1. documents proving his guilt
مدارکی که جرم او را ثابت می کرد
2. a caveat entered in a court to the proving of a will
عرضحالی که برای تعویق اجرای وصیت نامه تقدیم به دادگاه می شود
3. The administration has no vested interest in proving whether public schools were good or bad.
[ترجمه ترگمان]دولت هیچ علاقه ای به اثبات این موضوع ندارد که آیا مدارس دولتی خوب یا بد هستند
[ترجمه گوگل]دولت به دنبال اثبات اینکه مدارس دولتی خوب یا بد هستند علاقه خاصی به دولت ندارد
4. The transition to a multi-party democracy is proving to be difficult.
[ترجمه ترگمان]گذار به دموکراسی چند حزبی دشوار است
[ترجمه گوگل]انتقال به دموکراسی چند حزبی دشوار است
5. New York is a proving ground today for the Democratic presidential candidates.
[ترجمه ترگمان]نیویورک امروز برای کاندیدای ریاست جمهوری دموکرات ثابت شده است
[ترجمه گوگل]امروز نیویورک برای کاندیداهای ریاست جمهوری دموکرات، یک منطقه اثبات کننده است
6. The debate on Europe is proving to be something of a liability for the Prime Minister.
[ترجمه ترگمان]بحث در مورد اروپا اثبات می کند که چیزی از مسئولیت نخست وزیر است
[ترجمه گوگل]بحث در مورد اروپا ثابت می کند چیزی از مسئولیت نخست وزیر است
7. The police broke her alibi by proving she knew how to shoot a pistol.
[ترجمه ترگمان]پلیس عذر اونو شکست و ثابت کرد که می دونه چطور یه اسلحه شلیک کنه
[ترجمه گوگل]پلیس با اثبات اینکه او می دانست که چگونه یک تپانچه را شلیک می کند، آلبیع را شکست
8. Considerable resources have been devoted to proving him a liar.
[ترجمه ترگمان]امکانات Considerable صرف اثبات دروغ گفتن به او شده است
[ترجمه گوگل]منابع قابل توجهی برای اثبات او دروغگو اختصاص داده شده است
9. Proving his innocence has become a matter of honour.
[ترجمه ترگمان]اثبات می کند که بی گناهی او باعث افتخار شده است
[ترجمه گوگل]اثبات بی گناهی وی به افتخار تبدیل شده است
10. These new proposals are proving to be hot stuff.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهادها جدید، مسائل داغی هستند
[ترجمه گوگل]این پیشنهادات جدید ثابت کرده اند که چیزهای گرم است
11. The lure of rural life is proving as strong as ever.
[ترجمه ترگمان]فریب زندگی روستایی چنان قوی است که تا به حال ثابت شده است
[ترجمه گوگل]لذت بردن از زندگی روستایی به همان اندازه قوی است
12. It's an ideal proving ground for the new car.
[ترجمه ترگمان]ثابت کردن زمین برای ماشین جدید
[ترجمه گوگل]این زمینه ایده آل برای ماشین جدید است
13. It is proving controversial in the extreme.
[ترجمه ترگمان]اثبات شده است که در نهایت بحث برانگیز شده است
[ترجمه گوگل]این در افراطی بحث برانگیز است
14. What a sod this job is proving to be!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]این چه مدتی است که این کار انجام شده است؟