1. He has written a book about middle-class suburbia.
[ترجمه ترگمان]او کتابی در مورد suburbia طبقه متوسط نوشته است
[ترجمه گوگل]او یک کتاب در مورد حومه طبقه متوسط نوشته است
2. The flight to suburbia lessened the number of middle - class families living within the city.
[ترجمه ترگمان]پرواز به suburbia باعث کاهش تعداد خانواده های طبقه متوسط شد که در داخل شهر زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]پرواز به حومه شهر، تعداد خانواده های طبقه متوسط که در داخل شهر زندگی می کنند، کاهش می یابد
3. In suburbia, however, the scourge of the skips tends to descend on the public highway in spring and summer.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در suburbia، بلای of مایل به پایین رفتن در بزرگراه عمومی در بهار و تابستان است
[ترجمه گوگل]با این حال، در مناطق ساحلی، آزار و اذیت پرشها، در فصل بهار و تابستان، در بزرگراه عمومی فرود می آید
4. Who wants to drive in from suburbia for that?
[ترجمه ترگمان]کی می خواد تو حومه شهر رانندگی کنه؟
[ترجمه گوگل]چه کسی می خواهد از آن برای فرار از حومه ها رانندگی کند؟
5. Meanwhile private inter-war suburbia had its distinctive style where the semi-detached house was dominant.
[ترجمه ترگمان]در این ضمن \"suburbia\" خصوصی سبک متمایز خود را داشت که در آن خانه نیمه خالی حاکم بود
[ترجمه گوگل]در عین حال، حومه خصوصی داخلی بین الملل سبک خاص خود را داشت که در آن خانه نیمه منزوی غالب بود
6. Out there in suburbia, labor is very, very still.
[ترجمه ترگمان]در آنجا، در suburbia، کار بسیار بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]خارج وجود دارد در حومه، کار بسیار، خیلی کم است
7. It is established: He hates suburbia.
[ترجمه ترگمان]تاسیس شده است: او از suburbia متنفر است
[ترجمه گوگل]این تاسیس است او از محل حومه ها متنفر است
8. Their dream is to own a home in suburbia.
[ترجمه ترگمان]آرزوی آن ها این است که خانه ای در suburbia داشته باشند
[ترجمه گوگل]رویای آنها این است که خانه خود را در حومه شهرها داشته باشیم
9. Now the party is inescapable, at least in suburbia.
[ترجمه ترگمان]اکنون این حزب، دست کم در suburbia، گریزناپذیر است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر حزب غیر قابل اجتناب است، حداقل در حومه
10. Perhaps his arid years in suburbia had blunted his ability to love and be loved.
[ترجمه ترگمان]شاید ساله ای arid در suburbia سبب تضعیف توانایی او در عشق و محبوب شدن شده بود
[ترجمه گوگل]شاید سال های خسته اش در حومه، توانایی او را در عشق و عاشق شدن داشته باشد
11. But subterranean suburbia, Dutch - style, is about to become respectable and chic.
[ترجمه ترگمان]اما سبک زیرزمینی suburbia، سبک هلندی، در شرف تبدیل شدن به شیک و شیک است
[ترجمه گوگل]اما حومه زیرزمینی، سبک هلندی، در حال تبدیل شدن به محترم و شیک است
12. Suburbia is where the developer bulldozes out the trees, then names the streets after them.
[ترجمه ترگمان]Suburbia جایی است که توسعه دهنده درختان را خاموش می کند و سپس خیابان ها را بعد از آن ها نامگذاری می کند
[ترجمه گوگل]حومه آن است که توسعه دهنده بولدوزر را از درختان بیرون می آورد و بعد از آن خیابان ها را نام می گیرد
13. Depp's faultless performance as a freak in suburbia made the film a modern classic.
[ترجمه ترگمان]اجرای بی عیب و نقص دپ (جانی دپ)به عنوان یک عجیب الخلقه در suburbia، فیلم کلاسیک را به صورت کلاسیک درآورد
[ترجمه گوگل]عملکرد بی نظیر دپ به عنوان یک فریبنده در حومه شهر، فیلم را یک کلاسیک مدرن ساخته است
14. " There is a real difference between suburbia and rural America,'says Aldrich.
[ترجمه ترگمان]Aldrich می گوید: تفاوت واقعی بین suburbia و مناطق روستایی آمریکا وجود دارد
[ترجمه گوگل]Aldrich می گوید: 'تفاوت های واقعی بین حومه ها و مناطق روستایی آمریکا وجود دارد
15. S 115: Yes, each new day in suburbia brings with it a new set of lies.
[ترجمه ترگمان]۱۱۵: بله، هر روز جدیدی در suburbia مجموعه جدیدی از دروغ ها را باخود می آورد
[ترجمه گوگل]S 115 بله، هر روز جدید در حومه، مجموعه ای جدید از دروغ را به همراه می آورد