کلمه جو
صفحه اصلی

galvanometer


معنی : برق سنج، کهربا سنج، گالوانومتر
معانی دیگر : دستگاه سنجش جریان ضعیف برق

انگلیسی به فارسی

کهربا سنج، برق سنج، گالوانومتر


انگلیسی به انگلیسی

• instrument that measures electric currents

دیکشنری تخصصی

[شیمی] گالوانومتر، دستگاه سنجش جریان ضعیف برق، برق سنج، کهربا سنج
[عمران و معماری] گالوانومتر
[برق و الکترونیک] گالوانومتر، جریان سنج حساس - گالوانومتر؛گالوانوسنج وسیله ای برای نمایش یا سنجش جریانهای الکتریکی کم. اندازه گیری با توجه به حرکت مکانیکی ناشی از نیروهای الکترومغناطیسی یا الکترومکانیکی تولید شده توسط جریان انجام می شود .

مترادف و متضاد

برق سنج (اسم)
electrometer, electroscope, galvanometer, responder

کهربا سنج (اسم)
electrometer, galvanometer

گالوانومتر (اسم)
galvanometer

جملات نمونه

1. Thermoelectric effect is demonstrated by means of measuring galvanometer constant and internal resistance, a method for eliminating the effect is presented.
[ترجمه ترگمان]اثر Thermoelectric به وسیله اندازه گیری مقاومت ثابت و داخلی galvanometer نشان داده می شود، روشی برای حذف اثر ارائه شده است
[ترجمه گوگل]اثر ترموالکتریک با اندازه گیری مقاومت ثابت و داخلی گالوانومتر نشان داده شده است، یک روش برای از بین بردن اثر ارائه شده است

2. The scan head combines tandem scanning technology with galvanometer and piezo - controlled scanning mirrors.
[ترجمه ترگمان]سر اسکن، فن آوری اسکن tandem را با galvanometer و mirrors با کنترل piezo ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]سر اسکن ترکیبی از تکنولوژی اسکن دوگانه با آینه های گالوانومتر و پیزو کنترل شده است

3. The requirement on scanning galvanometer is given during the practical using.
[ترجمه ترگمان]نیاز به اسکن galvanometer در طول استفاده عملی از galvanometer داده می شود
[ترجمه گوگل]الزام استفاده از گالوانومتر اسکن در زمان استفاده عملی است

4. An instrument, such as a galvanometer, for measuring potential differences in volts.
[ترجمه ترگمان]ابزاری مانند a برای اندازه گیری اختلاف های احتمالی در ولت
[ترجمه گوگل]یک وسیله، مانند یک گالوانومتر، برای اندازه گیری اختلاف پتانسیل در ولت

5. When the galvanometer reads zero the circuit is in the null - balance position.
[ترجمه ترگمان]زمانی که the متوجه صفر شد، مدار در وضعیت تعادل صفر قرار دارد
[ترجمه گوگل]وقتی که گالوانومتر صفر را می خواند مدار در موقعیت تعادل صفر قرار دارد

6. There is no current through the galvanometer.
[ترجمه ترگمان]هیچ جریانی از سوی the وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ جرانی از طریق گالوانومتر وجود ندارد

7. Galvanometer: Instrument for measuring small electric currents by deflection of a moving coil.
[ترجمه ترگمان]galvanometer: ابزار اندازه گیری جریان های الکتریکی کوچک با انحراف از یک سیم پیچ متحرک
[ترجمه گوگل]گالوانومتر: ابزار برای اندازه گیری جریان های الکتریکی کوچک با انحراف یک سیم پیچ متحرک

8. The galvanometer indicated a voltage, then dropped to zero.
[ترجمه ترگمان]galvanometer یک ولتاژ را نشان داد، سپس به صفر رسید
[ترجمه گوگل]گالوانومتر ولتاژ را نشان داد و سپس به صفر رسید

9. Dual galvanometer scanning is a working of high accuracy, high speed, reliable movement.
[ترجمه ترگمان]اسکن Dual galvanometer یک کار با دقت بالا، سرعت بالا و حرکت قابل اطمینان است
[ترجمه گوگل]اسکن گالوانومر دوگانه کار دقت بالا، سرعت بالا، حرکت قابل اعتماد است

10. What situation makes the galvanometer deflect the most?
[ترجمه ترگمان]چه شرایطی the را بیشتر از بقیه منحرف می کند؟
[ترجمه گوگل]چه وضعیتی باعث می شود که گالوانومتر بیشترین انحراف را داشته باشد؟

11. The siphon recorder, adapted by Lord Kelvin from the Gauss/Weber mirror galvanometer.
[ترجمه ترگمان]دستگاه recorder siphon که توسط لرد کلوین از the گاوس \/ وبر اقتباس شده است
[ترجمه گوگل]ضبط کننده سیفون، توسط لرد کلوین از گالوانومتر آینه گاوس / وبر اقتباس شده است

12. This paper introduces the four-probe method of measuring the conductivity of metal thin board using mirror galvanometer as measuring tool.
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش four را برای اندازه گیری رسانایی صفحه نازک فلزی با استفاده از mirror به عنوان ابزار اندازه گیری معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله روش چهاربعدی اندازه گیری هدایت ورق نازک فلزی را با استفاده از گالوانومتر آینه به عنوان ابزار اندازه گیری معرفی می کند

13. If a sinusoidal current is sent through a movingcoil galvanometer, the meter reads zero.
[ترجمه ترگمان]اگر یک جریان سینوسی از طریق a galvanometer فرستاده شود، نورسنج به صفر می رسد
[ترجمه گوگل]اگر یک جریان سینوسی از طریق یک گالوانومتر جوشکاری فرستاده شود، متر صفر را می نویسد

14. In theoretical analysis, the effect on receiving signal by radial beat of galvanometer is given qualitatively.
[ترجمه ترگمان]در تحلیل نظری، تاثیر دریافت سیگنال توسط beat شعاعی از galvanometer به صورت کیفی ارایه شده است
[ترجمه گوگل]در تجزیه و تحلیل نظری، اثر بر روی دریافت سیگنال با ضرب شعاعی گالوانومتر به صورت کیفی داده می شود

پیشنهاد کاربران

galvanometer ( فیزیک )
واژه مصوب: گالوانومتر
تعریف: اسبابی برای آشکارسازی یا اندازه‏گیری جریان های الکتریکی ضعیف


کلمات دیگر: