کلمه جو
صفحه اصلی

cadmium


(شیمی) کادمیم (عنصر شیمیایی خمش پذیر و رسانا و نقره فام که به صورت سولفید یا کربنات در خاک معدنی روی یافت می شود - نشان آن: cd، وزن اتمی: 112/40، شماره ی اتمی: 48، نقطه ی گداز: 321/1c)

انگلیسی به فارسی

(شیمی) کادمیم (عنصر شیمیایی خمش‌پذیر و رسانا و نقره‌رنگ که به‌صورت سولفید یا کربنات در خاک معدنی روی یافت می‌شود - نشان آن: Cd، وزن اتمی: 112/40، شماره‌ی اتمی: 48، نقطهی گداز: 321/1c)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical element that has forty-eight protons in each nucleus and occurs in various compounds or in pure form as a soft bluish white metal. (symbol: Cd)

• (cd) bluish-white toxic metallic element related to zinc and sometimes found in zinc ores (chemistry)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] کادمیم - عنصر شیمیایی خمش پذیر و رسانا و نقره فام که به صورت سولفید یا کربنات در خاک معدنی روى یافت می شود
[برق و الکترونیک] کادمیم عنصری فلزی که به منظور افزایش احیم پذیری، رسانایی سطحی و نیز عدم خوردگی روی سخت افزار فولادی تجهیزات الکترونیکی آبکاری می شود . عدد اتمی آن 48 و وزن اتمی آن 112/4 است .

جملات نمونه

1. Cadmium is a toxic waste product of the electronics industry.
[ترجمه ترگمان]کادمیم محصول پسماند سمی صنعت الکترونیک است
[ترجمه گوگل]کادمیوم یک محصول سمی از صنعت الکترونیک است

2. Cadmium is a heavy metal and it is known to attack the central nervous system.
[ترجمه ترگمان]کادمیوم فلزی سنگین است و به سیستم عصبی مرکزی حمله می کند
[ترجمه گوگل]کادمیوم یک فلز سنگین است و شناخته شده است که به سیستم عصبی مرکزی حمله می کند

3. These metals, cadmium especially, become concentrated in the organs of animals ingesting them.
[ترجمه ترگمان]این فلزات، به ویژه کادمیم، در بدن حیواناتی متمرکز شده اند که آن ها را جذب می کنند
[ترجمه گوگل]این فلزات، به خصوص کادمیم، در اندام حیوانات به خوراکی متمرکز می شوند

4. Cadmium, a deadly poison, exceeded the safe limit by seven times; arsenic by 20 times.
[ترجمه ترگمان]کادمیوم، یک سم مرگ آور، هفت بار بیش از حد ایمن بود؛ آرسنیک تا ۲۰ بار آرسنیک است
[ترجمه گوگل]کادمیوم، یک سم مرگبار، بیش از حد امن 7 بار؛ آرسنیک 20 بار

5. Small crystals of cadmium are interspersed in the finely divided eutectic mixture.
[ترجمه ترگمان]کریستال های کوچک کادمیم در مخلوط اوتکتیک finely پراکنده هستند
[ترجمه گوگل]کریستال های کوچک کادمیوم در ترکیب مخلوط رقیق شده یونیتی تقسیم می شوند

6. Lead, mercury, cadmium and dioxin levels were to be cut by 70 percent by 199
[ترجمه ترگمان]میزان سرب، جیوه، کادمیم و دی اکسین به میزان ۱۹۹ درصد تا ۱۹۹ درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]سطح سرب، جیوه، کادمیوم و دیوکسین باید به میزان 70 درصد به 199 برسد

7. Cadmium is a carcinogen that can also damage the kidneys.
[ترجمه ترگمان]کادمیم a است که می تواند به کلیه ها آسیب برساند
[ترجمه گوگل]کادمیوم سرطان زا است که همچنین می تواند کلیه ها را آسیب برساند

8. High levels of cadmium, lead and chromium were also found in sediment in the Dogger Bank.
[ترجمه ترگمان]میزان بالای کادمیم، سرب و کروم نیز در رسوب در بانک Dogger یافت شد
[ترجمه گوگل]سطوح بالای کادمیوم، سرب و کروم نیز در رسوبات در بانک Dogger یافت شد

9. In 197 oysters were found to contain cadmium in amounts greater than now considered safe.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ صدف ها آکنده از کادمیم در مقادیر بسیار بزرگ تر از حالا در نظر گرفته شدند
[ترجمه گوگل]در 197 گوجه فرنگی یافت شد که حاوی کادمیوم در مقادیری است که اکنون در نظر گرفته ایم

10. A cadmium sulphide paste is printed through a screen on to a glass substrate.
[ترجمه ترگمان]خمیر کادمیم از طریق توری بر روی بس تر شیشه ای چاپ می شود
[ترجمه گوگل]یک خمیر سولفید کادمیوم از طریق صفحه نمایش به یک سوبستر شیشه ای چاپ می شود

11. The acidic water also contains cadmium and zinc.
[ترجمه ترگمان]آب اسیدی همچنین شامل کادمیم و روی است
[ترجمه گوگل]آب اسیدی نیز حاوی کادمیوم و روی است

12. Concentrations of two other heavy metal pollutants, cadmium and zinc, were more than halved during the same period.
[ترجمه ترگمان]concentrations از دو آلاینده های سنگین دیگر، کادمیم و روی، در طول مدت مشابه به نصف کاهش یافت
[ترجمه گوگل]غلظت دو آلاینده های فلز سنگین، کادمیوم و روی بیش از نصف در طول همان دوره بود

13. White acrylic mixed with cadmium orange, yellow ochre or burnt sienna allows Martin to overlap and cross-hatch.
[ترجمه ترگمان]آکریلیک سفید با کادمیم نارنجی، زرد مایل یا سوخته مخلوط شده و به مارتین اجازه می دهد تا از دریچه عبور کند و از دریچه عبور کند
[ترجمه گوگل]آکریلیک سفید مخلوط با نارنجی کادمیوم، زرد اچر یا سینا سوخته، به مارتین اجازه می دهد تا با هم همپوشانی داشته باشد و از بین برود

14. Eight nickel cadmium batteries are grouped together inside the handle pack.
[ترجمه ترگمان]هشت باتری کادمیم در دسته دسته قرار دارند
[ترجمه گوگل]هشت باتری کادمیوم نیکل در داخل بسته بندی دسته بندی می شوند

15. The water forms sulfuric acid, which leaches copper, cadmium, zine and other metals from the ore.
[ترجمه ترگمان]آب اسید سولفوریک را تشکیل می دهد که مس، کادمیم، zine و دیگر فلزات را از سنگ معدن استخراج می کند
[ترجمه گوگل]آب، اسید سولفوریک را تشکیل می دهد که مس، کادمیوم، زین و دیگر فلزات را از سنگ معدن استخراج می کند


کلمات دیگر: