کلمه جو
صفحه اصلی

protozoan


معنی : تک یاخته، وابسته به تک یاخته اغازی
معانی دیگر : (جانور شناسی) پیش زی (از زیر نوع protozoa که موجودات ذره بینی و تک یاخته یا همسان یاخته هستند - protozoon هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

تک یاخته، وابسته به تک یاخته آغازی


پروتئوزا، تک یاخته، وابسته به تک یاخته اغازی


انگلیسی به انگلیسی

• any eukaryotic organism (usually single-celled) from the kingdom protista
(biology) pertaining to the protozoa (phylum comprised of single-celled organisms)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] تک یاخته

مترادف و متضاد

تک یاخته (صفت)
protozoan, unicellular

وابسته به تک یاخته اغازی (صفت)
protozoan

جملات نمونه

1. Another parasitic protozoan is Myxobolus, this one causing fatal internal cysts and highly resistant to treatment.
[ترجمه ترگمان]دیگری protozoan انگلی دیگر Myxobolus است، این یکی باعث ایجاد cysts درونی کشنده و بسیار مقاوم در برابر درمان می شود
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از پروتئین های انگلی، Myxobolus است که باعث ایجاد کیست های کشنده و بسیار مقاوم در برابر درمان می شود

2. Fish, beetles, protozoans, and trees, will be successively more primitive beings.
[ترجمه ترگمان]ماهی ها، سوسک ها، protozoans، و درختان، به ترتیب موجودات اولیه دیگری خواهند بود
[ترجمه گوگل]ماهی، سوسک ها، پروتوزوها و درختان، به صورت پیوسته بیشتر ظاهری اولیه خواهد بود

3. Protozoans are effectively invisible to the naked eye, and flukes nearly so, but other external parasites are all too-readily seen.
[ترجمه ترگمان]Protozoans به طور موثر برای چشم غیر مسلح و دنباله های تقریبا به همین اندازه نامریی هستند، اما سایر انگل های خارجی به راحتی دیده می شوند
[ترجمه گوگل]Protozoans به طور چشمگیری به چشم غیر مسلح نامرئی هستند و تقریبا به همین ترتیب است، اما دیگر انگل های خارجی هم دیده می شوند

4. There are about 000 species of protozoans.
[ترجمه ترگمان]حدود ۰۰۰ گونه از protozoans وجود دارد
[ترجمه گوگل]حدود 000 گونه پروتئوزایی وجود دارد

5. Two protozoans that seek to reproduce sexually must first fuse, to produce one.
[ترجمه ترگمان]دو protozoans که به دنبال تولید مجدد جنسی هستند، ابتدا باید با هم ترکیب شوند تا یکی را تولید کنند
[ترجمه گوگل]دو پروتوزوئید که به دنبال بازتولید جنسی هستند، ابتدا باید یک فیوز ایجاد کنند تا تولید شود

6. I found the protozoan attracted in large numbers to slate panels we deliberately left at vents for one year and then recovered.
[ترجمه ترگمان]من the را پیدا کردم که تعداد زیادی از تابلوهای لوح را جذب کرده بودند و ما عمدا آن ها را برای یک سال کنار گذاشته بودیم و بعد بهبود پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که پروتئوزا در تعداد زیادی به پانلهای سنگی متصل شده است که ما عمدا در آن قرار گرفته ایم و یک سال پس از آن بازسازی شد

7. Blastocystis hominis is a unicellular protozoan commonly found in the intestinal tract of human and mammal.
[ترجمه ترگمان]Blastocystis hominis یک unicellular است که عموما در مجرای روده انسان و پستانداران یافت می شود
[ترجمه گوگل]Blastocystis hominis یک پروتئین تک سلولی است که معمولا در دستگاه روده انسان و پستانداران یافت می شود

8. Blastocystis hominis is an intestinal protozoan parasite restricted to humans and primates.
[ترجمه ترگمان]Blastocystis hominis یک انگل روده بزرگ است که به انسان ها و primates محدود شده است
[ترجمه گوگل]Blastocystis hominis یک انگل روغنی پروتوزایی است که به انسان و پریماه محدود می شود

9. Objective: To study the effects and changes of protozoan applying Dihydroartemisinin piperaquine in treating the mice infected with Plasmodium yoelii.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثرات و تغییرات of به کار گیری Dihydroartemisinin piperaquine در درمان موش های آلوده به Plasmodium yoelii
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثرات و تغییرات پروتئوزایی با استفاده از Dihydroartemisinin piperaquine در درمان موشهای آلوده به Plasmodium yoelii

10. A protozoan of the phylum Rhizopoda, such as an amoeba or a radiolarian, characteristically moving and taking in food by means of pseudopods.
[ترجمه ترگمان]A از phylum Rhizopoda، مثل amoeba و یا radiolarian، به طور خاص در حرکت کردن و گرفتن غذا با استفاده از pseudopods تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]یک پروتوزوآمیز از ریزوپودای نوعی مانند آمیبا یا رادیولار، به طور مشخص حرکت میکند و با استفاده از pseudopods غذا را میگیرد

11. Protozoan diversity of the ecosystem stability of the status quo stated.
[ترجمه ترگمان]تنوع زیستی ثبات اکوسیستم وضعیت موجود بیان شده است
[ترجمه گوگل]تنوع زیستی از ثبات اکوسیستم وضعیت موجود است

12. Some investigations on the ciliated protozoan have provided the insights into the mechanism of ribozymes, self-splicing RNA, telomere structure and function, DNA sequence reorganization and so on.
[ترجمه ترگمان]برخی از تحقیقات در مورد the protozoan، بینش هایی را در مکانیزم ribozymes، RNA self، ساختار و عملکرد، سازماندهی مجدد توالی DNA و غیره ارایه داده اند
[ترجمه گوگل]برخی تحقیقات در مورد پروتئین های ساق پا بینش را به مکانیزم ریبوزیم ها، RNA خود سلولی، ساختار و عملکرد تلومر، سازماندهی مجدد DNA و غیره ارائه داده اند

13. There are lots of bacteria, protozoan and metazoan species immobilized on the carrier surface in G-BAF, which can enhance the removal effect of nitrogen, phosphorus and refractory organic compounds.
[ترجمه ترگمان]نمونه های زیادی از باکتری، protozoan و metazoan در سطح حامل در G - BAF بی حرکت است که می تواند تاثیر حذف نیتروژن، فسفر و ترکیبات آلی refractory را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از باکتری ها، گونه های پروتوزوئیک و متازون وجود دارد که بر روی سطح حامل در G-BAF تحرک می یابند، که می تواند اثر حذف نیتروژن، فسفر و ترکیبات آلی نسوز را افزایش دهد

14. T . gondii is a protozoan organism that can infect all mammals, who serve as intermediate hosts.
[ترجمه ترگمان]تی gondii یک ارگانیسم protozoan است که می تواند همه پستانداران را آلوده کند که به عنوان میزبان های واسط عمل می کنند
[ترجمه گوگل]T Gondii یک ارگانیسم پروتئینی است که می تواند همه پستانداران را که به عنوان میزبان های متوسط ​​عمل می کنند آلوده کند

15. A single - celled microorganism, especially a flagellate protozoan of the genus Monas.
[ترجمه ترگمان]میکرو - single، به خصوص a flagellate از جنس Monas Monas
[ترجمه گوگل]یک میکروارگانیسم تک سلولی، به ویژه یک پروتوزوئید ژله ای از جنس موناس


کلمات دیگر: