کلمه جو
صفحه اصلی

volcanism


معنی : حالت اتش فشانی، شرایط و خصوصیات آتشفشانی
معانی دیگر : فعالیت آتشفشانی، پدیده ی آتشفشانی، شرایط و خصوصیات اتشفشانی

انگلیسی به فارسی

شرایط و خصوصیات آتشفشانی، حالت آتشفشانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: volcanist (n.)
• : تعریف: the force, activity, or phenomena associated with volcanoes.

• volcanic processes and phenomena

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] ولکانیسم یا فعالیت های بیرونی آتشفشان

مترادف و متضاد

حالت اتش فشانی (اسم)
volcanicity, volcanism

شرایط و خصوصیات آتشفشانی (اسم)
volcanism

جملات نمونه

1. The basin formation was associated with contemporaneous acid volcanism.
[ترجمه ترگمان]تشکیل حوضچه با volcanism اسیدی همزمان مرتبط بود
[ترجمه گوگل]تشکیل حوضه با آتش سوزی اسید معکوس همراه بود

2. Flash heat, volcanism, lightning, wind, and waves all renew the material world.
[ترجمه ترگمان]گرما، برق، صاعقه، باد، و امواج همه جهان مادی را تجدید می کنند
[ترجمه گوگل]گرمای فلش، آتشفشان، رعد و برق، باد و امواج، تمام جهان مادی را تجدید می کند

3. One very obvious form is the volcanism of island arcs and continental-margin orogens associated with plate convergence.
[ترجمه ترگمان]شکل بسیار بدیهی ترکیبی از arcs جزیره ای و حاشیه ای حاشیه ای است که مربوط به هم گرایی صفحه است
[ترجمه گوگل]یک شکل بسیار واضح، آتشفشان کمانهای جزیره و ارگنهای حاشیه قاره ای است که با همگرایی صفحه مرتبط است

4. Active volcanism at any one time is normally confined to a limited number of centres within a particular cluster.
[ترجمه ترگمان]volcanism فعال در هر زمان معمولا محدود به تعداد محدودی از مراکز در یک خوشه خاص است
[ترجمه گوگل]آتشفشان فعال در هر زمان به طور معمول محدود به تعداد محدودی از مراکز در یک خوشه خاص است

5. Such processes may include impact cratering, volcanism, glacial and periglacial geomorphology.
[ترجمه ترگمان]این فرایندها ممکن است شامل impact cratering، volcanism، یخچالی و periglacial شوند
[ترجمه گوگل]چنین فرآیندهای ممکن است شامل cratering اثر، آتشفشانی، geomorphology یخبندان و periglacial

6. Periods of volcanism are indicated by the presence of pyroclastic material in the formation.
[ترجمه ترگمان]Periods of volcanism با حضور مواد pyroclastic در شکل گیری نشان داده می شوند
[ترجمه گوگل]دوره های آتشفشانی با حضور مواد پری کلاستیکی در شکل گیری نشان داده شده است

7. Because of volcanism in the region, Lake Kivu accumulates carbon dioxide in its waters, and a major disturbance of the lake could result in a suffocating release of CO
[ترجمه ترگمان]به دلیل of در منطقه، دریاچه کیوو دی اکسید کربن را در آب خود جمع می کند و یک اختلال بزرگ در این دریاچه می تواند منجر به انتشار خفه کننده CO شود
[ترجمه گوگل]به دلیل آتشفشان در منطقه، دریاچه کویو دی اکسید کربن را در آبهای خود جمع می کند و اختلال عمده در دریاچه می تواند منجر به انتشار خفیف CO

8. The interconnection of volcanism and plutonism is the focal point in the study of magmatic activity, development and evolution from intrusion to eruption .
[ترجمه ترگمان]اتصال of و plutonism نقطه کانونی مطالعه فعالیت magmatic، توسعه و تکامل از نفوذ به فوران است
[ترجمه گوگل]اتصال بین آتشفشانی و پلوتونیسم نقطه قوت مطالعه فعالیت، توسعه و تکامل ماگمایی از نفوذ به فوران است

9. Once the volcanism has stopped as oxygen is adequate, animals will be awakened from the stasis.
[ترجمه ترگمان]وقتی اکسیژن به اندازه کافی اکسیژن متوقف شود، حیوانات از حالت سکون دوباره بیدار می شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که آتشفشان به عنوان اکسیژن متوقف شده است کافی است، حیوانات از استاز بیدار خواهند شد

10. Shaped both by volcanism and glaciers, Mt. Hood is part of the Cascade Range, a belt of volcanoes running through the Pacific Northwest.
[ترجمه ترگمان]شکل هر دو به وسیله volcanism و glaciers، ام هود بخشی از the Cascade و کمربندی از volcanoes است که در شمال غربی اقیانوس آرام اجرا می شود
[ترجمه گوگل]شکل گرفته توسط آتشفشان ها و یخچال های طبیعی، Mt هود بخشی از کوه آبشار، کمربند آتشفشان هایی است که از طریق شمال غرب اقیانوس آرام عبور می کنند

11. If active volcanism were responsible then it would be a major discovery with important implications.
[ترجمه ترگمان]اگر volcanism فعال مسئول بودند، این یک کشف بزرگ با مفاهیم مهم خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر آتشفشانی فعال مسئولیت داشته باشد، این امر می تواند یک کشف عمده با پیامدهای مهم باشد

12. Many scientists still argue that volcanism is the more likely cause.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشمندان هنوز بر این باورند که volcanism احتمال بیشتری وجود دارد
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانشمندان هنوز استدلال می کنند که آتشفشانی احتمال بیشتری دارد

13. The modem phase of orogeny began in the Miocene with volcanism and the further emplacement of granite intrusions.
[ترجمه ترگمان]فاز مودم of در Miocene با volcanism و جایگاه بعدی حملات نفوذ گرانیت آغاز شد
[ترجمه گوگل]فاز مودم orogeny در میوسن با آتشفشان ها و جایگذاری بیشتر نفوذ گرانیت آغاز شد

14. A number of other passive margins, however, show no sign of such major volcanism.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تعدادی از حاشیه های غیرفعال دیگر هیچ نشانی از چنین volcanism عمده ای را نشان نمی دهند
[ترجمه گوگل]تعدادی از حاشیه های منفعل، با این حال، هیچ نشانه ای از چنین آتشفشان های بزرگ نشان نمی دهد

پیشنهاد کاربران

آتشفشان خیزی


کلمات دیگر: