1. We opened the sluice and the water poured in.
[ترجمه ترگمان]We را باز کردیم و آب سرازیر شد
[ترجمه گوگل]ما شکسته و آب ریختیم
2. We opened the sluice and water poured in.
[ترجمه ترگمان]We را باز کردیم و آب سرازیر شد
[ترجمه گوگل]ما شکسته و آب ریختیم
3. We had to sluice out the garage to get rid of the smell of petrol.
[ترجمه ترگمان]مجبور بودیم گاراژ را تخلیه کنیم تا از شر بوی نفت خلاص شویم
[ترجمه گوگل]ما مجبور شدیم گاراژ را از بین ببریم تا بوی بنزین خلاص شود
4. They sluice the streets down every morning.
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح کوچه ها را مسدود می کنند
[ترجمه گوگل]هر روز صبح خیابان ها را می شکنند
5. The sluice gates holding back a bottomless reservoir of blood are creaking open, spattering the country with thick, viscous dollops.
[ترجمه ترگمان]دریچه ها که ذخایر بی انتهای خون را باز نگه داشته بودند با صدای کلفتی فریاد می زدند و دشت را پر از لکه های چسبناک و چسبناک کرده بودند
[ترجمه گوگل]دروازه های شکاف که یک مخزن بدون درز نگه داشتن خون را باز می کنند، در حال سوزاندن باز می شوند و کشور را با انبساط ضخیم و چسبناک پراکنده می کنند
6. The sluice gates are lifted by chains on old fashioned rollers.
[ترجمه ترگمان]این دروازه با زنجیره ای قدیمی به زنجیر کشیده می شوند
[ترجمه گوگل]دروازه های شل با زنجیر بر روی غلطک های قدیمی ساخته می شوند
7. New sluice gates hold out the sea water at high tides.
[ترجمه ترگمان]sluice جدید آب دریا را در جزر و مد بالا حفظ می کنند
[ترجمه گوگل]دروازه های جدیدی از دریای خلیج فارس از آب دریا عبور می کنند
8. I follow her in, sluice around, dry up, come and fetch her.
[ترجمه ترگمان]او را دنبال می کنم، به اطراف نگاه می کنم، خشک می شوم، می آیم و او را می آورم
[ترجمه گوگل]من او را دنبال می کنم، سرش را پایین می اندازم، خشک می شوم، می آیم و او را می برم
9. The defeat opened the sluice gates and venom flowed through in raging torrents.
[ترجمه ترگمان]شکست در سد را باز کرد و زهر از میان سیل خروشان سرازیر شد
[ترجمه گوگل]شکست این دروازه های شلغه را باز کرد و سم در سرتاسر سرخ می شد
10. City sweepers sluice down Telegraph Street every morning.
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران شهر تلگراف را هر روز صبح اداره می کنند
[ترجمه گوگل]جارو برقی شهر هر روز صبح به تلگراف خیابان می رود
11. A filled-in marsh is a sluice for sediment.
[ترجمه ترگمان]یه مرداب پر از گل و sluice
[ترجمه گوگل]یک دره پر از جاده یک رسوب است
12. At last the sluice gates were lowered.
[ترجمه ترگمان]سرانجام دروازه آهنی بسته شد
[ترجمه گوگل]در نهایت دروازه های شل پایین آمدند
13. A major practice is to sluice through pipelines to settling pond.
[ترجمه ترگمان]یک تمرین بزرگ عبور از طریق خطوط لوله برای حل کردن استخر است
[ترجمه گوگل]یک عمل عمده این است که از طریق خط لوله برای تخلیه حوضچه شل شود
14. The sanitation worker has to sluice the steps down every day.
[ترجمه ترگمان]کارگر فاضلاب باید هر روز از پله ها پایین برود
[ترجمه گوگل]کارکنان بهداشتی باید هر روز مراحل را کاهش دهند
15. The sluice receives the product in a charged manner via the charging door and allows it to pass into the oven.
[ترجمه ترگمان]sluice کالا را به روش شارژ از طریق در شارژ دریافت می کند و به آن اجازه عبور به داخل کوره را می دهد
[ترجمه گوگل]شلوغ محصول را از طریق درب شارژ به صورت شارژ دریافت می کند و اجازه می دهد تا آن را به فر قرار بگیرد