1. I never neglect to carry a small quantity of money with me.
هرگز فراموش نمی کنم که مقدار کمی پول همراه خود داشته باشم
2. Who believes that quantity is better than quality?
چه کسی فکر می کند که کمیت از کیفیت بهتر است؟
3. A large quantity of meat is always stored in our freezer.
همیشه مقدار زیادی گوشت، در فریزر ما نگهداری می شود
4. quantity of heat
مقدار گرما
5. a quantity of interesting books
چند تا کتاب جالب
6. the quantity of goods produced is not more important than their quality
کمیت کالاهای تولیدی از کیفیت آنها مهم تر نیست.
7. the quantity of her devotion
میزان فداکاری او
8. the quantity of shoes produced
شمار کفش های تولید شده
9. the quantity of sugar needed
مقدار شکر مورد نیاز
10. the quantity of water in the pool
مقدار آب موجود در استخر
11. a minus quantity
میزان منفی
12. a plus quantity
مقدار (یا عدد) بیشند
13. merchandise sold in quantity
کالایی که عمده فروشی می شود
14. we should not let quantity oust quality
نباید بگذاریم کمیت جای کیفیت را بگیرد.
15. each kilo of wheat has a quantity of dross
هر کیلو گندم مقداری ناژاوی (ناخالصی) دارد.
16. the chinese army was superior in quantity and the japanese army was superior in quality
ارتش چین از نظر کمیت تفوق داشت و ارتش ژاپن از نظر کیفیت.
17. Police found a large/small quantity of drugs in his possession.
[ترجمه ترگمان]پلیس مقدار زیادی مواد مخدر در اختیار داشت
[ترجمه گوگل]پلیس مقدار زیادی از مواد مخدر را در اختیار داشت
18. You must eliminate an unknown quantity.
[ترجمه ترگمان]شما باید یه مقدار ناشناس رو از بین ببرید
[ترجمه گوگل]شما باید مقدار ناشناخته را از بین ببرید
19. I just can't even conceive of that quantity of money.
[ترجمه ترگمان]من حتی نمی تونم اون مقدار پول رو تصور کنم
[ترجمه گوگل]من فقط نمیتوانم این مقدار پول را تصور کنم
20. Prices vary according to the quantity ordered.
[ترجمه ترگمان]قیمت ها با توجه به مقدار سفارش متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]قیمت ها با توجه به مقدار سفارش داده متفاوت است
21. Before he died he had consumed a large quantity of alcohol.
[ترجمه ترگمان]قبل از مرگش مقدار زیادی الکل مصرف کرده بود
[ترجمه گوگل]قبل از مرگ او مقدار زیادی الکل مصرف کرده بود
22. The factory had accidentally released a quantity of toxic waste into the sea.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه به طور تصادفی مقدار ضایعات سمی را در دریا منتشر کرده است
[ترجمه گوگل]کارخانه به طور تصادفی حجم پسماند سمی را در دریا منتشر کرد
23. He is an unknown quantity for his rivals.
[ترجمه ترگمان]او برای رقیبان خود یک مقدار ناشناخته است
[ترجمه گوگل]او برای رقبای خود یک مقدار ناشناخته است
24. We took the decision to withdraw a quantity of stock from sale.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که مقداری از سهام را از فروش برداشت کنیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم مقدار سهامی را از فروش خارج کنیم
25. The sheer quantity of text meant that people did not read the whole of their newspaper.
[ترجمه ترگمان]مقدار خالص متن به این معنا بود که مردم همه روزنامه خود را نخوانده اند
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از متن به این معنی بود که مردم تمام روزنامه خود را خواندند