کلمه جو
صفحه اصلی

plume


معنی : پر، تل، ارایش دادن، بالیدن، با پر اراستن
معانی دیگر : شهپر، پر بزرگ، شاهپر، بزرگ پر، پر زینتی، پر (خوش نما)، توده ی پر، کاکل، (دود یا گرد و خاک یا ابر و غیره) ستون، (به خود) بالیدن، تفاخر کردن، نازیدن، دود کردن، ستون وارمتصاعد شدن، رجوع شود به: plumage، (زیست شناسی) زایده ی پری، زایده ی پر مانند، پر سانه، جایزه، ارزانه، پردار کردن، پر درآوردن، (پرنده) پر خود را تمیز و آراسته کردن، پر ارایشی، پر کلاه زنان

انگلیسی به فارسی

پر، پر آرایشی، پر کلاه زنان، تل، باپر آراستن،آرایش دادن


انشعاب، پر، تل، بالیدن، با پر اراستن، ارایش دادن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a feather, esp. a large, colorful, or fluffy one.

- An ostrich has long, colorful plumes.
[ترجمه علی میرزائی] یک شتر مرغ دارای شاه پرهای بلند و رنگارنگ می باشد
[ترجمه ترگمان] یک شتر مرغ دارای پره ای بلند و رنگی است
[ترجمه گوگل] شترمرغ طولانی، رنگارنگ است

(2) تعریف: a feather used as a decoration or as a mark of honor, as on a hat or helmet.

- The lancers wore black plumes in their hats.
[ترجمه ترگمان] The در کلاه های خود plumes سیاه به سر داشتند
[ترجمه گوگل] لنکسترها در کلاه های خود سیاه پوشیده بودند

(3) تعریف: something that looks feathery.

- We saw plumes of steam rising from the water.
[ترجمه ترگمان] ما پر از بخار را دیدیم که از آب بالا می آمد
[ترجمه گوگل] ما شاهد افزایش بخار از آب بودیم
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: plumes, pluming, plumed
مشتقات: plumeless (adj.), plumelike (adj.)
(1) تعریف: to put one or more feathers on, or to cover with feathers.

(2) تعریف: of a bird, to clean and arrange (its feathers); preen.

(3) تعریف: to be satisfied with (oneself) about something (often fol. by on or upon).

- She plumed herself on her high grades.
[ترجمه ترگمان] او خودش را به خاطر نمره عالی پر کرده بود
[ترجمه گوگل] او خود را بر روی نمره های بالا خود plumed

• feather, group of feathers; large body of vapor or fluid that expands upwards and/or outward (i.e. a plume of smoke rising from a fire)
decorate with feathers; clean one's feathers, preen (about birds); cover with feathers
a plume is a large, often brightly coloured bird's feather; a formal use.
a plume of smoke is a small column of it rising into the air.

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] پر مانند، لکه آلودگی

مترادف و متضاد

پر (اسم)
fin, cilium, feather, plume

تل (اسم)
hill, plume

ارایش دادن (فعل)
adorn, decorate, beautify, embellish, garnish, lard, plume, purfle

بالیدن (فعل)
pique, brave, pride, magnify, grow, glory, boast, flaunt, brag, preen, plume, set up

با پر اراستن (فعل)
feather, plume

جملات نمونه

1. a plume of white feathers projects from its nape
یک دسته پر سفید از قفایش بیرون زده است.

2. on top of his helmet there was a plume of three red feathers
در نوک کلاهخود او یک کاکل مرکب از سه پر قرمز نصب شده بود.

3. She writes under the nom de plume of Alison Cooper.
[ترجمه ترگمان] اون زیر اسم مستعار \"آلیسون کوپر\" نوشته
[ترجمه گوگل]او در زیر نام آلونسون کوپر می نویسد

4. A black plume of smoke rose above the city.
[ترجمه ترگمان]در بالای شهر پر از دود سیاه رنگی دیده می شد
[ترجمه گوگل]یک سیخ سیاهی دود در بالای شهر بلند شد

5. The red plume on the horse's head was nodding to the rhythm of its steps.
[ترجمه ترگمان]کلاه قرمز روی سر اسب با تکان دادن ریتم آن اشاره می کرد
[ترجمه گوگل]شعله قرمز روی سر اسب، به ریتم گامهایش اشاره کرد

6. A radioactive plume could reach the city within hours.
[ترجمه ترگمان]یک توده رادیواکتیو ممکن است در عرض چند ساعت به شهر برسد
[ترجمه گوگل]یک قطره رادیواکتیو می تواند در عرض چند ساعت به شهر برسد

7. A plume of smoke rose from the chimney.
[ترجمه ترگمان]یک ستون دود از بخاری بلند شد
[ترجمه گوگل]یک دود دود از دودکش افزایش یافت

