوگیری میکند.
[آب و خاک] گل کش

مترادف و متضاد

اجاره دهنده (اسم)
bailer, renter, lessor, locator, bailor

امانت دهنده (اسم)
bailer, bailor

کفیل دهنده (اسم)
bailer, bailor

جملات نمونه

1. In high speed offset printing, unstable performance of bailer adverse effect on the quality of presswork.
[ترجمه ترگمان]در هنگام چاپ با سرعت بالا، عملکرد ناپایدار اثر معکوس bailer بر کیفیت of تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]در چاپ افست با سرعت بالا، عملکرد نامطلوب اثر ناخوشایند بر کیفیت مطبوعات

2. In high speed offset printing, unstable performance of bailer has adverse effect on the quality of presswork.
[ترجمه ترگمان]در هنگام چاپ با سرعت بالا، عملکرد ناپایدار of اثر زیان آوری بر کیفیت of دارد
[ترجمه گوگل]در چاپ افست با سرعت بالا، عملکرد ناپایدار قاچاقچی بر کیفیت مطبوعات تاثیر می گذارد

3. The new corrupted tube fishing tools and bailer tools are pertinent.
[ترجمه ترگمان]ابزارهای ماهیگیری لوله ای جدید و ابزار bailer مربوط به آن هستند
[ترجمه گوگل]ابزارهای ماهیگیری خرابکار لوله ماهی و ابزارهای حفاظتی مناسب هستند

4. A wireline bailer that is used to remove sand and debris from the bottom of a well.
[ترجمه ترگمان]سیم wireline که برای برداشتن ماسه و آوار از کف چاه به کار می رود
[ترجمه گوگل]یک سرنشین سیمانی است که برای حذف شن و ماسه از پایین یک چاه استفاده می شود

5. The bailer is a 5-ft cylinder that is lowered into the well under atmospheric pressure.
[ترجمه ترگمان]bailer یک سیلندر ۵ فوتی است که در فشار اتمسفر به چاه کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]قاچاقچی یک سیلندر 5 فوت است که در زیر فشار جو تحت فشار قرار گرفته است

6. However, it looks like Bailer boosted her spirits!
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که او روحیه خود را بالا برده است!
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر می رسد Bailer تقویت روح او!

7. The construction scheme which combined a small bailer unit with a bagger in filling Yangliu dyke was adopted.
[ترجمه ترگمان]طرح ساخت وساز که یک واحد bailer کوچک را با یک bagger در پر کردن Yangliu سد ترکیب می کرد، مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]طرح ساخت و ساز که یک واحد کمپنی کوچک را با یک چاقو جمع کرده بود در پر کردن یانگلیو دایک تصویب شد

8. The debris is prevented from flowing back out of the bailer by a check valve.
[ترجمه ترگمان]این آوار مانع از آن می شود که از the به وسیله یک سوپاپ کنترل خارج شود
[ترجمه گوگل]باقی مانده از طریق یک دریچه بازرسی از جریان خونریزی جلوگیری می شود

9. The intermediary mentioned in the Regulations refers to the introducer or bailer who recommended foreign investors to our city.
[ترجمه ترگمان]واسطه ذکر شده در این مقررات به the یا bailer اشاره دارد که سرمایه گذاران خارجی را به شهر ما توصیه کرده است
[ترجمه گوگل]واسطه ای که در این مقرره ذکر شده، به شرکت کننده یا قاچاقچی است که سرمایه گذاران خارجی را به شهر ما توصیه می کند

10. Trade trust refers to the economic action that the bailer entrusts fiduciary institution to sell or deal with his or her junk or goods in stock.
[ترجمه ترگمان]تراست تجاری به اقدام اقتصادی اشاره دارد که موسسه bailer entrusts fiduciary را برای فروش یا معامله با junk یا اجناس خود در سهام می فروشد
[ترجمه گوگل]اعتماد تجاری به اقدامات اقتصادی اشاره دارد که قاچاقچی به موسسه اعتباری واگذار می کند تا به فروش و یا مقابله با ناخواسته یا کالاهای موجود در انبار دست بزند

11. On the bottom of the well, a shear disk on the bottom of the cylinder is broken by jarring, and fluids and debris flow into the bailer.
[ترجمه ترگمان]در پایین چاه، یک دیسک برشی در پایین استوانه با لرزش شکسته می شود و مایعات و جریان debris به درون bailer جریان می یابد
[ترجمه گوگل]در پایین چاه، یک دیسک برشی در انتهای سیلندر، توسط جارو شکسته می شود و مایعات و باقی مانده ها به داخل کفش می روند

12. Selena Gomez, along with her boyfriend Justin Bieber, rescued a beautiful husky-mix puppy last week in Winnipeg and today she showed off the new addition to her family, Bailer!
[ترجمه ترگمان]Selena گومز، همراه با دوست پسرش، جاستین بیبر، هفته گذشته در Winnipeg یک سگ ترکیبی زیبا را نجات داد و امروز به خانواده خود، bailer، اضافه کرد
[ترجمه گوگل]سلنا گومز همراه با دوست پسرش جاستین بیبر در هفته گذشته در وینیپگ یک توله سگ خوشگلی زیبا را نجات داد و امروز نیز علاوه بر خانواده اش، Bailer را نشان داد

13. CPA's auditing business involve two legal relations, one is contract relation between the bailer and CPA, another is a special trustful relation between CPA and the users.
[ترجمه ترگمان]کسب وکار حسابرسی CPA شامل دو رابطه حقوقی است، یکی از آن ها رابطه قراردادی بین the و CPA است، دیگری رابطه اعتماد خاصی بین CPA و کاربرها است
[ترجمه گوگل]کسب و کار حسابرسی CPA شامل دو روابط حقوقی است؛ یکی از آنها رابطه قراردادی بین اسکناس و CPA است، یکی دیگر از ارتباطات قابل اعتماد بین CPA و کاربران است

14. This information will be used to help determine the cement slurry specifications for both the dump bailer and cement packer.
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات برای کمک به تعیین مشخصات دوغاب سیمان برای both و سیمان صنایع سیمان مورد استفاده قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]این اطلاعات برای کمک به تعیین مشخصات خشکی سیمان برای هر دو بسته بندی کننده سیمان و تخلیه کننده استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

هیدرولوژی: نمونه گیر


کلمات دیگر: