1. satellite town
پیراشهر،شهرک،شهر اقماری
2. a satellite will be thrown into space
ماهواره ای به فضا پرتاب خواهد شد.
3. our satellite cameras can even read car license plates
دوربین های ماهواره ای ما می توانند حتی شماره ی اتومبیل را هم بخوانند.
4. the satellite made its first pass over chicago
ماهواره اولین گذر خود را برفراز شیکاگو انجام داد.
5. the satellite was put into position high above the earth
ماهواره را در ارتفاع زیاد از زمین قرار دادند.
6. via satellite
توسط ماهواره
7. to orbit a satellite
ماهواره را در مدار قرار دادن
8. to rocket a satellite into orbit
ماهواره ای را با موشک به مدار فرستادن
9. to steer a satellite
ماهواره را هدایت کردن
10. an intelligence - gathering satellite
ماهواره ی جاسوسی (اطلاعاتی)
11. the moon is a satellite of the earth
ماه،ماهواره ی زمین است.
12. on returning to earth the satellite burned up
ماهواره در بازگشت به زمین به کلی سوخت.
13. the former soviets and their satellite sates
شوروی های سابق و کشورهای دست نشانده ی آنها
14. the special way of operating this satellite
شگرد مخصوص به کار انداختن این ماهواره
15. The ceremony was transmitted live by satellite to over fifty countries.
[ترجمه ترگمان]این مراسم با ماهواره به بیش از پنجاه کشور انتقال یافت
[ترجمه گوگل]مراسم از طریق ماهواره به بیش از 50 کشور منتقل شد
16. Many satellite broadcasts are encoded so that they can only be received by people who have paid to see them.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پخش رادیویی به گونه ای کدگذاری شده اند که تنها توسط افرادی که برای دیدنشان به آن ها پرداخته اند، دریافت شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از پخش های ماهواره ای رمزگذاری می شوند تا فقط توسط افرادی که پرداخت کرده اند بتوانند آنها را ببینند
17. The US Open will be transmitted live via satellite.
[ترجمه ترگمان]باز کردن آمریکا از طریق ماهواره به صورت زنده پخش خواهد شد
[ترجمه گوگل]باز ایالات متحده از طریق ماهواره به طور زنده پخش می شود
18. The satellite is now in a stable orbit.
[ترجمه ترگمان]این ماهواره اکنون در مدار ثابت قرار دارد
[ترجمه گوگل]این ماهواره در مدار ثابت است
19. This broadcast comes live via satellite from New York.
[ترجمه ترگمان]این پخش از طریق ماهواره از نیویورک پخش می شود
[ترجمه گوگل]این پخش از طریق ماهواره ای از نیویورک پخش می شود
20. The satellite re-entered the atmosphere and burned up.
[ترجمه ترگمان]ماهواره وارد جو شد و به سوختن ادامه داد
[ترجمه گوگل]ماهواره دوباره وارد جو شد و سوخته شد
21. He's now the proud possessor of two satellite dishes.
[ترجمه ترگمان]او حالا مالک بزرگ دو ظرف ماهواره است
[ترجمه گوگل]او اکنون صاحب افتخار دو ظروف ماهواره ای است
22. She was patched through to London on the satellite link.
[ترجمه ترگمان]اون از طریق ارتباط ماهواره ای با لندن ارتباط برقرار کرده
[ترجمه گوگل]او از طریق لینک ماهواره ای به لندن فرستاده شد