کلمه جو
صفحه اصلی

thunderbolt


معنی : اذرخش، صاعقه، سنگ اذرخشی، صاعقه زدن
معانی دیگر : آذرخش، برق، رعد و برق، تندر و آذرخش

انگلیسی به فارسی

اذرخش، صاعقه، صاعقه زدن


رعد و برق، صاعقه، سنگ اذرخشی، اذرخش، صاعقه زدن


انگلیسی به انگلیسی

• lightning; disaster
a thunderbolt is a flash of lightning, accompanied by thunder.

اسم ( noun )
(1) تعریف: a bolt of lightning accompanied by thunder.

(2) تعریف: a bolt of lightning conceived of as an agent of punishment or destruction from a divine power.

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] صاعقه، صاعقه زدن

مترادف و متضاد

اذرخش (اسم)
lightning, firelight, levin, thunderbolt

صاعقه (اسم)
thunderbolt, flashover, heat-lightning

سنگ اذرخشی (اسم)
thunderbolt, thunderstone

صاعقه زدن (فعل)
thunderbolt

جملات نمونه

1. He dropped a thunderbolt on us this morning, when he told us that we were closing down.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح، وقتی به ما گفت که داریم تعطیل می کنیم، صاعقه بر سر ما فرود آمد
[ترجمه گوگل]او امروز صبح یک رعد و برق را رها کرد و به ما گفت که ما بسته بودیم

2. The idea hit her like a thunderbolt.
[ترجمه ترگمان]این فکر به او شبیه صاعقه ای بود
[ترجمه گوگل]ایده او را مانند یک رعد و برق لرزاند

3. The unexpected defeat came as a thunderbolt.
[ترجمه ترگمان]شکست غیر منتظره همچون صاعقه ای بر سر او فرود آمد
[ترجمه گوگل]شکست غیرمنتظره به عنوان یک رعد و برق تکرار شد

4. The news hit them like a thunderbolt .
[ترجمه ترگمان]خبر مثل صاعقه ای بر سرشان فرود آمد
[ترجمه گوگل]اخبار آنها را مانند یک رعد و برق لرزاند

5. And it hit me like a thunderbolt.
[ترجمه ترگمان] و مثل یه صاعقه بهم ضربه زد
[ترجمه گوگل]و آن را مانند یک رعد و برق لرزاند

6. Like a thunderbolt it had come, just when he looked like losing it all.
[ترجمه ترگمان]مثل صاعقه ای بود که آن را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]مانند یک رعد و برق، آن را به حال آمد، فقط زمانی که او به نظر می رسد از دست دادن آن همه

7. Jove seized his thunderbolt and hurled it at the rash, repentant driver.
[ترجمه ترگمان]خدای من، صاعقه او را برداشت و آن را به طرف راننده بی پروا پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]جوئه رعد و برق خود را گرفت و آن را در خشکی، راننده توبه کرد

8. This was a thunderbolt out of a clear sky.
[ترجمه ترگمان]این، صاعقه ای بود که از آسمان صاف بیرون زد
[ترجمه گوگل]این یک رعد و برق از آسمان روشن بود

9. Fabrizzio whispered in awe, " It's the real thunderbolt. ".
[ترجمه ترگمان]Fabrizzio با ترس زمزمه کرد: \" این یک صاعقه واقعی است \"
[ترجمه گوگل]Fabrizzio سر و صدا پرسید: 'این رعد و برق واقعی است '

10. Thunderbolt sped by Jove's right hand sought out the height.
[ترجمه ترگمان]در حالی که دست راستش به سرعت از اوج خود بیرون می جست، به سرعت پرواز کرد
[ترجمه گوگل]تاندربولت که توسط دست راست دست راست انجام می شود، ارتفاع را جستجو کرد

11. The after - affects of this Iron Thunderbolt have an ominously recognizable ring.
[ترجمه ترگمان]اثرات جانبی این Thunderbolt آهنین یک حلقه نسبتا قابل تشخیص دارند
[ترجمه گوگل]تأثیرات این تندربالت آهن، یک حلقه فوق العاده قابل تشخیص هستند

12. The news was like a thunderbolt out of a clear sky.
[ترجمه ترگمان]این خبر مثل صاعقه ای بود که از آسمان صاف و شفاف به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]اخبار مانند یک رعد و برق از آسمان روشن بود

13. The thunderbolt made matchwood of the hut.
[ترجمه ترگمان]این ضربه صاعقه از کلبه بیرون آمد
[ترجمه گوگل]رعد رعد و برق ساخته شده است

14. All his accumulated nervous agitation was discharged on Maud like a thunderbolt.
[ترجمه ترگمان]چون صاعقه ای بر سر او فرود آمد مثل صاعقه ای بر سرش فرود آمد
[ترجمه گوگل]همه انباشتگی عصبی انباشته شده در Maud مانند یک رعد و برق رها شد

پیشنهاد کاربران

It can be extremely version of surprised


کلمات دیگر: