کلمه جو
صفحه اصلی

similitude


معنی : بیرون، تمثیل، تشبیه، شباهت صورت
معانی دیگر : (شخص یا چیز) نسخه ی ثانی، عینهو، صورت، شکل، ظاهر، شباهت، تشابه، همانندی، همدیسی، یکجوری، (مهجور) رجوع شود به: simile

انگلیسی به فارسی

شباهت صورت، بیرون، ظاهر، تشبیه، تمثیل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: similarity or resemblance; likeness.
متضاد: dissimilitude
مشابه: dissimilitude

(2) تعریف: that which is similar to another; match or counterpart.
متضاد: dissimilitude
مشابه: identity

• likeness, resemblance; counterpart, person or thing that is similar to another; likeness; comparison, simile

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] تشابه، همسانی، همانند، تجانس، تشابه
[آب و خاک] تشابه

مترادف و متضاد

بیرون (اسم)
similitude, surface

تمثیل (اسم)
allegory, parable, exemplification, similitude, emblem, exemplum

تشبیه (اسم)
comparison, simulation, assimilation, similitude, metaphor, simile

شباهت صورت (اسم)
similitude

جملات نمونه

1. devil in the similitude of a man
شیطان به شکل یک مرد

2. yesterday, i met my own similitude
دیروز نسخه ی ثانی خودم را ملاقات کردم.

3. Calculation similitude method is a commonly used way for determining structure parameters of centrifugal impeller.
[ترجمه ترگمان]این روش یک روش رایج برای تعیین پارامترهای ساختاری پروانه گریز از مرکز است
[ترجمه گوگل]روش شبیه سازی محاسبه یک روش معمول برای تعیین پارامترهای ساختار پروانه گریز از مرکز می باشد

4. A striking similitude between the brother and sister now first arrested my attention.
[ترجمه ترگمان]یک شباهت قابل توجه بین برادر و خواهر حالا توجه ام را جلب کرد
[ترجمه گوگل]در ابتدا یک برابری شگفت انگیز بین برادر و خواهر اولین توجه من را دستگیر کرد

5. Conclusion: interferon, thymosin and new nucleotide similitude are efficacious medicines.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: اینترفرون، thymosin و مکمل nucleotide جدید داروهای موثری هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اینترفرون، تیموزین و یکسان سازی نوکلئوتید جدید داروهای موثری هستند

6. In this paper, the similitude problems of Tibetan Characters are discussed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، مسایل مشابه مربوط به شخصیت های تبتی مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، مشکلات مشابهی از شخصیت های تبتی مورد بحث قرار گرفته است

7. Difference - similitude Matrix - based ( DSM ) method reduces dimensionality a great extend.
[ترجمه ترگمان]روش (DSM)- مبتنی بر ماتریکس (DSM)ابعاد گسترده بعدی را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]تفاوت روش متداول ماتریکس (DSM) یک ابعاد بزرگ را کاهش می دهد

8. Similitude Theory tells us that similitude has its universality and incorporates epistemology with methodology.
[ترجمه ترگمان]نظریه similitude به ما می گوید که ساختارشکنی عمومیت خود را دارد و معرفت شناسی با روش شناسی را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]نظریه ی همبستگی به ما می گوید که یکسان سازی جهانی بودن آن است و معرفت شناسی را با روش شناسی ترکیب می کند

9. Different similitude ratios are assigned to overall dimension and structural member′s section dimensions respectively, so as to cancel the gravity distortion effect.
[ترجمه ترگمان]نسبت های مختلف شباهت به ابعاد کلی و ابعاد member's ساختاری به ترتیب برای حذف اثر اعوجاج گرانش اختصاص داده می شوند
[ترجمه گوگل]نسبت تشابه مختلف به ابعاد کلی و ابعاد بخش ساختار اعضای آن، به طوری که برای اعمال تحریف گرانشی لغو شود

10. Through hydrodynamic similitude experiments, coefficients hindering flow of the gel in duct is calculated.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از آزمایش ها شباهت منظری، ضرایب مانع جریان ژل در لوله محاسبه می شود
[ترجمه گوگل]از طریق آزمایشات شبیه سازی هیدرودینامیک، ضرایب مانع جریان ژل در کانال محاسبه شده است

11. He likes to talk in similitude.
[ترجمه ترگمان]اون دوست داره که تو similitude حرف بزنه
[ترجمه گوگل]او دوست دارد در یک شباهت صحبت کند

12. Similitude Theory tells us that similitude has its universality and incorporates epistemology with mothodology.
[ترجمه ترگمان]نظریه similitude به ما می گوید که ساختارشکنی عمومیت خود را دارد و معرفت شناسی با mothodology را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]نظریه ی همبستگی به ما می گوید که یکسان بودن کلییت آن را دارد و معرفت شناسی را با روش شناختی ترکیب می کند

13. Two different methods based on the plane similitude conversion and affine linear transformation are put forward, conversion accuracy is analyzed, finally useful results are obtained.
[ترجمه ترگمان]دو روش متفاوت مبتنی بر تبدیل similitude هواپیما و تبدیل خطی نسبی به جلو ارایه می شوند، دقت تبدیل مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و در نهایت نتایج مفید بدست می آید
[ترجمه گوگل]دو روش مختلف مبتنی بر تبدیل تبدیل شبیه سازی هواپیما و تبدیل خطی وابسته مطرح شده است، دقت تبدیل تبدیل شده است، در نهایت نتایج مفید به دست آمده است

14. Thus they changed their glory into the similitude of an ox that eateth grass.
[ترجمه ترگمان]از این رو glory خود را به صورت یک گاو نر تبدیل می کردند که علف eateth بر آن دیده می شد
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، شکوه و عظمت خود را به شکل یک گاو تغذیه کردند

15. Difference - similitude Matrix - based ( DSM ) method reduces dimensionality to a great extend.
[ترجمه ترگمان]روش (DSM)- مبتنی بر ماتریکس (DSM)ابعاد را به یک بسط بزرگ کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]تفاوت - روش متداول ماتریکس (DSM) به ابعاد بزرگ را کاهش می دهد

Yesterday, I met my own similitude.

دیروز نسخه‌ی ثانی خودم را ملاقات کردم.


devil in the similitude of a man

شیطان به شکل یک مرد


پیشنهاد کاربران

اوصاف


کلمات دیگر: