1. her geography is good and her persian composition is fair
جغرافی او خوب و انشای فارسی او متوسط است.
2. political geography
جغرافیای سیاسی
3. his knowledge of geography is sketchy
دانش او در جغرافی سطحی است.
4. his forte is in geography
چیرگی او در جغرافیا است.
5. Will you show me the geography?
[ترجمه ترگمان]آیا جغرافیا را به من نشان می دهید؟
[ترجمه گوگل]آیا جغرافیا را به من نشان می دهید؟
6. Everyone dosses about in geography classes.
[ترجمه ارکان] همه پرونده های جغرافی را این و ان طرف می بردند
[ترجمه ترگمان]همه در کلاس های جغرافیا به این سو و آن سو می رفتند
[ترجمه گوگل]همه کارها در مورد کلاس های جغرافیایی
7. With a fine disregard for geography, she decided to start her journey to Paris by sailing to the Hook of Holland.
[ترجمه ترگمان]او با بی توجهی زیبایی به جغرافیا، تصمیم گرفت سفر خود به پاریس را با دریانوردی به هوک هلند آغاز کند
[ترجمه گوگل]با نادیده گرفتن جغرافیا، او تصمیم گرفت تا سفر خود به پاریس را با قایقرانی به هوک هلند آغاز کند
8. How many pupils are taking the geography exam this term?
[ترجمه ترگمان]چه تعداد از دانش آموزان در این ترم در حال گرفتن امتحان جغرافیا هستند؟
[ترجمه گوگل]چگونه بسیاری از دانش آموزان این اصطلاح را امتحان جغرافیا می کنند؟
9. We learnt about the geography of Australia.
[ترجمه ترگمان]در مورد جغرافیای استرالیا یاد گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما درباره جغرافیای استرالیا آموختیم
10. Half the students take geography at A level.
[ترجمه ترگمان]نیمی از دانش آموزان کلاس جغرافیا را در یک سطح می گیرند
[ترجمه گوگل]نیمی از دانش آموزان جغرافیایی را در سطح A می گیرند
11. She got very high marks in her geography exam.
[ترجمه sepehr] او نمره ی بسیار بالایی در امتحان جغرافیایش گرفت
[ترجمه ترگمان]او نمرات بسیار بالایی در امتحان جغرافیا داشت
[ترجمه گوگل]او در امتحان جغرافیای خود بسیار عالیست
12. I'm afraid geography is not my strong suit.
[ترجمه bhmni] من میترسم که جغرافی درس مورد علاقه من نباشد
[ترجمه ترگمان]من می ترسم که جغرافیا کت و شلوار قوی من نباشد
[ترجمه گوگل]من می ترسم که جغرافیا کیت قوی من نیست
13. I still haven't done my geography homework.
[ترجمه :)] من هنوز تکلیف کلاس جغرافیام رو انجام ندادم
[ترجمه ترگمان]من هنوز تکالیف جغرافیا رو انجام ندادم
[ترجمه گوگل]من هنوز کارهای جغرافیایی من انجام نداده ام
14. He got D / 'D' in / for Geography.
[ترجمه ترگمان]او D \/ D را در \/ \/ برای جغرافیا داشت
[ترجمه گوگل]او D / 'D' در / برای جغرافیا بود
15. The geography of poverty and the geography of voting are connected.
[ترجمه ترگمان]جغرافیای فقر و جغرافیای رای در ارتباط هستند
[ترجمه گوگل]جغرافیا فقر و جغرافیا رای گیری متصل است
16. Conrad's really up on his geography, isn't he?
[ترجمه ترگمان]راستی که \"کنراد\" داره روی geography کار می کنه، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]کنراد واقعا در جغرافیای خود است، آیا او نیست؟