کلمه جو
صفحه اصلی

weed


معنی : علف هرزه، پوشاک، دراز و لاغر، علف تب بر، وجین کردن، کندن علف هرزه
معانی دیگر : پر خو کردن، (مواد زائد را) جدا کردن، بیرون ریختن، حذف کردن، هرز گیاه، (عامیانه - با: the) توتون، سیگار، سیگار برگ، (عامیانه) ماری جوانا، یابو، اسب وامانده، (قدیمی - معمولا جمع) جامه، لباس، تنپوش، لباس سوگواری، لباس سیاه (به ویژه زنانه)

انگلیسی به فارسی

علف هرزه، دراز و لاغر، پوشاک، وجین کردن، کندن علف هرزه


علف هرز، علف هرزه، دراز و لاغر، علف تب بر، پوشاک، وجین کردن، کندن علف هرزه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any undesirable plant that grows wild, as in gardens or among cultivated crops.

(2) تعریف: (informal) tobacco or a cigarette (usu. prec. by the).

(3) تعریف: (slang) marijuana.
مشابه: dope, pot
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: weeds, weeding, weeded
(1) تعریف: to clear (a garden, field, or the like) of weeds.

(2) تعریف: to remove as worthless or undesirable (often fol. by out).
مشابه: prune

- He weeded out several paragraphs from the manuscript.
[ترجمه گنج جو] تعدادی از بندهای متنی رو که دستنویس کرده بود حذفش کرد.
[ترجمه ترگمان] چند پاراگراف از دست نوشت را کنده و بیرون آورد
[ترجمه گوگل] او چندین پاراگراف از این دستنوشته را از بین برد
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: weedless (adj.), weedlike (adj.), weeder (n.)
• : تعریف: to remove weeds.
اسم ( noun )
• : تعریف: (usu. pl.) mourning apparel.

- widow's weeds
[ترجمه گنج جو] تن پوش های سیاه بیوه زنان
[ترجمه ترگمان] علف های هرز و عزا گرفته بودند
[ترجمه گوگل] علف های هرز بیوه

• wild unwanted plant; tobacco, cigarettes, marijuana (slang); thin and awkward animal or person; mourning ribbon
removing weeds from the ground; uproot, pluck
a weed is a wild plant growing where it is not wanted, for example in a garden.
if you weed a place, you remove the weeds from it.
if you call someone a weed, you mean that they are thin and physically weak, and that they have a weak character; an informal use.
if you weed out things that are not wanted in a group, you get rid of them.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] علف هرز
[کامپیوتر] برداشتن قسمتهای زائد و غیر مطلوب

مترادف و متضاد

علف هرزه (اسم)
brush, weed

پوشاک (اسم)
garment, vesture, raiment, clothing, weed, wear

دراز و لاغر (اسم)
weed

علف تب بر (اسم)
weed

وجین کردن (فعل)
weed

کندن علف هرزه (فعل)
weed

جملات نمونه

1. to weed a flower garden
وجین کردن باغچه

2. to weed out the misspelled words from a text
متنی را از غلط های املائی زدودن

3. We must weed out the yellow flowers among the onions as soon as possible.
[ترجمه نسرین رنجبر] باید هرچه سریعتر گلهای زردی را که میان پیازها رشد کرده از بین ببریم.
[ترجمه ترگمان]به هر حال باید گل زرد را تا آنجا که ممکن باشد علف های زرد را از بین ببریم
[ترجمه گوگل]ما باید زود گل زرد در میان پیاز را در اسرع وقت از بین ببریم

4. You should weed the garden before supper.
[ترجمه نسرین رنجبر] باید قبل از شام علفهای هرز باغ را از بین ببری.
[ترجمه ترگمان]تو باید قبل از شام علف های باغ را علف کنی
[ترجمه گوگل]قبل از شام باید باغ را علفی کنید

5. Evil weed is soon grown.
[ترجمه ترگمان]علف های شیطانی خیلی زود رشد می کنند
[ترجمه گوگل]علف هرز به زودی رشد می کند

6. He is keen to weed out the many applicants he believes may be frauds.
[ترجمه ترگمان]او مشتاق است که بسیاری از متقاضیان را که معتقد است شیاد و متقلب باشند را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]او مشتاق است که بسیاری از متقاضیان را که معتقد هستند ممکن است تقلب کنند

7. The pond is full of weed.
[ترجمه ترگمان]برکه پر از علف است
[ترجمه گوگل]آبشار پر از علف های هرز است

8. His pond has been choked by the fast-growing weed.
[ترجمه ترگمان] pond با علف های بلند داره خفه میشه
[ترجمه گوگل]استخر او توسط علف های هرز افزایش یافته است

9. He saw the phosphorescence of the Gulf weed in the water.
[ترجمه ترگمان]او the of خلیج را در آب دید
[ترجمه گوگل]او فسفرسانس علف های هرز خلیج را در آب دید

10. The research will help governments to weed out ineffective aid schemes.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق به دولت ها کمک خواهد کرد تا طرح های کمکی بی اثر را کنار بگذارند
[ترجمه گوگل]این تحقیق به دولت ها کمک می کند تا طرح های کمک های نامناسب را از بین ببرد

11. Scoop the blanket weed out and use it to line hanging baskets.
[ترجمه ترگمان]ماشین حفاری blanket را بیرون آورد و از آن برای صف آویزان کردن سبدهای آویزان استفاده کرد
[ترجمه گوگل]پودر پودر را از بین ببرید و از آن برای خطوط حلق آویز استفاده کنید

12. I have tried painting the young shoots with weed poisoner, but this does not kill them off.
[ترجمه ترگمان]من سعی کرده ام نقاشی را با مسموم کننده جوان نقاشی کنم، اما این کار آن ها را از بین نمی برد
[ترجمه گوگل]من سعی کردم نقاشی شاخه های جوان را با مسموم کننده علف های هرز بریزم، اما این کار آنها را از بین نمی برد

13. Tomorrow I have to weed the garden.
[ترجمه ترگمان]فردا باید باغ را علف کنم
[ترجمه گوگل]فردا باید باغ را علفی کنم

14. I used weed killer to get rid of the weeds in the garden.
[ترجمه ترگمان]من از یه قاتل برای خلاص شدن از علف های هرز تو باغ استفاده کردم
[ترجمه گوگل]من از قارچ علفهای هرز استفاده کردم تا از علف های هرز در باغ خلاص شود

to weed a flower garden

وجین کردن باغچه


to weed out the misspelled words from a text

متنی را از غلط‌های املائی زدودن


پیشنهاد کاربران

کندن علف هرز


کندن درو کردن


حشیش. ماری جوانا

یعنی کندن و چیدن علف هرز

کندن علف های هرز^ - ^

گُل ( مواد مخدر / ماری جوانا )
جاستین بیبر زیاد میکشه

Don't say too much unnecessary things = Stay out of the weeds

خزه

چیدن
کندن

a contemptibly feeble person.
آدم عاجز
آدم ناتوان
آدم سست عنصر

Weed = ماری جوانا ( هشیش )


Don't spewing BS, you probably used the
weed was corrupted

مزخرف آروغ نزن، تو احتمالا هشیشی زده ای که فاسد شده بود.

weed ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: علف هرز
تعریف: هرنوع گیاه، به‏جز گیاه موردنظر، که در مزرعه‏ یافت شود

گیاه خودرو

یعنی مطالب یا چیزهای زیادی رو عمیقا بررسی کردن و توشون جستجو کردن


کلمات دیگر: