snowfall - معنی "snowfall"

انگلیسی به فارسی

بارندگی(برف)

بارش برف

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• (1) تعریف: an accumulation of fallen snow.

• (2) تعریف: the amount of snow that has fallen within a given time period or in a specific place.

• accumulation of fallen snow; amount of snow that has fallen
the snowfall in an area or country is the amount of snow that falls there during a particular period.
a snowfall is a fall of snow.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] برفبارش - برفریزش - بارش برف
[آب و خاک] برف بارش

جملات نمونه

1. a thin snowfall

برف سبک

2. here the annual snowfall is two meters

در اینجا بارش سالیانه ی برف دو متر است.

3. to measure the snowfall

ریزش برف را اندازه گرفتن

4. Several villages have been isolated by the heavy snowfall.

[ترجمه ترگمان]چندین روستا با برف سنگین از هم جدا شده اند
[ترجمه گوگل]چندین روستا توسط بارش برف سنگین منزوی شده اند

5. The annual snowfall for this region is 30 centimetres.

[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]بارش برف سالانه این منطقه 30 سانتیمتر است

6. What's the average snowfall for this region?

[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]متوسط بارش برف این منطقه چیست؟

7. We're going to have a snowfall today.

[ترجمه ترگمان]امروز خیلی بارش برف داریم
[ترجمه گوگل]امروز می خواهیم بارش برف داشته باشیم

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!

[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

9. We had a light snowfall last night.

[ترجمه ترگمان] دیشب یه بارش برف داشتیم
[ترجمه گوگل]شب گذشته بارش برف کم بود

10. We have had incessant snowfall since yesterday afternoon.

[ترجمه ترگمان]از دیروز بعد از ظهر برف زیادی باریده
[ترجمه گوگل]ما بعد از ظهر دیروز بارش برف بی وقفه داشتیم

11. There was a heavy snowfall last week.

[ترجمه ترگمان]هفته پیش بارش برف سنگینی بود
[ترجمه گوگل]هفته گذشته یک بارش برف سنگین بود

12. What is the average annual snowfall for this state?

[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]میانگین بارش برف سالانه این ایالت چیست؟

13. All roads are blocked by the heavy snowfall. The passengers are in danger.

[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]تمام جاده ها با بارش برف سنگین مسدود می شوند مسافران در معرض خطر هستند

14. The total rain and snowfall amounted to 50mm.

[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]بارندگی و بارش برف به 50 میلی متر می رسد

15. He says the variable pattern of snowfall does more to affect the figures than anything else.

[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]او می گوید الگوی متغیر بارش برف بیش از هر چیز دیگری بر چهره تاثیر می گذارد

Here the annual snowfall is two meters.

در اینجا بارش سالیانه‌ی برف دو متر است.

پیشنهاد کاربران

بهمن