کلمه جو
صفحه اصلی

natural resources


معنی : منابع طبیعی
معانی دیگر : منابع طبیعی (مانند کان ها و جنگل ها و رودها و زمین و غیره)

انگلیسی به فارسی

منابع طبیعی


انگلیسی به انگلیسی

• assets that come from nature (such as coal, oil, water, etc.), substances that occur naturally
natural resources are all the land, forests, minerals, and sources of energy that occur naturally.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] منابع طبیعی
[صنایع غذایی] منابع ط بیعی
[آب و خاک] منابع طبیعی

مترادف و متضاد

منابع طبیعی (اسم)
natural resources

جملات نمونه

1. We must make the best of the few natural resources we have.
[ترجمه ترگمان]ما باید بهترین منابع طبیعی که داریم را بسازیم
[ترجمه گوگل]ما باید از منابع کمی که ما داریم استفاده کنیم

2. We have taken effective measures to preserve our natural resources.
[ترجمه ترگمان]ما اقدامات موثری برای حفظ منابع طبیعی خود انجام داده ایم
[ترجمه گوگل]ما اقدامات موثری برای حفظ منابع طبیعی ما انجام داده ایم

3. Australia is a country rich in natural resources.
[ترجمه ترگمان]استرالیا کشوری غنی از منابع طبیعی است
[ترجمه گوگل]استرالیا کشوری با منابع طبیعی است

4. If we continue to deplete the Earth's natural resources, we will cause serious damage to the environment.
[ترجمه ترگمان]اگر به منابع طبیعی زمین ادامه دهیم، آسیب های جدی به محیط زیست وارد خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]اگر ما همچنان منابع طبیعی زمین را تخلیه کنیم، آسیب جدی به محیط زیست وارد می کنیم

5. We must preserve our natural resources.
[ترجمه ترگمان]ما باید منابع طبیعی خود را حفظ کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید منابع طبیعی ما را حفظ کنیم

6. We are using up our natural resources and at the same time polluting our environment with dangerous chemicals. If we continue to do this, life on earth cannot survive.
[ترجمه ترگمان]ما از منابع طبیعی خود استفاده می کنیم و در عین حال محیط زیست خود را با مواد شیمیایی خطرناک آلوده می کنیم اگر این کار را ادامه دهیم، زندگی روی زمین نمی تواند زنده بماند
[ترجمه گوگل]ما از منابع طبیعی ما استفاده می کنیم و در عین حال محیط زیستمان را با مواد شیمیایی خطرناک آلوده می کنیم اگر این کار را ادامه دهیم، زندگی روی زمین نمی تواند زنده بماند

7. Norway's economy is heavily dependent on natural resources.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد نروژ به شدت وابسته به منابع طبیعی است
[ترجمه گوگل]اقتصاد نروژ به شدت وابسته به منابع طبیعی است

8. This country is rich in natural resources.
[ترجمه ترگمان]این کشور غنی از منابع طبیعی است
[ترجمه گوگل]این کشور غنی از منابع طبیعی است

9. The people are turning back to natural resources to survive.
[ترجمه ترگمان]مردم به منابع طبیعی برمی گردند تا زنده بمانند
[ترجمه گوگل]مردم برای زنده ماندن به منابع طبیعی بازگشت می کنند

10. We develop the natural resources of our country by searching for minerals.
[ترجمه ترگمان]ما با جستجوی مواد معدنی، منابع طبیعی کشور خود را توسعه می دهیم
[ترجمه گوگل]ما منابع طبیعی کشورمان را با جستجوی مواد معدنی توسعه می دهیم

11. Angola was a country rich in natural resources.
[ترجمه ترگمان]آنگولا کشوری غنی از منابع طبیعی بود
[ترجمه گوگل]آنگولا کشوری با منابع طبیعی بود

12. With their natural resources they are potentially a very wealthy country.
[ترجمه ترگمان]آن ها با منابع طبیعی خود، یک کشور بسیار ثروتمند هستند
[ترجمه گوگل]با منابع طبیعی خود آنها به طور بالقوه یک کشور بسیار ثروتمند هستند

13. Our country has sufficiency of natural resources.
[ترجمه ترگمان]کشور ما دارای خودکفایی منابع طبیعی است
[ترجمه گوگل]کشور ما دارای منابع طبیعی کافی است

14. They're channelling the natural resources of youthful idealism into political action.
[ترجمه ترگمان]آن ها منابع طبیعی ایده آلیسم جوان را به عمل سیاسی منتقل می کنند
[ترجمه گوگل]آنها منابع طبیعی ایده آلیسم جوانان را به فعالیت سیاسی هدایت می کنند

15. This island country commands immense natural resources.
[ترجمه ترگمان]این کشور جزیره ای به منابع طبیعی بسیار بالایی فرمان می دهد
[ترجمه گوگل]این جزیره کشور منابع طبیعی فراوان را اداره می کند

پیشنهاد کاربران

natural resources ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: منابع طبیعی
تعریف: تمامی منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر مانند جنگل و آب و حیات وحش و خاک و زغال سنگ و نفت و کانی ها


کلمات دیگر: