کلمه جو
صفحه اصلی

sinuosity


معنی : انحراف اخلاقی، شیارموجی، حرکت موجی
معانی دیگر : کوهه داری، موج داری

انگلیسی به فارسی

موج، شیارموجی، انحراف اخلاقی، حرکت موجی


سینوزیتی، انحراف اخلاقی، شیارموجی، حرکت موجی


انگلیسی به انگلیسی

• curviness, quality of having many twists and turns

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] ضریب سینوسی، ضریب خمیدگی

مترادف و متضاد

انحراف اخلاقی (اسم)
obliquity, sinuosity

شیار موجی (اسم)
sinuosity

حرکت موجی (اسم)
undulation, sinuosity

جملات نمونه

1. A case study is made for low sinuosity of distributary channel sand body.
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه موردی برای sinuosity کوتاه بدنه ماسه کانال distributary ساخته شده است
[ترجمه گوگل]یک مطالعه موردی برای سینوزیته کم شن و ماسه کانال توزیعی انجام شده است

2. He hated the sinuosity of mountain roads.
[ترجمه ترگمان]او از the جاده های کوهستانی متنفر بود
[ترجمه گوگل]او از سینوزیت جاده های کوهی متنفر بود

3. It turns out the average river has a sinuosity of about
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این رودخانه به طور متوسط مقدار زیادی از آن را دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که رودخانه به طور متوسط ​​دارای حدودی است

4. High sinuosity distributary sands micro-facies, whose sands body is relatively large, and the distributary channel sands body is the product of laterally aggradational deposit.
[ترجمه ترگمان]رخساره های micro که بدنه whose نسبتا بزرگ است و بدنه sands کانال distributary محصول ذخیره aggradational جانبی است
[ترجمه گوگل]ماسه های سنگین توزیع شن و ماسه های میکرو رخساره، بدن شن و ماسه نسبتا بزرگ است، و بدن شن و ماسه توزیع کننده محصول محصول سپرده های جانبی است

5. A river's meandering is described by its sinuosity – the length along its winding path divided by the distance from source to ocean as the crow flies.
[ترجمه ترگمان]پیچ وخم رودخانه توسط sinuosity - طول مسیر پر پیچ وخم آن که به وسیله فاصله از منبع به اقیانوس به هنگام پرواز کلاغ تقسیم شده است، توصیف می شود
[ترجمه گوگل]زلزله رودخانه به واسطه ی زلزله آن توصیف می شود - طول در امتداد مسیر پیچش آن تقسیم بر فاصله از منبع به اقیانوس به عنوان کوه ها

6. Distorted bends lead to a much larger channel sinuosity and smaller gradient, and thus flow velocity declines and water level becomes higher at equal water discharge.
[ترجمه ترگمان]خم شدن انحنا به یک کانال بزرگ تر sinuosity و شیب کوچک تر منجر می شود و در نتیجه سرعت جریان کاهش می یابد و سطح آب با تخلیه برابر آب بیشتر می شود
[ترجمه گوگل]خمش های منحرف منجر به سینوزیت کانال بسیار بزرگتر و شیب کوچکتر می شود و در نتیجه سرعت جریان کاهش می یابد و سطح آب در تخلیه آب برابر می شود

7. Mingled and integrated together, all these factors have resulted in sinuosity and changeability on Kaifeng's development.
[ترجمه ترگمان]ادغام و ادغام آن ها با هم، همه این عوامل منجر به sinuosity و changeability در توسعه Kaifeng شده اند
[ترجمه گوگل]همگی با یکدیگر همپوشانی دارند و همه این عوامل سبب ایجاد تغییر و تحول در توسعه کایفن شده اند

8. Soil surface roughness is found to be highly related to the sinuosity, gradient and orientation of runoff path.
[ترجمه ترگمان]زبری سطح خاک به شدت مرتبط با شیب، شیب و جهت مسیر رواناب است
[ترجمه گوگل]زبری سطح خاک به شدت با سینوزیت، گرادیان و جهت گیری مسیر رواناب ارتباط دارد

9. Today typography may be the subject and could replace figuration. The letter itself has become anthropometric and might draw from an S the sinuosity of the human body.
[ترجمه ترگمان]امروزه تایپوگرافی ممکن است سوژه باشد و بتواند جایگزین پیکربندی شود این نامه به صورت anthropometric درآمده است و ممکن است از an بدن انسان کشیده شود
[ترجمه گوگل]تایپوگرافی امروز ممکن است موضوع باشد و می تواند جایگزین فوری شود نامه خود را تبدیل به تن سنجی کرده و ممکن است از S Sinuosity بدن انسان باشد

10. Distributary plain facies sands body: . Meandering sands micro-facies, which represents large low sinuosity meandering disposition, and the channel sands is very large.
[ترجمه ترگمان]تنه ساده رخساره های sands: نمودار رخساره های سنگی که نشان دهنده ارتفاع کم sinuosity می باشد و ماسه های کانال بسیار بزرگ است
[ترجمه گوگل]توزیع شن و ماسه طبیعی صورت جلویی شن و ماسه های غول پیکری، که نشان دهنده موقعیت بسیار مشتعل با سینوزیته بسیار زیاد است، و ماسه کانال بسیار بزرگ است

پیشنهاد کاربران

ضریب سینوسی


کلمات دیگر: