1. barge traffic on karoon
رفت و آمد طرادها در رود کارون
2. the barge cleared the bridge
کشتی از (زیر) پل رد شد.
3. the barge cleopatra sat on was of beaten gold
کرجی که کلئوپاترا بر آن سوار بود از طلای مزین ساخته شده بود.
4. a dumb barge
کرجی از راه افتاده
5. i hope next time he will have enough civility not to barge in before knocking
امیدوارم بار دیگر آنقدر ادب داشته باشد که در نزده داخل نشود.
6. A barge was about a hundred yards away, waiting to return seaward.
[ترجمه ترگمان]یک قایق در حدود یک صد یارد آن طرف تر بود و منتظر بازگشت به طرف دریا بود
[ترجمه گوگل]یک باربری در حدود صد یاردی دورتر بود و منتظر بازگشت دریا بود
7. I'm sorry to barge in like this, but I have a problem I hope you can solve.
[ترجمه ترگمان]متاسفم که سرزده مزاحم شدم، اما یک مشکل دارم که امیدوارم بتونی حل کنی
[ترجمه گوگل]من #39 ؛ متاسفم که اینجوری باربری می کنم ، اما من مشکلی دارم امیدوارم بتوانید حل کنید
8. I wouldn't touch it with a barge pole.
[ترجمه ترگمان]با یک قایق موتوری به آن دست نمی زدم
[ترجمه گوگل]من #39 نمی توانم آن را با یک تیر باربر لمس کنم
9. I hated to barge in without an invitation.
[ترجمه ترگمان]از اینکه بدون دعوت وارد شوم از سرزده داخل شدم
[ترجمه گوگل]من از دعوت کردن بدون دعوت بیزار بودم
10. The barge moved slowly along the canal.
[ترجمه ترگمان]قایق آهسته در امتداد نهر پیش رفت
[ترجمه گوگل]بارج به آرامی در امتداد کانال حرکت کرد
11. Students tried to barge into the secretariat buildings.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان تلاش کردند تا وارد ساختمان دبیرخانه شوند
[ترجمه گوگل]دانشجویان سعی کردند به داخل ساختمانهای دبیرخانه سوار شوند
12. Don't barge in on a conversation.
[ترجمه ترگمان]سر صحبت را باز نکن
[ترجمه گوگل]# 39 ؛ در یک مکالمه وارد شوید
13. The barge was loaded up with coal.
[ترجمه ترگمان]قایق پر از زغال شده بود
[ترجمه گوگل]کشتی با زغال سنگ پر شده بود
14. Sorry to barge in, but I couldn't help overhearing what you were saying.
[ترجمه ترگمان]متاسفم که سرزده وارد شدم، اما نتوانستم جلوی حرف های شما را بگیرم
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش از باربری ، اما من نمی توانم #39 را شنود کنم که شما می گویید