1. Stella didn't attach any significance to Doug's query.
[ترجمه ترگمان]ستلا به پرس و جوی داگ هیچ اهمیتی نمی داد
[ترجمه گوگل]استلا هیچ گونه اهمیتی برای درخواست داگ نداشت
2. They raised a query on his sincerity.
[ترجمه ترگمان]آن ها پرس و جو را از روی صمیمیت او بالا بردند
[ترجمه گوگل]آنها پرسش خود را بر روی صداقت خود مطرح کردند
3. If you have a query about your insurance policy, contact our helpline.
[ترجمه ترگمان]اگر شما پرس و جو درباره سیاست بیمه خود دارید، با خط تلفنی ما تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]اگر پرس و جو در مورد بیمه شما دارید، با خط تلفن ما تماس بگیرید
4. The short answer to your query is that he has acted completely illegally.
[ترجمه ترگمان]پاسخ کوتاه سوال تان این است که او به طور غیر قانونی عمل کرده است
[ترجمه گوگل]پاسخ کوتاه به پرس و جو شما این است که او کاملا غیرقانونی عمل کرده است
5. I query whether he can be trusted.
[ترجمه ترگمان]پرس و جو می کنم که آیا او قابل اعتماد است یا نه
[ترجمه گوگل]من می پرسم آیا او قابل اعتماد است یا نه
6. I query very much whether it is wise to act so hastily.
[ترجمه ترگمان]سوال من این است که آیا عاقلانه است که این کار را با عجله انجام دهید
[ترجمه گوگل]من بسیار پرس و جو می کنم که آیا عاقلانه عمل می کند تا شتابزده
7. It's got a number you can ring to query your bill.
[ترجمه ترگمان]این عددی است که می توانید برای پرس و جوی درخواست تان به آن زنگ بزنید
[ترجمه گوگل]این یک عدد است که می توانید زنگ بزنید تا درخواست قبض خود را بررسی کنید
8. What was their response to your query?
[ترجمه ترگمان]واکنش آن ها به پرس و جوی تان چه بود؟
[ترجمه گوگل]پاسخ آنها به پرسش شما چه بود؟
9. The letter was referred back with a query.
[ترجمه ترگمان]نامه با یک نامه پرس و جو ارجاع داده شد
[ترجمه گوگل]این نامه با یک پرس و جو پاسخ داده شد
10. I query if he is trustworthy.
[ترجمه ترگمان]اگر قابل اعتماد است، پرس و جو می کنم
[ترجمه گوگل]پرسیدم آیا او قابل اعتماد است؟
11. I cannot split hairs on that burning query.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم موهای آن پرس و جوی سوزان را از هم جدا کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بر روی آن پرس و جو سوزش تقسیم کنم
12. I've a query to put to the last speaker.
[ترجمه ترگمان]من یک پرس و جو برای آخرین سخنرانی دارم
[ترجمه گوگل]من یک پرس و جو برای قرار دادن به آخرین سخنران
13. I'm not in a position to query their decision.
[ترجمه ترگمان]من در موقعیتی نیستم که بتوانم تصمیم آن ها را پرس و جو کنم
[ترجمه گوگل]من در موقعیتی نیستم که تصمیم خود را بپرسم
14. Put a query against Jack's name-I'm not sure if he's coming.
[ترجمه ترگمان]یک پرس و جو در مقابل اسم جک بگذار مطمئن نیستم که بیاید
[ترجمه گوگل]پرس و جو را در برابر نام جک قرار دهید - مطمئن نیستم که او در حال آمدن است