1. slough over
ماست مالی کردن،عیب پوشی کردن
2. snakes slough off their skin periodically
مارها هر چند وقت یکبار پوست می اندازند.
3. the slough of despond
ورطه ی نومیدی و غم
4. to slough off bad habits
عادات بد را به دور افکندن
5. the dead tissues of the wound will slough off by themselves
بافت های مرده ی زخم خود به خود ور خواهند آمد.
6. All reptiles have to slough their skin to grow.
[ترجمه ترگمان] همه خزندگان باید پوست خودشون رو تبدیل به رشد کنن
[ترجمه گوگل]همه خزندگان باید پوست خود را به رشد می کنند
7. The president wanted to slough off the country's bad image.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور می خواست تصویر بد کشور را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور می خواست از تصویر ضعیف کشور خجالت بکشد
8. A hope could slough off her sadness.
[ترجمه ترگمان] یه امید میتونه غم اون رو از بین ببره
[ترجمه گوگل]امید می تواند از غم او خسته شود
9. He seemed to want to slough off all his old acquaintances.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که دلش می خواهد همه آشنایان قدیمش را براند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که می خواهد تمام آشنایان قدیمی اش را از بین ببرد
10. Slough off dry skin once a week.
[ترجمه ترگمان]و یک بار در هفته از پوست خشک سل Slough بیرون رفت
[ترجمه گوگل]یک بار در هفته پوست را خشک کنید
11. She slid into a slough of self-pity.
[ترجمه ترگمان]با دلسوزی به درون باتلاق خزید
[ترجمه گوگل]او به شکلی از دلتنگی افتاد
12. He was not able to slough off the memories of the past.
[ترجمه ترگمان]نمی توانست خاطرات گذشته را براند
[ترجمه گوگل]او قادر نبود خاطرات گذشته را خالی کند
13. London - bound traffic is being diverted via Slough.
[ترجمه ترگمان]ترافیک محدود لندن از طریق Slough منحرف می شود
[ترجمه گوگل]لندن - ترافیک محدود شده توسط Slough هدایت می شود
14. Our bodies slough off dead cells.
[ترجمه ترگمان] بدن های ما از سلول های مرده جدا میشن
[ترجمه گوگل]بدن ما سلول های مرده را خرد می کند
15. Slough off dead skin cells by using a facial scrub.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از a صورت، سلول های مرده پوست را غیرفعال کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از اسکراب صورت، سلول های پوست مرده را خرد کنید
16. The battlefield was a slough of mud and corpses.
[ترجمه ترگمان]میدان جنگ، لجن و لجن بود
[ترجمه گوگل]میدان جنگ یک گلدان و گلوله بود