1. amicable discussions
مذاکرات دوستانه
2. The meeting ended on reasonably amicable terms.
[ترجمه ترگمان]جلسه به طور منطقی دوستانه به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این جلسه به شرایط قابل احترام متقابل پایان یافت
3. The two nations settled their quarrel in an amicable way.
[ترجمه ترگمان]دو ملت با هم آشتی کردند
[ترجمه گوگل]دو ملت، جنگ های خود را با روش دوستانه حل و فصل کردند
4. Their relationship hasn't always been amicable.
[ترجمه ترگمان]رابطه شون همیشه دوستانه نبوده
[ترجمه گوگل]رابطه آنها همیشه دوستانه نیست
5. His manner was perfectly amicable but I felt uncomfortable.
[ترجمه ترگمان]رفتار او کاملا دوستانه بود، اما احساس ناراحتی می کردم
[ترجمه گوگل]شیوه اش کاملا دوستانه بود اما من ناراحت شدم
6. Eventually we reached an amicable settlement.
[ترجمه ترگمان]بالاخره به یک توافق دوستانه رسیدیم
[ترجمه گوگل]در نهایت ما به حل و فصل دوستانه رسیدیم
7. In spite of their disagreement they parted on amicable terms.
[ترجمه ترگمان]با وجود اختلاف آن ها دوستانه از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]به رغم اختلاف آنها، آنها در شرایط دوستانه شرکت کردند
8. The dispute was resolved on amicable terms.
[ترجمه ترگمان]این اختلاف به صورت دوستانه حل شد
[ترجمه گوگل]این اختلاف در شرایط دوستانه حل و فصل شد
9. The two nations reached an amicable agreement.
[ترجمه ترگمان]دو ملت به توافق دوستانه رسیدند
[ترجمه گوگل]دو کشور به توافقنامه دوستانه توافق کردند
10. Both parties hope to reach an amicable settlement.
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف امیدوارند که به یک توافق دوستانه برسند
[ترجمه گوگل]هر دو طرف امیدوارند که به حل و فصل دوستانه برسند
11. Few people have amicable divorces.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از مردم از هم جدا شده اند
[ترجمه گوگل]چند نفر از طلاق های دوستانه دارند
12. They parted on amicable terms.
[ترجمه ترگمان]دوستانه از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]آنها در شرایط دوستانه شرکت کردند
13. An amicable settlement was reached.
[ترجمه ترگمان]توافق دوستانه برقرار شد
[ترجمه گوگل]حل و فصل دوستانه رسیده است
14. The meeting between the two leaders was very amicable.
[ترجمه ترگمان]ملاقات بین دو رهبر بسیار دوستانه بود
[ترجمه گوگل]جلسه بین دو رهبر بسیار دوستانه بود