کلمه جو
صفحه اصلی

skimming


هر چیزی (مانند کف یا سرشیر و غیره) که از روی آبگونه گرفته شود

انگلیسی به فارسی

هر چیزی (مانند کف یا سرشیر و غیره) که از روی آبگونه گرفته شود


اسکن کردن، تماس مختصر حاصل کردن، کف گرفتن از، سرشیر گرفتن از، بطور سطحی خواندن، بطور سطحی مورد توجه قرار دادن


دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] سرریز آب سطحی

جملات نمونه

1. aircraft skimming the roof-tops
هواپیماهایی که نزدیک به بام ها پرواز می کردند

2. He has been accused of skimming the cream off the economy.
[ترجمه سعید پارساپور ] او به سودجوئی اقتصادی متهم شده است
[ترجمه ترگمان]او متهم به رفتن به the بر روی اقتصاد بوده است
[ترجمه گوگل]او متهم به ریزش کرم از اقتصاد است

3. A swallow flew west skimming the lake.
[ترجمه ترگمان]یک پرستو به طرف غرب پرواز می کرد و به سوی دریاچه پرواز می کرد
[ترجمه گوگل]بلع فرو ریختن غرب به دریاچه

4. A dragonfly sows its eggs while skimming the surface of the water.
[ترجمه سعید پارساپور ] یک سنجاقک هنگامی که در تماس با سطح آب قرار دارد، تخم ریزی میکند
[ترجمه ترگمان]سنجاقک در هنگام عبور از سطح آب تخم خود را بر می دارد
[ترجمه گوگل]یک سنجاقک تخم مرغ خود را در حالی که سطح آب را جمع آوری می کند می سوزاند

5. We watched the birds skimming over the lake.
[ترجمه ترگمان]پرندگان را تماشا کردیم که روی دریاچه پرواز می کردند
[ترجمه گوگل]ما پرندگان پرنده را در دریاچه تماشا کردیم

6. The swallows were skimming over the water.
[ترجمه ترگمان]پرستوها روی آب پرواز می کردند
[ترجمه گوگل]چلچله ها بر روی آب قرار داشتند

7. He pushed us off and we went skimming away from the shore.
[ترجمه ترگمان]او ما را هل داد و ما از ساحل دور شدیم
[ترجمه گوگل]او ما را بیرون کشید و ما را از ساحل خارج کرد

8. Rough seas today prevented specially equipped ships from skimming oil off the water'ssurface.
[ترجمه ترگمان]امروزه دریاهای زمخت از کشتی هایی که به طور خاص مجهز شده اند، جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]امروزه خشت های دریایی از کشتی های مجهز مخصوص به خودداری از خوردن روغن از سطح آب استفاده می کنند

9. The little boat was skimming across the sunlit surface of the bay.
[ترجمه ترگمان]قایق کوچک روی سطح sunlit خلیج می چرخید
[ترجمه گوگل]قایق کوچک در سراسر سطح خورشید خلیج از بین رفته بود

10. Small boys were skimming stones across the water.
[ترجمه ترگمان]بچه های کوچک روی آب می نشستند
[ترجمه گوگل]پسران کوچک، سنگ های تکه تکه شده در آب بودند

11. We watched a child skimming stones across the lake.
[ترجمه ترگمان]یک بچه را دیدیم که روی دریاچه پرواز می کرد
[ترجمه گوگل]ما در حال تماشای یک سنگ قبر کودک در سراسر دریاچه

12. Bill pushed us off and we went skimming away from the shore.
[ترجمه ترگمان]بیل ما را هل داد و ما از ساحل دور شدیم
[ترجمه گوگل]بیل ما را بیرون آورد و ما را از ساحل خارج کرد

13. The speedboat took off, skimming the waves.
[ترجمه ترگمان]قایق موتوری بیرون آمد و از روی امواج بالا رفت
[ترجمه گوگل]قایق موتوری خاموش شد و موجها را لرزاند

14. They heeled the sloop well over, skimming it along to windward.
[ترجمه ترگمان]آن دو قایق را به خوبی بستند و آن را به طرف طرف باد پرتاب کردند
[ترجمه گوگل]آنها بیش از حد سولو را سفت می کنند و آن را به سمت باد برمی دارند

پیشنهاد کاربران

با سلام، فکر میکنم در ادبیات منظور سطحی خوانی باشه. باتشکر

پرواز یا حرکت اهسته در اسمان

تکنیکی در تندخوانی که چشمها را بسرعت از روى کلمات، عکسها، و عبارات مهم می گذرانند.

خواندن اجمالی

محصولات را با قیمت بالا عرضه کردن براى اطمینان از مقاومت ان و متعاقبا تخفیف تدریجی دادن براى توسعه فروش

مطالعه سریع متن برای درک نکات مهم و تمرکز نکردن بر نکات ریز و خاص متن.

Skimming: Reading the text to .
understand the gist of it
( in grammer )

سطحی و سریع خواندن

skimming معانی مختلفی دارد
در متن خواندنی جستجو کردن بند به بند تند خوانی و نگاه کردن تصاویر پیدا کردن سوالات در متن و. . .
در معانی دیگر به معنی تخفیف، خواندن کلی
اما معنی آن بستگی به جمله ای دارد که به کار برده می شود.

در خواندن به معنی درک مفهوم نوشته.
یعنی ما به جزئیات متن تاکیدی نداریم. برای مثال یک متنی را به ما میدن میگن درمورد چیه ما فورا یه نگاه سطحی میندازیم و مفهوم کلی رو استخراج میی کنیم ومی گیم در مورد فلان چیزه که به این کار میگن skimming

Look at contax with out paying attention to details

Look at the text for understanding concepual &topic with out paying attention to details

به معنای کفاب روبی از سطح حوضچه های تصفیه خانه در بهداشت محیط

Skimming is reading a text quickly to get a general idea of meaning. It can be contrasted with scanning, which is reading in order to find specific information, e. g. figures or names.

تصفیه سطحی

Skimming در صنعت بمعنای تخلیه سرباره و کف تشکیل شده در ظروف و تجهیزات فرآیندی و بیشتر در برج جذب استفاده می شود. وجود این ناخالصی مانع از انجام صحیح و کامل فرایند جذب می شود.


سطحی خواندن متن

یه نوع از رقص هم محسوب میشه. . . ( در رقص میله )

روخوانی سریع

When you skim a reading selection You read it quickly to learn about its content and organization.

[پرنده شناسی]: شکافت سطح آب برای صید

سریع خوانی

skimming ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: رویه گیری
تعریف: فرایند حذف روماند از سطح آب یا فاضلاب در حوض ته نشینی


کلمات دیگر: