سفید همچون ملافه ی سفید (به ویژه در اثر ترس و غیره)، مثل گچ
white as a sheet
سفید همچون ملافه ی سفید (به ویژه در اثر ترس و غیره)، مثل گچ
جملات نمونه
1. Are you OK? You're white as a sheet .
[ترجمه ترگمان]تو حالت خوبه؟ رنگت مثل گچ سفید شده
[ترجمه گوگل]خوبی؟ شما به عنوان ورق سفید هستید
[ترجمه گوگل]خوبی؟ شما به عنوان ورق سفید هستید
2. She went as white as a sheet when she heard the news.
[ترجمه ترگمان]وقتی اخبار را شنید رنگش مثل گچ سفید شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او اخبار را شنید، او به عنوان یک ورق سفید شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او اخبار را شنید، او به عنوان یک ورق سفید شد
3. He appeared in the doorway, white as a sheet, eyes wide with horror.
[ترجمه ترگمان]او در آستانه در ظاهر شد، مثل گچ سفید شده بود و چشمانش از وحشت گشاد شده بود
[ترجمه گوگل]او در در ورودی ظاهر شد، سفید به عنوان یک ورق، چشم با وحشت گسترده است
[ترجمه گوگل]او در در ورودی ظاهر شد، سفید به عنوان یک ورق، چشم با وحشت گسترده است
4. What frightened you? You've gone as white as a sheet.
[ترجمه ترگمان]چه چیز تو را ترسونده بود؟ مثل گچ سفید شدی
[ترجمه گوگل]چه چیزی شما را ترساند؟ شما به عنوان یک ورق سفید شده اید
[ترجمه گوگل]چه چیزی شما را ترساند؟ شما به عنوان یک ورق سفید شده اید
5. She went white as a sheet when she heard the news.
[ترجمه ترگمان]وقتی اخبار را شنید، رنگش سفید شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او اخبار را شنید، او به عنوان ورقه سفید شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او اخبار را شنید، او به عنوان ورقه سفید شد
6. He was as white as a sheet.
[ترجمه ترگمان]مثل گچ سفید شده بود
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک ورق سفید بود
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک ورق سفید بود
7. He went as white as a sheet and backed off immediately.
[ترجمه ترگمان]صورتش مثل گچ سفید شده بود و به سرعت عقب می رفت
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک ورقه سفید شد و بلافاصله به عقب برگشت
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک ورقه سفید شد و بلافاصله به عقب برگشت
8. Hoomey came back white as a sheet, speechless.
[ترجمه ترگمان]Hoomey مثل گچ سفید شده بود و زبانش بند آمده بود
[ترجمه گوگل]Hoomey به عنوان یک برگ، بی حوصله، به رنگ سفید ظاهر شد
[ترجمه گوگل]Hoomey به عنوان یک برگ، بی حوصله، به رنگ سفید ظاهر شد
9. White as a sheet, and holding his arms out as rigid as a shelf.
[ترجمه ترگمان]مثل گچ سفید شده بود و دست هایش را مثل یک قفسه محکم گرفته بود
[ترجمه گوگل]سفید به عنوان یک ورق و نگه داشتن دست خود را به عنوان سفت و سخت به عنوان یک قفسه
[ترجمه گوگل]سفید به عنوان یک ورق و نگه داشتن دست خود را به عنوان سفت و سخت به عنوان یک قفسه
10. What frightened you? You have gone as white as a sheet.
[ترجمه ترگمان]چه چیز تو را ترسونده بود؟ مثل گچ سفید شدی
[ترجمه گوگل]چه چیزی شما را ترساند؟ شما به عنوان یک ورق سفید شده اید
[ترجمه گوگل]چه چیزی شما را ترساند؟ شما به عنوان یک ورق سفید شده اید
11. His face was as white as a sheet.
[ترجمه ترگمان]صورتش مثل گچ سفید شده بود
[ترجمه گوگل]چهره او به عنوان یک ورق سفید بود
[ترجمه گوگل]چهره او به عنوان یک ورق سفید بود
12. Tom turned as white as a sheet.
[ترجمه ترگمان]تام مثل گچ سفید شد
[ترجمه گوگل]تام تبدیل به عنوان یک ورق سفید
[ترجمه گوگل]تام تبدیل به عنوان یک ورق سفید
13. She go as white as a sheet when she hear the news.
[ترجمه ترگمان]وقتی اخبار را می شنید، رنگش مثل گچ سفید شده بود
[ترجمه گوگل]وقتی او اخبار را می بیند، او به عنوان یک ورق سفید می شود
[ترجمه گوگل]وقتی او اخبار را می بیند، او به عنوان یک ورق سفید می شود
14. Brian looked as white as a sheet after he rode the roller coaster.
[ترجمه ترگمان]برایان بعد از اینکه سوار ترن هوایی شد سفید به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]پس از اینکه او غواصی را می ریخت، بری به عنوان یک برگ سفید به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]پس از اینکه او غواصی را می ریخت، بری به عنوان یک برگ سفید به نظر می رسید
15. His face was as white as a sheet of paper.
[ترجمه ترگمان]صورتش مثل گچ سفید شده بود
[ترجمه گوگل]چهره او به عنوان یک ورق کاغذ سفید بود
[ترجمه گوگل]چهره او به عنوان یک ورق کاغذ سفید بود
پیشنهاد کاربران
مثل گچ سفید شدن
بسیار رنگ پریده ( در اثر ترس یا بیماری )
کلمات دیگر: