کلمه جو
صفحه اصلی

web site


(noun) وب سایت، سایت اینترنتی، تارنما، وب گاه، پایگاه اینترنتی

انگلیسی به فارسی

وب‌سایت، سایت اینترنتی، تارنما، وب‌گاه، پایگاه اینترنتی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: Web sites, websites
• : تعریف: a location on the World Wide Web that includes a home page and related, linked web pages.

• home page on the internet, html document on the internet
internet site, particular area located on the internet

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] سایت وب کامپیوتری که اطلاعات را در شبکهی جهانی وب قابل دسترس می کند.

مترادف و متضاد

location on the World Wide Web


Synonyms: home page, HTML documents, Internet site, Web page, World Wide Web documents


جملات نمونه

1. Called Beenz, it acts as a Web site loyalty card system.
[ترجمه ترگمان]آن به عنوان یک سیستم کارت وفاداری وب سایت عمل می کند
[ترجمه گوگل]به نام Beenz به عنوان یک سیستم کارت وفاداری وب سایت عمل می کند

2. Its new Web site offers one thousand items for sale, mostly targeted towards the Christmas gift market.
[ترجمه ترگمان]وب سایت جدید آن، یک هزار مورد را برای فروش عرضه می کند که اغلب مورد هدف قرار گرفتن در بازار هدیه کریسمس است
[ترجمه گوگل]وب سایت جدید آن هزار و 100 آیتم را برای فروش ارائه می دهد که بیشتر به بازار هدایای کریسمس هدایت می شود

3. At first, the Web site will provide information only, such as product specifications, dealer locations and answers to questions.
[ترجمه سارینا] برای اطلاعات بیشتر به وب سایت مراجعه کنید
[ترجمه M] برای اطلاعات بیشتر از سایت ما دیدن فرمایید ( مراجعه فرمایید )
[ترجمه ویستا] برای اطلاعات بیشتر از سایت ما بازدید کنید.
[ترجمه paniz] برای اطلاعات بیشتر از وبسایت ما دیدن کنید.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، وب سایت تنها اطلاعاتی را ارایه خواهد کرد، مانند مشخصات محصول، محل فروشنده و پاسخ به سوالات
[ترجمه گوگل]در ابتدا، وب سایت تنها اطلاعاتی را ارائه می دهد، مانند مشخصات محصول، محل فروشندگان و پاسخ به سوالات

4. The Barf-O-Rama Web site has generated fan mail from kids eager to share their own gross tales.
[ترجمه حانیه] من در تاریخچه این سایت چیزهایی در مورد الکساندر بزرگ جستجو کردم
[ترجمه ★★★★★★★★★★] من در این وبسایت در حال جست و جو کردن در مورد الکساندر بزرگ بودم
[ترجمه مهدی دهکردی] من در تاریخچه این وب سایت چیز های در مورد اسکندر مقدونب جستجو کردم.
[ترجمه ترگمان]وب سایت barf - O - Rama ایمیل طرفداران را از کودکانی که مشتاق به اشتراک گذاشتن داستان های gross هستند، ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]وب سایت Barf-O-Rama از طرف بچه های مشتاق برای به اشتراک گذاشتن داستان های ناخوشایند خود پست های فن ارسال کرده است

5. I've got my own personal web site.
[ترجمه بانو] من وب سایت شخصی دارم
[ترجمه ترگمان]من وب سایت شخصی خودم رو دارم
[ترجمه گوگل]من وب سایت شخصی خودم دارم

6. Perhaps the most authoritative Web site in the Stern universe is the one carefully maintained by Kevin Renzulli.
[ترجمه ترگمان]شاید the وب سایت در جهان استرن کسی است که به دقت توسط کوین Renzulli نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]شاید مهمترین وب سایت در جهان استارن، یکی از دغدغه های کویین رنزوللی است

7. And I have recently started using my web site for posting brief responses to papers that discuss my work.
[ترجمه ترگمان]و من اخیرا از وب سایت من برای ارسال واکنش های مختصر به مقالاتی که درباره کار من بحث می کنند، شروع کرده ام
[ترجمه گوگل]و من اخیرا از وبسایت خود برای ارسال پاسخ کوتاه به مقالاتی که در مورد کارم بحث می کنند استفاده کردم

8. The next time you visit a Shockwave-equipped web site, the animation will begin playing automatically.
[ترجمه ترگمان]دفعه بعد که از یک وب سایت Shockwave بازدید می کنید، انیمیشن به طور خودکار پخش خواهد شد
[ترجمه گوگل]دفعه بعد که از یک وب سایت مجهز به Shockwave بازدید میکنید، انیمیشن به طور خودکار شروع به کار میکند

9. A visit to the Punxsutawney Phil Web site provides answers to these questions, and much more.
[ترجمه ترگمان]بازدید از وب سایت Punxsutawney فیل پاسخ این سوالات را فراهم می آورد و بسیار بیشتر
[ترجمه گوگل]بازدید از سایت Punxsutawney Phil پاسخ به این سؤالات و خیلی بیشتر را ارائه می دهد

10. ApolloMedia operates a Web site called annoy. com, which allows browsers to send controversial postcards bearing nudity and profanities.
[ترجمه ترگمان]ApolloMedia یک وب سایت به نام annoy را اداره می کند com که به مرورگرهای اجازه می دهد تا کارت پستال های بحث برانگیز را برای برهنگی و برهنگی ارسال کنند
[ترجمه گوگل]ApolloMedia یک وب سایت تحت عنوان آزار را اداره می کند com، که به مرورگر اجازه می دهد تا کارت پستال های بحث برانگیزی را که برهنگی و غرور را تحمیل می کنند، ارسال کنند

11. Angiletta said the primary purpose of the web site was to keep the public informed about legislation to protect children from predators.
[ترجمه ترگمان]Angiletta گفت که هدف اولیه از این وب سایت این بود که مردم را در مورد قوانین محافظت از کودکان در برابر شکارچیان حفظ کند
[ترجمه گوگل]آنیلالتا گفت هدف اولیه وب سایت این بود که عموم مردم را در مورد قوانین برای محافظت از کودکان در برابر شکارچیان مطلع سازد

12. Look for information on the Web site as well as information included with the downloaded software.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مربوط به وب سایت و همچنین اطلاعات مربوط به نرم افزار دانلود شده را بررسی کنید
[ترجمه گوگل]به دنبال اطلاعات در مورد وب سایت و همچنین اطلاعاتی که با نرم افزار دانلود شده وجود دارد

13. I've also used my web site to make a number of resources available for the wider community.
[ترجمه ترگمان]من همچنین از سایت خودم برای ساختن تعدادی از منابع موجود برای جامعه وسیع تر استفاده کرده ام
[ترجمه گوگل]من همچنین از وبسایت خود برای استفاده از منابع موجود برای جامعه وسیع استفاده کردم

14. I clicked on the link to the next page of the web site.
[ترجمه ترگمان]من روی لینک به صفحه بعدی وب سایت کلیک کردم
[ترجمه گوگل]من روی پیوند به صفحه بعدی وب سایت کلیک کردم

15. A website may have many different web pages for you to click on and explore.
[ترجمه ترگمان]وب سایت ممکن است صفحات وب متفاوتی برای شما داشته باشد تا روی آن کلیک کرده و آن را بررسی کنید
[ترجمه گوگل]یک وب سایت ممکن است صفحات مختلف وب خود را برای کلیک کردن و کشف کردن داشته باشد

16. For more information, visit our website .
[ترجمه ترگمان]برای اطلاعات بیشتر به وب سایت ما مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]برای اطلاعات بیشتر از تارنمای ما بازدید نمایید

17. I was searching this history website for something about Alexander the Great.
[ترجمه ترگمان]من در حال جستجوی این وب سایت تاریخ برای چیزی در مورد الکساندر بزرگ بودم
[ترجمه گوگل]من برای جستجوی چیزی درباره اسکندر کبیر جستجو کردم

18. The group launched a website to propagate its ideas .
[ترجمه ترگمان]این گروه یک وب سایت برای انتشار عقاید خود راه اندازی کرد
[ترجمه گوگل]این گروه یک وبسایت برای تبلیغ ایده های خود راه اندازی کرد

19. I created a bookmark for my favourite website.
[ترجمه ترگمان]من یک چوب الف برای وب سایت مورد علاقه من ایجاد کردم
[ترجمه گوگل]یک نشانه برای وبسایت مورد علاقه من ایجاد کردم

20. Go to the website today and you can unsubscribe online.
[ترجمه ترگمان]امروز به وب سایت بروید و می توانید اشتراک آنلاین خود را قطع کنید
[ترجمه گوگل]امروز به وبسایت بروید و می توانید آنلاین را لغو کنید

21. Could you post those new flyers on David's website?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید این آگهی ها را به وب سایت دیوید ارسال کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این آگهی های جدید را در وب سایت دیوید پست کنید؟

22. To find out more, visit our website.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه اطلاعات بیشتری پیدا کنید، به وب سایت ما مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]برای کسب اطلاعات بیشتر، به وب سایت ما مراجعه کنید

23. Welcome to my new website!It may not look much at the moment, but great oaks from little acorns grow!
[ترجمه ترگمان]به وب سایت جدید من خوش آمدید! ممکن است در حال حاضر زیاد به نظر نرسد، اما بلوط های بزرگ از بلوط کوچک رشد می کنند!
[ترجمه گوگل]به وب سایت جدید من خوش آمدید! در حال حاضر ممکن است خیلی زیاد به نظر نرسد اما بلوط های بزرگ از بذرهای کوچک رشد می کنند!

24. Check out our website at www. cobuild. collins. co. uk.
[ترجمه ترگمان]وب سایت ما را در سایت www cobuild collins هم کاری uk
[ترجمه گوگل]وب سایت ما را در وب سایت چک کنید cobuild کولینز شرکت انگلستان

25. I've found a really useful website about allergies on the Net.
[ترجمه ترگمان]من یک وب سایت واقعا مفید در مورد آلرژی در اینترنت پیدا کرده ام
[ترجمه گوگل]من یک وب سایت واقعا مفید در مورد آلرژی در شبکه پیدا کرده ام

26. There were so many visitors to the website that it went down.
[ترجمه ترگمان]بازدیدکنندگان زیادی به وب سایت رفتند که پایین رفت
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان بسیاری از این وبسایت وجود داشت که از بین رفت

27. You need to look at your website through the user's eyes.
[ترجمه ترگمان]شما باید از طریق چشمان کاربر به وب سایت خود نگاه کنید
[ترجمه گوگل]شما باید از طریق چشم کاربران به وب سایت خود نگاه کنید

پیشنهاد کاربران

:Reach 2

A website is a place on the internet where you can find information about something.
وبسایت یا پایگاه اینترنتی

اگه مفید بود لایک یادتون نره 🙃
میتونید بزنید رو اسمم فالوم کنین😉💜💜

وب سایت، بلاگ، پایگاه اینترنتی

لطفا زر الکی نزنید، من منظورم تویی رونیا محسن ابراهیم زاده کجا تو کجا، تو که اینو بتونی دوست مداح مسجد سرکوچتون باشی ، پس الکی زر نزن که من دوست محستم ، ما ها خ*که نیستیم.

ادرس سایت

پایگاه اینترنتی

A website is a place on the internet where you can find information about something

وبسایت یا پایگاه متصل به شبکه اینترنت

وب سایت ، تارنما

وب سایت در زبان فارسی همون وبسایت است

وب سایت، پایگاه اینترنتی، نچتارنما🖥️💻📺
A website is a place on the internet where you can find information about something.

Thanks again, I was just the same as for my

سایت اینترنتی

معلومه
وب سایت
پایگاه اینترنتی

وب سایت
پایگاه اینترنتی
لایک کنید حتما
رو اسمم بزنید وای چه خبره
یادتون باشه من محسن ابراهیم زاده هستم و با دوستم رونیا یه پیج باز کردیم بیاین اگه منو رونیا رو دوس دارین البته زحمتای پیجو رونیا کشیده.

Definition: ( Noun ) a computer connect to the internet that maintains a series of web pages on the World Wide Web.

وبسایت، پایگاه اینترنتی
a website is a place on the internet where you can find



وبسایت
سایت انترنتی

وب سایت: جایی که وب قراره گفته، نشانی یا آدرس در وب

تصویب فرهنگستان : وبگاه
ساخته سره گرایان: تارنما
ساخته دکتر حیدری ملایری: وَپ سیت
پیشنهاد من: تارگاه

وبسایت


کلمات دیگر: