1. the basement was dark and dank
زیرزمین تاریک و نمناک بود.
2. People who toiled in dim, dank factories were too exhausted to enjoy their family life.
[ترجمه ترگمان]مردمی که در کارخانه های کم نور و مرطوب کار می کردند، خسته تر از آن بودند که از زندگی خانوادگی خود لذت ببرند
[ترجمه گوگل]افرادی که در کارخانجات دنگ و تنگ کار می کردند، برای لذت بردن از زندگی خانوادگی بسیار خسته بودند
3. In the cathedral vaults the air was dank and stale.
[ترجمه ترگمان]هوا مرطوب و مرطوب بود
[ترجمه گوگل]در غار کلیسای جامع، هوا دنج و ماندگار بود
4. We took shelter in a dark, dank cave.
[ترجمه ترگمان]ما در یک غار تاریک و مرطوب، پناه گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما در یک غار تنگ و تاریک پناه گرفتیم
5. The prison was cold and dank.
[ترجمه ترگمان]زندان سرد و مرطوب بود
[ترجمه گوگل]زندان سرد و تند بود
6. The air struck dank and chill, and the overcast sky pre-empted the onset of dusk.
[ترجمه ترگمان]هوا سرد و سرد به نظر می رسید و آسمان ابری قبل از انکه در تاریکی ناپدید شود خالی شد
[ترجمه گوگل]هوا به شدت خنک و خنک شد، و آسمان آسمان باران زدگی را از پیش گرفت
7. From seaside gazebos to dank concrete bunkers, the production design is brilliant.
[ترجمه ترگمان]از gazebos ساحلی گرفته تا bunkers بتونی dank، طراحی تولید بسیار عالی است
[ترجمه گوگل]طراحی محصول از درخشان است
8. There was a dank, sour smell to everything, a smell of decay and great antiquity.
[ترجمه ترگمان]بوی بد و تلخی به همه چیز می داد، بوی پوسیدگی و قدمت بزرگ
[ترجمه گوگل]بوی تند و باریک برای همه چیز وجود دارد، بوی تلخ و عظیم بودن آن
9. The air in the room was heavy and dank, and I couldn't sleep.
[ترجمه ترگمان]هوا در اتاق سنگین و مرطوب بود و نمی توانستم بخوابم
[ترجمه گوگل]هوا در اتاق سنگین و تند بود و من نمی توانستم بخوابم
10. The dank and dismal cliff faces were hanging with squabbling bird life.
[ترجمه ترگمان]صورت هایشان مرطوب و دلگیر بود
[ترجمه گوگل]چهره های صخره ای و پراکنده با حیوانات پر پیچ و خم برخوردار بودند
11. He was frightened by the dank smell of the earth and the implacable weight of matter.
[ترجمه ترگمان]از بوی مرطوب زمین و سنگین و سنگین این ماده، از ترس زهره ترک شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط بوی دنج زمین و وزن قابل توجه ماده ترس شد
12. The vegetation had a dank and wintry look to it still, quite different from the lowlands.
[ترجمه ترگمان]این گیاه، هوای مرطوب و زمستانی داشت که هنوز کام لا متفاوت بود
[ترجمه گوگل]پوشش گیاهی از نظر ظاهری و ظریف به نظر می رسید اما کاملا متفاوت از دهانه ها است
13. The air smelled poisonous and dank.
[ترجمه ترگمان]هوا بوی سمی و مرطوب می داد
[ترجمه گوگل]هوا بوی سمی و خشن بود
14. I'm not surprised he's miserable, living in that dank old house.
[ترجمه ترگمان]از اینکه در آن خانه قدیمی و مرطوب زندگی می کند تعجب نمی کنم
[ترجمه گوگل]من تعجب نمی کنم او بدبخت است، زندگی می کند در آن خانه قدیمی دنج