کلمه جو
صفحه اصلی

logging


معنی : واقعهنگاری
معانی دیگر : درخت بری و الوار سازی، درخت اندازی، بهره برداری از جنگل

انگلیسی به فارسی

ورود به سیستم، واقعهنگاری


واقعه نگاری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the work or business of felling trees, trimming and cutting them into logs, and transporting these to a sawmill.

• practice or work of cutting down trees into logs for lumber; business of felling trees for timber; (nautical) deduction made from a sailor's pay as a fine or penalty and which is recorded in the ship's logbook
logging is the activity of cutting down trees in order to sell the wood.

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] ضبط وقایع
[زمین شناسی] لاگ حفاری لاگ حفاری آنچه را که در دکل حفاری انجاممی شود، ثبت میکند. شرکتهای نفتی به بررسی لاگهای حفاری میپردازند. در لاگهای حفاری اطلاعات در برابر عمق سنگ را ثبت می کنند.
[نفت] نمودار گیری

مترادف و متضاد

واقعه نگاری (اسم)
logging

جملات نمونه

1. they were logging the timber into 7-foot pieces
آنها چوب ها را به قطعات هفت فوتی الوار می کردند.

2. The procedure for logging on to the network usually involves a password.
[ترجمه ترگمان]روش ورود به شبکه معمولا شامل یک گذرواژه است
[ترجمه گوگل]روش ورود به شبکه معمولا شامل گذرواژه می شود

3. Try logging off and logging on again.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید دوباره قطع درختان و قطع درختان را امتحان کنید
[ترجمه گوگل]سعی کنید خارج شوید و مجددا وارد شوید

4. The Bolivian government has granted logging concessions covering 22 million hectares.
[ترجمه ترگمان]دولت بولیوی با اعطای امتیاز به ۲۲ میلیون هکتار موافقت کرد
[ترجمه گوگل]دولت بولیوی 22 میلیون هکتار مزایده ورود به سیستم را تأمین کرده است

5. Logging companies would have to leave a central area of the forest before the end of the year.
[ترجمه ترگمان]پیش از پایان سال، شرکت های Logging باید یک منطقه مرکزی از جنگل را ترک کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های ثبت نام باید قبل از پایان سال، منطقه مرکزی جنگل را ترک کنند

6. The company owns valuable logging and mining concessions.
[ترجمه ترگمان]این شرکت دارای امتیاز بهره برداری ارزشمند و امتیازات استخراج معدن است
[ترجمه گوگل]این شرکت دارای معامله گران چوبکاری و معدن است

7. Now unscrupulous logging companies assisted by corrupt officials are destroying forests at the rate of 50 million acres a year.
[ترجمه ترگمان]اکنون شرکت های بی شرمانه به کمک مقامات فاسد، جنگل ها را با نرخ ۵۰ میلیون جریب در سال از بین می برند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر شرکت های غیرقانونی چوب زراعی با کمک مقامات فاسد، جنگل ها را با نرخ 50 میلیون هکتار در سال نابود می کنند

8. We arrived at some logging camp; there was a lot of snow, and we were living in a log cabin.
[ترجمه ترگمان]ما به یک کمپ تاریخی رسیدیم، برف زیادی بود و ما در کابین چوبی زندگی می کردیم
[ترجمه گوگل]ما در اردوگاه ورودی وارد شدیم؛ بسیاری از برف وجود داشت و ما در یک کابین ورودی زندگی می کردیم

9. The governments of the countries concerned claim that logging will not harm rainforests.
[ترجمه ترگمان]دولت های این کشورها نگران این هستند که قطع درختان به جنگل های بارانی آسیب نمی رساند
[ترجمه گوگل]دولت های کشورهای مربوطه ادعا می کنند که ورود به جنگل ها را تحت تاثیر قرار نمی دهد

10. The federal government obligingly constructed logging roads into the wildernesses at public expense to accommodate the trucks and men and machinery.
[ترجمه ترگمان]دولت فدرال به این ترتیب با هزینه عمومی برای جای دادن کامیون ها و ماشین ها و ماشین آلات، احداث جاده ها را به the هزینه عمومی تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]دولت فدرال به طور مساعی جاده های ورودی به بیابان ها را در هزینه های عمومی برای جابجایی کامیون ها و ماشین آلات و ماشین ها ساخت

11. Constant logging threatens to wipe out the little that is left of the rain forest.
[ترجمه ترگمان]قطع درختان، تهدیدی را که از جنگل بارانی باقی مانده است، نابود می کند
[ترجمه گوگل]ورود به سیستم ثابت باعث می شود تا کمی از جنگل باران کنار بیاید

12. Blackshirts were riding the logging trucks in, their rifles standing on their thighs.
[ترجمه ترگمان]Blackshirts سوار کامیون ها بودند و تفنگ هایشان را روی ران قرار داده بودند
[ترجمه گوگل]Blackshirts در کامیون های جنگلی سوار شدند، تفنگ های خود را روی ران ایستاده بودند

13. The meeting passed particular resolutions condemning the uncontrolled logging in Sarawak and the continuing harassment of tribal peoples in the state.
[ترجمه ترگمان]این نشست قطعنامه های ویژه ای را محکوم کرد که قطع بی رویه درختان در ساراواک و آزار و اذیت مردم قبیله ای در دولت را محکوم کردند
[ترجمه گوگل]این جلسه به تصویب قطعنامه های خاصی مبنی بر ورود مجدد کنترل نشده در ساراواک و ادامه آزار و اذیت مردم قبیله ای در ایالت را داد

14. Yet in the course of logging over half the surrounding forest is severely damaged.
[ترجمه ترگمان]با این حال در مسیر ورود به نیمی از جنگل های اطراف آن به شدت آسیب دیده است
[ترجمه گوگل]با این حال در طول بیش از نیمی از جنگل های اطراف آن به شدت آسیب دیده است

15. Unsuspecting and amateur users logging into remote hosts are the most vulnerable.
[ترجمه ترگمان]ورود کاربران غیر حرفه ای به میزبان های دوردست آسیب پذیرترین قشر هستند
[ترجمه گوگل]کاربران نادان و آماتور ورود به میزبان های از راه دور آسیب پذیر ترین هستند

پیشنهاد کاربران

( نمودارگیری ) نمودارگیری در حفاری چاه های نفت و گاز کاربردهای متنوعی دارد. این کار با راندن ابزار مخصوصی عمدتا انتهای چاه و در مخزن انجام میشود و اطلاعات بسیار مهم و ارزشمندی را به شکل نمودار و گاهی نیز بصورت تصاویر جهت تفسیر و تصمیم گیری در اختیار متخصصین مربوطه قرار میدهد. اینکار بمنظور تعیین ویژگیهای سنگ و سیال مخزن انجام میگیرد. این پارامترها عبارت از تخلخل، تراوایی، نوع و اشباع سیال میباشد. داده های بسیار زیاد دیگری نیز به دست میآید که بخشی در چاه های تعمیری برای کسب اطلاعات چاه میباشد. به این نوع عملیات، نمودارگیری میگویند.

The cutting down of trees for commercial use

در کامپیوتر
رویدادنگاری - ثبت اتفاقات ، خطاها و استثناهای برنامه ها جهت بررسی آنها در اینده

قطع درختان ،

جنگل تراشی

در کامپیوتر به ثبت کردن نتیجه یا توضیح یا خطا در یک فضا ذخیره سازی
در تعریف عمومی به عمل قطع کردن درختان ( درخت زدایی ) میگن

logging ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: بینه‏بَری
تعریف: قطع و حمل قطعاتی از درختان جنگلی به صورت الوار یا گِرده‏بینه

جنگل زدایی


کلمات دیگر: