کلمه جو
صفحه اصلی

whiskering

پیشنهاد کاربران

خوردگی استخوان به همراه استخوان سازی کنار آن، که در روماتیسم های مفصلی خاص به نام اسپوندیلوآرتروپاتی سرونگاتیو دیده می شود.

whiskering ( خوردگی )
واژه مصوب: تاره تاره شدگی
تعریف: رشد آهسته و بسیار نازک فلز به حالت تاری شکل بر روی سطوح فلزی خاص که تحت تنش داخلی ناشی از آبکاری در دمای پایین یا در نتیجۀ تأثیر محلول های برّاق کننده ایجاد شده اند؛ این رشد موجب کاهش تنش داخلی و نیز ایجاد اتصال کوتاه الکتریکی در هنگام عبور جریان الکتریسته می شود


کلمات دیگر: