کلمه جو
صفحه اصلی

mesozoic


(دیرین شناسی - وابسته به جانوران و گیاهان و سنگ های 225 میلیون تا 65 میلیون سال پیش) میان زیوی، مزوزوییک، دوران میانه، وابسته بدوره زمین شناسی بین ' پرمیان ' و ' دوره سوم '

انگلیسی به فارسی

وابسته بدوره زمین شناسی بین ' پرمیان ' و ' دوره سوم '


مزوزوئیک


انگلیسی به انگلیسی

• (geology) of the mesozoic period (middle geological period)

دیکشنری تخصصی

[نفت] مزوزوئیک

جملات نمونه

1. The Badao deposit is a typical Mesozoic volcanic rock - hosting deposit.
[ترجمه ترگمان]کانسار Badao یک کانسار typical از سنگ آتشفشانی است
[ترجمه گوگل]سپرده Badao یک نوع آتشفشانی مزوزوئیک است - میزبانی میزبانی

2. Fula sub basin is a Mesozoic and Cenozoic continental rifted basin, which is controlled by the Center Africa Strike slip fault.
[ترجمه ترگمان]حوضه فرعی Fula یک حوضه rifted و Cenozoic continental است که با خطای لغزش مرکز آفریقا کنترل می شود
[ترجمه گوگل]زیرین حوضه Fula یک حوضه ریگ شده قاره ای مازوزویک و Cenozoic است که توسط گسل لغزش اعتصاب مرکز آفریقا کنترل می شود

3. In the Late Mesozoic, the strong deformation of Qilian structural domain caused obduction, faulting, and upwelling of hot fluids from lower earth crust and mantle for three times in western Ordos .
[ترجمه ترگمان]در اواخر Mesozoic، تغییر شکل قوی دامنه ساختاری Qilian باعث ایجاد obduction، گسل و موجی از مایعات داغ از پوسته زمین پایین و پوشش به مدت سه بار در Ordos غربی شد
[ترجمه گوگل]در Mesozoic در اواخر، تغییر شکل قوی دینامیک ساختاری کییلان، باعث ایجاد و تخریب مایع های گرم از پوسته پوسته زمین و گوشته به مدت سه بار در غرب اردو شد

4. Cretaceous The most recent period of the Mesozoic era, 145 - 66 million years ago.
[ترجمه ترگمان]Cretaceous دوره معاصر دوره Mesozoic، ۱۴۵ - ۶۶ میلیون سال پیش
[ترجمه گوگل]کرتاسه آخرین دوره دوره مزوزوئیک 145 تا 66 میلیون سال پیش

5. It is filled with coal formation of late Mesozoic terrestrial facies clastic rock and bentonite.
[ترجمه ترگمان]آن پر از تشکیل زغال سنگ در facies Mesozoic Mesozoic terrestrial سنگ و بنتونیت است
[ترجمه گوگل]این با تشکیل زغال سنگ از رخساره مازوزوئیک زمینی کلاسیک و بنتونیت پر شده است

6. The Fogang granitoid complex is the largest Late Mesozoic batholith in Nanling region, and the Wushi diorite-hornblende gabbros are the most basic end-member of Fogang calc-alkaline series rocks.
[ترجمه ترگمان]مجتمع complex Fogang بزرگ ترین the end در منطقه region است و and the - - hornblende - the most - - member - of member - calc alkaline rocks series - are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]مجتمع گرانیتوئید Fogang بزرگترین باندولیت مزوزوئیک پسین در منطقه Nanling است، و گویا ووشی دیوریته-هورنبلند گابروها هستند که پایه پایانی ترین سنگهای سری کالک قلیایی Fogang هستند

7. In each of the terranes there are many Mesozoic Cenozoic remained basins which are overlapping basins.
[ترجمه ترگمان]در هر یک از the ها، many های Mesozoic وجود دارند که در حوضه ها با هم همپوشانی دارند
[ترجمه گوگل]در هر یک از ترانه ها، چندین گونه سوزوئوزوئیک Mesozoic وجود دارد که حوضه هایی با هم تداخل دارند

