کلمه جو
صفحه اصلی

overshot


وابسته به بیرون زدگی بخش بالایی در مقایسه با بخش زیرین، فراز جسته، جلو آمده، فراز رانده، گردنده به نیروی آبی که از بالامیریزد، آبگرد، پیش آمده

انگلیسی به فارسی

فراز رانده


وابسته به بیرون زدگی بخش بالایی در مقایسه با بخش زیرین، فراز جسته، جلو آمده


overshot، از حد خارج شدن، پرت شدن، بالاتر زدن، اضافه جهیدن، خطا کردن


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having the upper part extending over and beyond the lower, as a jaw.

(2) تعریف: moved by a flow of water pouring down from above, as a water wheel.
( verb )
• : تعریف: past tense and past participle of overshoot.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] قفسه
[نفت] چنگ فنری - رو بند جداره

جملات نمونه

an overshot jaw

فک جلو آمده


1. an overshot jaw
فک جلو آمده

2. an overshot waterwheel
چرخ آبی فراز رانده (که آب از بالا بر آن می ریزد و آنرا به حرکت در می آورد)

3. The plane apparently overshot the runway after landing.
[ترجمه ترگمان]هواپیما ظاهرا بعد از فرود از باند خارج شد
[ترجمه گوگل]هواپیما ظاهرا پس از فرود باند را از بین می برد

4. The plane overshot the runway and plunged into a ditch.
[ترجمه ترگمان]هواپیما از باند پرواز دور شد و به گودالی رسید
[ترجمه گوگل]هواپیما بر فراز باند فرود می آید و به یک خندق فرو می رود

5. The school has overshot its cash limit.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه از حد نقدی خود گذشته است
[ترجمه گوگل]مدرسه بیش از حد پول نقد خود را بیش از حد است

6. The pilot overshot the runway and crashed his aircraft.
[ترجمه ترگمان]خلبان در باند پرواز کرد و هواپیمایش را سقوط کرد
[ترجمه گوگل]خلبان خارج از باند پرواز کرده و هواپیما را سقوط کرد

7. We overshot the exit for Manchester on the motorway.
[ترجمه ترگمان]ما از راه خروج از منچستر در بزرگراه به پیش رفتیم
[ترجمه گوگل]ما خارج از خروج از منچستر در بزرگراه هستیم

8. An aircraft overshot the runway and was severely damaged.
[ترجمه ترگمان]یک هواپیما از باند خارج شد و به شدت آسیب دیده بود
[ترجمه گوگل]یک هواپیما بیش از باند فرود بود و به شدت آسیب دیده بود

9. We were chatting and overshot our turn-off .
[ترجمه ترگمان]داشتیم باهم گپ می زدیم و از our دور بودیم
[ترجمه گوگل]ما چت کردیم و ما را غافلگیر کردیم

10. The aircraft overshot the runway.
[ترجمه ترگمان]هواپیما از باند خارج شد
[ترجمه گوگل]هواپیما بر فراز باند پرواز می کند

11. The government usually overshot its original spending target.
[ترجمه ترگمان]دولت معمولا هدف اولیه خود را افزایش داد
[ترجمه گوگل]دولت معمولا هدف اصلی مخارج خود را از دست می دهد

12. The plane overshot the runway and finished up in the water.
[ترجمه ترگمان]هواپیما از باند خارج شد و در آب به پایان رسید
[ترجمه گوگل]هواپیما بر فراز باند فرار می کند و در آب خاتمه می یابد

13. The missile overshot its target.
[ترجمه ترگمان]موشک از هدفش دور شد
[ترجمه گوگل]موشک بیش از حد هدف خود است

14. He has overshot the landing strip again.
[ترجمه ترگمان]او دوباره از روی باند فرود آمده بود
[ترجمه گوگل]او دوباره از نوار فرود خارج شده است

an overshot waterwheel

چرخ آبی فراز رانده (که آب از بالا بر آن می‌ریزد و آن‌را به حرکت در می‌آورد)



کلمات دیگر: