1. Another parasitic protozoan is Myxobolus, this one causing fatal internal cysts and highly resistant to treatment.
[ترجمه ترگمان]دیگری protozoan انگلی دیگر Myxobolus است، این یکی باعث ایجاد cysts درونی کشنده و بسیار مقاوم در برابر درمان می شود
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از پروتئین های انگلی، Myxobolus است که باعث ایجاد کیست های کشنده و بسیار مقاوم در برابر درمان می شود
2. Fish, beetles, protozoans, and trees, will be successively more primitive beings.
[ترجمه ترگمان]ماهی ها، سوسک ها، protozoans، و درختان، به ترتیب موجودات اولیه دیگری خواهند بود
[ترجمه گوگل]ماهی، سوسک ها، پروتوزوها و درختان، به صورت پیوسته بیشتر ظاهری اولیه خواهد بود
3. Protozoans are effectively invisible to the naked eye, and flukes nearly so, but other external parasites are all too-readily seen.
[ترجمه ترگمان]Protozoans به طور موثر برای چشم غیر مسلح و دنباله های تقریبا به همین اندازه نامریی هستند، اما سایر انگل های خارجی به راحتی دیده می شوند
[ترجمه گوگل]Protozoans به طور چشمگیری به چشم غیر مسلح نامرئی هستند و تقریبا به همین ترتیب است، اما دیگر انگل های خارجی هم دیده می شوند
4. There are about 000 species of protozoans.
[ترجمه ترگمان]حدود ۰۰۰ گونه از protozoans وجود دارد
[ترجمه گوگل]حدود 000 گونه پروتئوزایی وجود دارد
5. Two protozoans that seek to reproduce sexually must first fuse, to produce one.
[ترجمه ترگمان]دو protozoans که به دنبال تولید مجدد جنسی هستند، ابتدا باید با هم ترکیب شوند تا یکی را تولید کنند
[ترجمه گوگل]دو پروتوزوئید که به دنبال بازتولید جنسی هستند، ابتدا باید یک فیوز ایجاد کنند تا تولید شود
6. I found the protozoan attracted in large numbers to slate panels we deliberately left at vents for one year and then recovered.
[ترجمه ترگمان]من the را پیدا کردم که تعداد زیادی از تابلوهای لوح را جذب کرده بودند و ما عمدا آن ها را برای یک سال کنار گذاشته بودیم و بعد بهبود پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که پروتئوزا در تعداد زیادی به پانلهای سنگی متصل شده است که ما عمدا در آن قرار گرفته ایم و یک سال پس از آن بازسازی شد
7. Blastocystis hominis is a unicellular protozoan commonly found in the intestinal tract of human and mammal.
[ترجمه ترگمان]Blastocystis hominis یک unicellular است که عموما در مجرای روده انسان و پستانداران یافت می شود
[ترجمه گوگل]Blastocystis hominis یک پروتئین تک سلولی است که معمولا در دستگاه روده انسان و پستانداران یافت می شود
8. Blastocystis hominis is an intestinal protozoan parasite restricted to humans and primates.
[ترجمه ترگمان]Blastocystis hominis یک انگل روده بزرگ است که به انسان ها و primates محدود شده است
[ترجمه گوگل]Blastocystis hominis یک انگل روغنی پروتوزایی است که به انسان و پریماه محدود می شود
9. Objective: To study the effects and changes of protozoan applying Dihydroartemisinin piperaquine in treating the mice infected with Plasmodium yoelii.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثرات و تغییرات of به کار گیری Dihydroartemisinin piperaquine در درمان موش های آلوده به Plasmodium yoelii
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثرات و تغییرات پروتئوزایی با استفاده از Dihydroartemisinin piperaquine در درمان موشهای آلوده به Plasmodium yoelii
10. A protozoan of the phylum Rhizopoda, such as an amoeba or a radiolarian, characteristically moving and taking in food by means of pseudopods.
[ترجمه ترگمان]A از phylum Rhizopoda، مثل amoeba و یا radiolarian، به طور خاص در حرکت کردن و گرفتن غذا با استفاده از pseudopods تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]یک پروتوزوآمیز از ریزوپودای نوعی مانند آمیبا یا رادیولار، به طور مشخص حرکت میکند و با استفاده از pseudopods غذا را میگیرد
11. Protozoan diversity of the ecosystem stability of the status quo stated.
[ترجمه ترگمان]تنوع زیستی ثبات اکوسیستم وضعیت موجود بیان شده است
[ترجمه گوگل]تنوع زیستی از ثبات اکوسیستم وضعیت موجود است
12. Some investigations on the ciliated protozoan have provided the insights into the mechanism of ribozymes, self-splicing RNA, telomere structure and function, DNA sequence reorganization and so on.
[ترجمه ترگمان]برخی از تحقیقات در مورد the protozoan، بینش هایی را در مکانیزم ribozymes، RNA self، ساختار و عملکرد، سازماندهی مجدد توالی DNA و غیره ارایه داده اند
[ترجمه گوگل]برخی تحقیقات در مورد پروتئین های ساق پا بینش را به مکانیزم ریبوزیم ها، RNA خود سلولی، ساختار و عملکرد تلومر، سازماندهی مجدد DNA و غیره ارائه داده اند
13. There are lots of bacteria, protozoan and metazoan species immobilized on the carrier surface in G-BAF, which can enhance the removal effect of nitrogen, phosphorus and refractory organic compounds.
[ترجمه ترگمان]نمونه های زیادی از باکتری، protozoan و metazoan در سطح حامل در G - BAF بی حرکت است که می تواند تاثیر حذف نیتروژن، فسفر و ترکیبات آلی refractory را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از باکتری ها، گونه های پروتوزوئیک و متازون وجود دارد که بر روی سطح حامل در G-BAF تحرک می یابند، که می تواند اثر حذف نیتروژن، فسفر و ترکیبات آلی نسوز را افزایش دهد
14. T . gondii is a protozoan organism that can infect all mammals, who serve as intermediate hosts.
[ترجمه ترگمان]تی gondii یک ارگانیسم protozoan است که می تواند همه پستانداران را آلوده کند که به عنوان میزبان های واسط عمل می کنند
[ترجمه گوگل]T Gondii یک ارگانیسم پروتئینی است که می تواند همه پستانداران را که به عنوان میزبان های متوسط عمل می کنند آلوده کند
15. A single - celled microorganism, especially a flagellate protozoan of the genus Monas.
[ترجمه ترگمان]میکرو - single، به خصوص a flagellate از جنس Monas Monas
[ترجمه گوگل]یک میکروارگانیسم تک سلولی، به ویژه یک پروتوزوئید ژله ای از جنس موناس