کلمه جو
صفحه اصلی

wrapping


معنی : لفاف، بارپیچ، کاغذ بسته بندی
معانی دیگر : (معمولا جمع) لفاف، پوشانه، روکش، پوشال، قنداق

انگلیسی به فارسی

لفاف، بارپیچ، قنداق، کاغذ بسته بندی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (often pl.) material that is used to wrap something.
مشابه: case

• packaging; paper used for packaging
wrapping is paper or plastic used to cover and protect something.

مترادف و متضاد

لفاف (اسم)
cover, envelopment, envelope, wrapper, wrapping, sheeting, filling, folder, padding

بارپیچ (اسم)
wrapper, wrapping

کاغذ بسته بندی (اسم)
wrapping

جملات نمونه

1. paper wrapping for gift boxes
لفاف کاغذی برای جعبه های هدیه

2. a thin wrapping film
ورقه ی نازک پلاستیکی برای بسته بندی

3. they were wrapping pieces of chocolate in colored paper
قطعات شکلات را در کاغذهای رنگین می پیچیدند.

4. He spent the evening wrapping up the Christmas presents.
[ترجمه ترگمان]او شب را صرف wrapping هدایای کریسمس کرد
[ترجمه گوگل]وی شبها را صرف کریسمس کرد

5. He peeled away the plastic wrapping.
[ترجمه ترگمان]کیسه پلاستیکی را باز کرد
[ترجمه گوگل]او بسته بندی پلاستیکی را از بین برد

6. She tore the wrapping away and took out the gift.
[ترجمه ترگمان]او کاغذ را پاره کرد و آن را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او بسته بندی را خرد کرد و هدیه را بیرون آورد

7. The service also extends to wrapping and delivering gifts.
[ترجمه ترگمان]این سرویس همچنین برای خاتمه دادن و ارائه هدایا گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]این خدمات همچنین به بسته بندی و تحویل هدایا گسترش می یابد

8. She tore the cellophane wrapping off the box.
[ترجمه ترگمان]زرورق را پاره کرد و جعبه را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او بسته بندی سلفون را از جعبه قطع کرد

9. I finally managed to get the plastic wrapping off.
[ترجمه ترگمان]بالاخره تونستم پلاستیک رو تموم کنم
[ترجمه گوگل]من بالاخره توانستم بسته بندی پلاستیکی را بگیرم

10. The wrapping machine was pre-set to wrap a given number of biscuits.
[ترجمه ترگمان]دستگاه پیچیدن برای پوشش دادن تعدادی از بیسکوییت آماده شد
[ترجمه گوگل]دستگاه بسته بندی از پیش تعیین شده برای بسته بندی تعداد مشخصی از بیسکویت ها بود

11. Put plenty of wrapping round the china when you pack it.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن را جمع می کنی مقدار زیادی کاغذ به دور چینی بریز
[ترجمه گوگل]وقتی آن را بسته بندی کنید، مقدار زیادی از بسته بندی را در اطراف چین قرار دهید

12. Wrapping aluminium foil round a joint allows the meat to cook in its own juice / juices.
[ترجمه ترگمان]پیچش با چرخش آلومینیوم به دور یک اتصال به گوشت اجازه می دهد تا در آب میوه و آب میوه خودش آشپزی کند
[ترجمه گوگل]بسته بندی فویل آلومینیومی دور یک مفصل اجازه می دهد تا گوشت را در آب / آب خود را طبخ

13. Dry each foot by wrapping it in a towel and squeezing all over.
[ترجمه ترگمان]هر پا را با پیچیدن آن در حوله خشک کنید و تمام آن ها را فشار دهید
[ترجمه گوگل]هر پا را با بسته شدن آن در یک حوله خشک کنید و تمام آن را بشویید

14. Wrapping paper is sold in sheets or rolls.
[ترجمه ترگمان]پیچش با پیچش در صفحات و یا rolls فروخته می شود
[ترجمه گوگل]کاغذ بسته بندی در ورق یا رول فروخته می شود

15. It was a lollipop still in its wrapping.
[ترجمه ترگمان]آب نبات هنوز در wrapping بود
[ترجمه گوگل]این یک نوشیدنی بود که هنوز هم در بسته بندی قرار دارد

paper wrapping for gift boxes

لفاف کاغذی برای جعبه‌های هدیه


پیشنهاد کاربران

کاغذ لوله شده

کاغذ کادو

درشیمی: روکش، پوشش

شکل گرفتن ( حول چیزی )
شکل گرفتن یا جمع شدن یا تشکیل دادن ( برای کار خاصی )

کادو کردن


کلمات دیگر: