1. the accounting department
بخش حسابداری،اداره ی امور مالی
2. college of accounting
مدرسه ی عالی حسابداری
3. the principles of accounting
اصول حسابداری
4. to do cost accounting
هزینه یابی کردن،هزینه ی تمام شده را حساب کردن
5. this position involves both typing and accounting
این شغل هم با ماشین نویسی و هم با حسابداری سروکار دارد.
6. There is no accounting for tastes.
[ترجمه ترگمان]هیچ نوع حسابداری برای سلیقه وجود ندارد
[ترجمه گوگل]حسابداری برای سلیقه وجود ندارد
7. The firm was accused of dubious accounting practices.
[ترجمه ترگمان]این شرکت متهم به فعالیت های مشکوک حسابداری بود
[ترجمه گوگل]این شرکت متهم به اقدامات حسابداری مشکوک بود
8. Usually not run hair health meters, accounting for it is hard to carry on one hundred meters sprint.
[ترجمه ترگمان]معمولا \" کنتور سلامتی مو اجرا نکنید، حسابداری برای آن دشوار است و در یک سرعت صد متری ادامه دارد
[ترجمه گوگل]معمولا دستگاههای سلامتی مو را اجرا نکنید، زیرا ممکن است به سرعت 100 متر برسد
9. There's no accounting for tastes.
[ترجمه ترگمان]هیچ توضیحی برای مزه اش نیست
[ترجمه گوگل]حسابداری برای سلیقه وجود ندارد
10. The debate revolves around specific accounting techniques.
[ترجمه ترگمان]این بحث حول محور تکنیک های خاص حسابداری می گردد
[ترجمه گوگل]بحث در مورد تکنیک های حسابداری خاص صورت می گیرد
11. The accounting firm deliberately destroyed documents to thwart government investigators.
[ترجمه ترگمان]این شرکت حسابداری عمدا اسناد را برای خنثی کردن بازرسان دولتی از بین برده است
[ترجمه گوگل]شرکت حسابرسی عمدا اسناد را برای تخریب بازرسان دولتی نابود کرد
12. August registrations have gone ballistic, accounting now for a quarter of the annual total.
[ترجمه ترگمان]ثبت آگوست ضبط شده است، و اکنون به مدت یک چهارم از کل سالانه به حساب می آید
[ترجمه گوگل]ثبت نام های ماه اوت به سمت بالستیک رفته اند، اکنون حساب کاربری یک چهارم کل سالانه است
13. She thinks he's wonderful-oh well, there's no accounting for taste.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند که او فوق العاده است اوه، خوب، هیچ توضیحی برای مزه اش نیست
[ترجمه گوگل]او فکر می کند او فوق العاده است - آه خوب، حسابداری برای طعم وجود ندارد
14. The accounting office checked off each worker's dues every month.
[ترجمه ترگمان]دفتر حسابداری هر ماه عوارض هر کارگر را چک می کرد
[ترجمه گوگل]اداره حسابداری هر ماه حقوق هر کارگر را بررسی می کند
15. In principle, the new software should make the accounting system a lot simpler.
[ترجمه ترگمان]در اصل، نرم افزار جدید باید سیستم حسابداری را ساده تر کند
[ترجمه گوگل]در اصل، نرم افزار جدید باید سیستم حسابداری را بسیار ساده تر کند
16. A company's accounting records must be open for inspection at all times.
[ترجمه ترگمان]سوابق حسابداری شرکت باید برای بازرسی در تمام زمان ها باز باشند
[ترجمه گوگل]سوابق حسابداری شرکت باید همیشه برای بازرسی باز باشد