8. These movements and earlier erosion have tended to obscure Mesozoic and Paleozoic structures.
[ترجمه ترگمان]این جنبش ها و فرسایش اولیه به ساختارهای مبهم Mesozoic و Paleozoic گرایش پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]این حرکات و فرسایش پیشین تمایل دارند که ساختارهای مزوزوئیک و پالئوزوئیک را مبهم نمایند

9. Before that, however, periods of extension during the Permian and Mesozoic would presumably have rendered this sealing mechanism inoperative.
[ترجمه ترگمان]با این حال، قبل از آن، دوره های گسترش در طول the و Mesozoic احتمالا این مکانیسم آب بندی را باطل کرده بودند
[ترجمه گوگل]پیش از این، با این حال، دوره های توسعه در طول پرمین و مزوزوئیک، احتمالا این مکانیزم مهر و موم را غیر فعال کرده است

10. Carboniferous sediments have been affected by low-amplitude Hercynian folding, Mesozoic rift faulting and Cretaceous inversion-related compression and fault re-activation.
[ترجمه ترگمان]رسوبات Carboniferous متاثر از folding Hercynian با دامنه کم، faulting شکاف Mesozoic و فشرده سازی Cretaceous مربوط به وارونگی هرمی و فعال سازی مجدد گسل است
[ترجمه گوگل]رسوبات کربنیک تحت تأثیر کمپلکس های Hercynian کمینه، گسل رسوایی Mesozoic rift و فشرده سازی مربوط به واکنش کرتاسه و باز شدن مجدد گسل بوده است

11. Liaohe basin is a rift basin developed in the Mesozoic and Cenozoic.
[ترجمه ترگمان]حوضه Liaohe یک حوضچه شکاف است که در the و Cenozoic ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]حوضه Liaohe یک حوضه ریفت است که در Mesozoic و Cenozoic توسعه یافته است

12. The past decade has witnessed the discoveries of various important fossils from the Mesozoic Jehol Biota.
[ترجمه ترگمان]دهه گذشته شاهد کشفیات متعددی از the Jehol Biota بوده است
[ترجمه گوگل]دهه گذشته، کشفیات فسیل های مهم مختلفی از Mesozoic Jehol Biota را شاهد بوده است

13. Both of them were offset by large - sized sinistral move of the Tanlou fault in Mesozoic.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها با حرکت sinistral به اندازه بزرگ از خطای Tanlou در Mesozoic جبران شدند
[ترجمه گوگل]هر دو آنها با حرکت بزرگ سینتالال از تقصیر Tanlou در Mesozoic جبران شدند

14. The mafic granulite xenolith was first reported to have occurred in Early Mesozoic diorite in Harkin region, Eastern Inner Mongolia Autonomous Region, China.
[ترجمه ترگمان]mafic granulite اولین بار در اوایل Mesozoic diorite در منطقه Harkin، منطقه خودمختار مغولستان مرکزی، چین به وقوع پیوست
[ترجمه گوگل]در ابتدا گزارش شده است که xenolith گرانولیت مافیایی در دیریته زودرس مزوزوئیک در منطقه هارکین، منطقه مستقل مغولستان شرقی چین، رخ داده است

15. Ludong fault depression was a sub - depression of Kailu, which had a fold - fault basement of anti - Mesozoic era.
[ترجمه ترگمان]افسردگی گسل Ludong یک زیر افسردگی از Kailu بود که یک زیرزمین عیب و نقص در دوران anti داشت
[ترجمه گوگل]افسردگی گسل Ludong افسردگی Kailu بود، که دارای زیربنای گسلی ضد دوره مزوزوئیک بود

اصطلاحات

the Mesozoic

دوران میان زیوی، دوران میانه



کلمات دیگر: