1. her prediction was right
پیشگویی او درست درآمد.
2. his prediction was right on the money!
پیش گویی او کاملا درست درآمد!
3. He was unwilling to make a prediction about which books would sell in the coming year.
[ترجمه NZA] او نمی خواست پیش بینی کند که کتاب ها در سال آینده به فروش برسد
[ترجمه ترگمان]او نمی خواست پیش بینی کند که چه کتابی در سال آینده به فروش خواهد رسید
[ترجمه گوگل]او نمیخواست پیش بینی کند که کدام کتاب در سال آینده فروخته شود
4. The prediction of 4 million unemployed now looks horrifyingly realistic.
[ترجمه موسی] پیش بینی 4 میلیون بیکار اکنون به طرز وحشتناکی واقع بینانه به نظر می رسد.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی ۴ میلیون بی کار در حال حاضر بسیار واقعی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]پیش بینی 4 میلیون بیکار در حال حاضر به نظر می رسد وحشتناک واقع بینانه است
5. Earthquake prediction is an inexact science .
[ترجمه ترگمان]پیش بینی زلزله یک علم نادرست است
[ترجمه گوگل]پیش بینی زلزله یک علت نادرست است
6. Not many people agree with the government's prediction that the economy will improve.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم با پیش بینی دولت مبنی بر بهبود وضعیت اقتصادی موافق نیستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم با پیش بینی دولت موافق نیستند که اقتصاد بهبود خواهد یافت
7. Browning's prediction is no better than a wild guess.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی براونینگ بهتر از یک حدس wild نیست
[ترجمه گوگل]پیش بینی براونینگ بهتر از یک حدس وحشی است
8. Our prediction turns out to be correct.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی ما درست است
[ترجمه گوگل]پیش بینی ما درست است
9. This great prediction is coming true.
[ترجمه ترگمان]این پیش بینی عظیم درست پیش خواهد آمد
[ترجمه گوگل]این پیشگویی بزرگ در حال آمدن است
10. Weather prediction has never been a perfect science.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی آب و هوا هرگز یک علم کامل نبوده است
[ترجمه گوگل]پیش بینی آب و هوا هیچگاه یک علم کامل نبوده است
11. The prediction seems to have come true.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد این پیش بینی درست باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد پیش بینی شده است
12. Do you take seriously his prediction of a government defeat?
[ترجمه ترگمان]آیا شما پیش بینی خود را درباره شکست دولت جدی تلقی می کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما به طور جدی پیش بینی خود را از شکست دولت میدانید؟
13. His prediction was right on the money.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی او درست روی پول بود
[ترجمه گوگل]پیش بینی او درست بر روی پول بود
14. This prediction from the original version of the logogen model turns out to be wrong.
[ترجمه ترگمان]این پیش بینی از نسخه اصلی مدل logogen به اشتباه تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]این پیش بینی از نسخه اصلی مدل logogen معلوم می شود اشتباه است
15. Prediction claims attract intense and unwarrantedly optimistic coverage by the media.
[ترجمه ترگمان]ادعاهای پیش بینی، پوشش قوی و قوی تری را توسط رسانه ها جذب می کنند
[ترجمه گوگل]ادعاهای پیش بینی پوشش رسانه های خبری به شدت و غیرمجاز خوش بینانه را پوشش می دهد