8. But the hot-spot plume that created this island has been erupting in this way since long before the Tristanians came.
[ترجمه ترگمان]اما پری نقطه داغ که این جزیره را ایجاد کرد از مدت ها قبل از آمدن the فوران کرده است
[ترجمه گوگل]اما نقطه عطفی که این جزیره را ایجاد کرد، از این مدت طولانی قبل از اینکه تریسیان آمدند، فوران می کردند

9. And a plume of smoke here and there.
[ترجمه ترگمان] و یه پر از دود اینجا و اونجا
[ترجمه گوگل]و یک سوراخ دود در اینجا و آنجا

10. No one has ever imaged a hot-spot plume with seismic tomography.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس تا به حال یک توده ذرات داغ با پرتونگاری لرزه ای را تصویر نکرده است
[ترجمه گوگل]هیچکسی تا به حال نتوانسته است با یک توموگرافی لرزه ای، یک نقطه ی نقطه ی گرم را ببیند

11. The slow-moving plume has moved thousands of yards past the five-acre yard at Bernardo Avenue and Gamble Lane, health officials say.
[ترجمه ترگمان]به گفته مسئولان بهداشتی، این توده آهسته در حال حرکت هزاران یارد از حیاط پنج هکتاری در خیابان برناردو و گمبل لین عبور کرده است
[ترجمه گوگل]مقامات بهداشتی می گویند که آهسته حرکت می کند هزاران متری از حیاط پنج هکتار در خیابان Bernardo و Gamble Lane حرکت کرده است

12. There is again a plume, but additionally horizontal layers of double diffusive convection spread out around this.
[ترجمه ترگمان]باز هم یک پری وجود دارد، اما علاوه بر آن لایه های افقی of نفوذی دوگانه در اطراف آن گسترش یافت
[ترجمه گوگل]دوباره وجود دارد، اما علاوه بر این لایه افقی از دو طرف diffusion conection گسترش در اطراف این

13. It sent a plume of smoke hundreds of miles east across four states.
[ترجمه ترگمان]در عرض چهار ایالت، انبوهی از دود را به سمت شرق فرستاد
[ترجمه گوگل]این یک صخره دود صدها مایل در چهار کشور فرستاده شد

14. Lab officials disclosed this week that the plume had been growing for at least six years.
[ترجمه ترگمان]مقامات آزمایشگاه این هفته فاش کردند که این توده حداقل به مدت شش سال در حال رشد بوده است
[ترجمه گوگل]مقامات آزمایشگاه در این هفته اعلام کردند که ذرت برای حداقل شش سال رشد داشته است

15. There was no wind to bend the plume of black smoke rising from the hospital's incineration chimney.
[ترجمه ترگمان]هیچ بادی نبود که پر از دود سیاه از بخاری بیمارستان بلند شود
[ترجمه گوگل]هیچ باد برای خم شدن دود سیاهی سیاه از بمب های شستشوی بیمارستان وجود نداشت

He plumed himself on his success.

به‌خاطر موفقیتش به خود می‌بالید.


peacock plumes

پرهای طاوس


ostrich plumes

شاه‌پرهای شتر مرغ


A plume of white feathers projects from its nape.

یک دسته پر سفید از قفایش بیرون زده است.


On top of his helmet there was a plume of three red feathers.

در نوک کلاه‌خود او یک کاکل مرکب از سه پر قرمز نصب شده بود.


Plumes of smoke rose from the building.

ستون‌های دود از ساختمان بلند می‌شد.


The cigaret was still pluming in the ashtray.

سیگار هنوز در جا سیگاری دود می‌کرد.


chimneys pluming the wintery sky

دودکش‌هایی که در آسمان زمستانی دود متصاعد می‌کردند


پیشنهاد کاربران

( دود و گرد و غبار ) فواره

تنوره { زمین شناسی و تکتونیک}

ستون دود

دوده
[توضیح: پلوم بیش تر به معنی دودغلیظ اس. ت پلوم عموماً دارای جِرم مرئی و مانند دانه ی برف ورقه ای ( فَلسی ) یا به صورت ذرت بوداده ( پفکی ) و معمولاً غلیظ است ( سیاه مثل دوده ی کربنی یا آبی مثل دوده ی روغنی ) ]
Exhaust plume
دوده ی اگزوز

نقش ( حرکت دود، بخار یا هر نوع سیالی که قابل دیدن باشه )
پلوم

plume ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: پَرشار
تعریف: حجمی از یک مادۀ آلاینده که از منبع انتشار خود به سمت نقاط دورتر حرکت می کند

انبوه دود که به بالا میره

1. ابری از دود تو کارتونا هست دیدین اتیش روشن میکنن دودش مثه ابر میره بالا
A black plume of smoke rose above the city
2. معنی دیگش میشه پر رو کلاه. فیلمای قدیمی هست پر رو کلاهشون هست ( حالا اون زمان این چه زینتی بوده نمیدونم )

پر زینتی و بزرگ که روی کلاه می گذاشتند


کلمات دیگر: