کلمه جو
صفحه اصلی

solstice


معنی : تحول، تحویل، انقلاب، نقطه انقلاب
معانی دیگر : (نجوم)، (جمع) انقلابین، درازگان، رجوع شود به: summer solstice

انگلیسی به فارسی

(نجوم) انقلاب، تحویل، نقطه انقلاب، تحول


انقلاب، نقطه انقلاب، تحول، تحویل


انگلیسی به انگلیسی

• either of the two times of the year when the sun is farthest from the equator (astronomy)
a solstice is one of the two times in the year when the sun is farthest away from the equator. in the northern hemisphere, the summer solstice is on june 21 or 22, and the winter solstice is on december 21 or 22. in the southern hemisphere, the winter solstice is in june, and the summer solstice is in december.

اسم ( noun )
• : تعریف: either of the two times in the year when the sun is furthest from the celestial equator, occurring in June and December.

- Swedes traditionally celebrate the summer solstice by dancing around a Maypole.
[ترجمه ترگمان] سوئدی ها به طور سنتی انقلاب تابستانی را با رقص حول یک Maypole جشن می گیرند
[ترجمه گوگل] سوئدی ها با استفاده از رقص در اطراف میپول، به طور سنتی جشن انقلاب تابستان را جشن می گیرند

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] انقلاب

مترادف و متضاد

تحول (اسم)
change, mutation, evolution, transition, upheaval, vicissitude, solstice, transmogrification

تحویل (اسم)
transfer, livery, transference, prehension, delivery, rendition, solstice

انقلاب (اسم)
revolution, mutation, upheaval, solstice, revolt

نقطه انقلاب (اسم)
solstice

جملات نمونه

1. Since both CHANike and Christmas were originally winter solstice celebrations, they often coincide and compete.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که هر دو کریسمس و کریسمس در ابتدا جشن شمسی محسوب می شدند، اغلب با هم مصادف شدند و رقابت کردند
[ترجمه گوگل]از آنجا که هر دو CHANike و کریسمس در اصل جشن های انقلاب زمستانی بودند، آنها اغلب همزمان و رقابت می کردند

2. At the winter solstice two daggers touch the outsides of the spiral.
[ترجمه ترگمان]در زمستان، شب است و دو کارد در حال حرکت به outsides مارپیچی قرار دارد
[ترجمه گوگل]در خلال انقلاب زمستانی دو خنجر از بیرون مارپیچ لمس می کنند

3. The solstice marks the beginning of winter.
[ترجمه ترگمان]نقطه انقلاب آغاز زمستان است
[ترجمه گوگل]مراسم عروسی آغاز زمستان است

4. The winter solstice was only three days away, and the urge to have a raucous good time among friends took hold.
[ترجمه ترگمان]انقلاب تابستانی تنها سه روز طول کشید و نیاز به داشتن زمانی طولانی و خشن در میان دوستان برگزار شد
[ترجمه گوگل]انقلاب زمستانی تنها سه روز به طول انجامید و تمایل داشت تا زمانیکه دوست داشتنی و دوست داشتنی در میان دوستان برگزار شود

5. In these long summer evenings around the solstice there is a sense that night really begins and ends in the woods.
[ترجمه ترگمان]در این شب های طولانی تابستانی در اطراف شمسی، احساس آن شب واقعا شروع می شود و در جنگل به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]در این شبهای تابستان طولانی در اطراف انقلاب اسلامی حسی وجود دارد که شب واقعا آغاز می شود و در جنگل به پایان می رسد

6. For instance, by the summer solstice on 21 June, the crops should be long since planted in the ground.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، انقلاب تابستانی در ۲۱ ژوئن، محصول باید مدت ها بعد از کاشت در زمین باشد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، توسط انقلاب تابستانی در تاریخ 21 ژوئن، محصولات باید بلند از زمانی که در زمین کاشته شده است

7. The day of my visit was the summer solstice, June 2
[ترجمه ترگمان]روز سفر من، انقلاب تابستانی، دوم ژوئن بود
[ترجمه گوگل]روز دیدار من، انقلاب تابستانی، 2 ژوئن بود

8. These two days be called the summer solstice respectively with Solstice.
[ترجمه ترگمان]این دو روز، انقلاب تابستانی به ترتیب با Solstice نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]این دو روز به معنای انقلاب تابستانی به نام Solstice است

9. Would like everyone Merry Christmas Winter Solstice, Happy New Year!
[ترجمه ترگمان]ای کاش همه کریسمس مبارک، سال نو مبارک
[ترجمه گوگل]می خواهم همه کریسمس کریسمس سال نو مبارک، سال نو مبارک!

10. There is the time of the summer solstice an astronomical twilight lasting throughout the whole night.
[ترجمه ترگمان]در تمام طول شب، فصل بهار است که solstice نجومی است
[ترجمه گوگل]زمان انقلاب تابستانی یک شبح نجومی است که در تمام طول شب ادامه دارد

11. Lily of the Valley" and "Winter Solstice Angel" are two exclusive designs . . .
[ترجمه ترگمان]\"لی لی از دره\" و \"وینتر Solstice آنجل\" دو طرح انحصاری هستند
[ترجمه گوگل]لیلی دره 'و' فرشته قرمز زمستان 'دو طرح منحصر به فرد هستند

12. The days get shorter after the Summer Solstice.
[ترجمه ترگمان]روزها بعد از the تابستانی کوتاه تر می شوند
[ترجمه گوگل]روزها بعد از مراسم تابستانه تابستان کوتاه تر می شوند

13. Tomorrow will be the Summer Solstice.
[ترجمه ترگمان]فردا the تابستانی خواهد بود
[ترجمه گوگل]فردا صبح تابستان خواهد بود

14. One week before the winter solstice, Romans began celebrating Saturnalia, an orgy of food and drink, in honor of Satyr, the god of agriculture.
[ترجمه ترگمان]یک هفته پیش از انقلاب زمستانی، رومیان جشن Saturnalia، می گساری غذا و نوشیدنی، به افتخار مرد بزی، خدای کشاورزی را آغاز کردند
[ترجمه گوگل]یک هفته قبل از انقلاب زمستانی، رومیان به افتخار ساتیر، خدای کشاورزی، جشن 'ساوتانی' را به عهده گرفتند

پیشنهاد کاربران

نقطه عطف یا نقطه اوج یک چیز - مثل summer solstice ( چله تابستان )

ویکی پدیا:
در اصطلاح ستاره شناسی، خوریستان دو نقطهٔ دگرگشت زمستانی و تابستانی روی دائرةالبروج است که در بیشترین فاصلهٔ زاویه ای از استوای آسمان قرار دارد. به زمانی که خورشید به این نقاط در آسمان برسد نیز انقلابین گفته می شود.

چه در نیمکره شمالی باشیم و چه جنوبی، دو بار در سال خورشید در جنوبی ترین و شمالی ترین نقطه نسبت به خط استوا دیده خواهد شد، حال اگر در نیمکره شمالی باشیم و
Summer solstice
اتفاق بیفتد این همان طولانی ترین روز سال است که در ماه ژوئن است. به طور همزمان برای کسی که در نیم کره جنوبی است و در عرض جغرافیای برابر با شما
Winter solstice
اتفاق خواهد افتاد که براب او کوتاه ترین روز و مصادف با شب یلداست!
و برعکس هر زمان که برای او
Summer solstice
اتفاق بیفتد برای شما مصادف با اخرین روز پاییز و شب یلداست و هر زمان برای او
Winter solstice
اتفاق بیفتد برای شما طولانی ترین روز سال است که در تابستان است.


کلمات دیگر: