1. To always negate is not the way to create what is new and original.
[ترجمه ترگمان]نفی کردن همیشه یک راه برای خلق آن چیزی است که جدید و اصیل است
[ترجمه گوگل]برای همیشه نفی کردن راهی برای ایجاد چیزی جدید و اصلی نیست
2. He warned that to negate the results of elections would only make things worse.
[ترجمه ترگمان]او هشدار داد که نفی کردن نتایج انتخابات تنها باعث بدتر شدن اوضاع خواهد شد
[ترجمه گوگل]او هشدار داد که نتایج انتخابات تنها نادیده گرفتن شرایط بدتر خواهد شد
3. How can you negate God?
[ترجمه ترگمان]چطور میتونی خدا رو خنثی کنی؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان خدا را نادیده گرفت؟
4. Any tinkering by users would negate the principle of a worldwide standard.
[ترجمه ترگمان]هر گونه tinkering توسط کاربران، اصل استاندارد جهانی را خنثی می کند
[ترجمه گوگل]هر گونه سوء استفاده توسط کاربران، اصل یک استاندارد جهانی را نفی می کند
5. All societies can, if they choose, negate the tragedy by altering the reward system.
[ترجمه ترگمان]تمام جوامع می توانند، اگر انتخاب کنند، این تراژدی را با تغییر سیستم پاداش خنثی کنند
[ترجمه گوگل]همه جوامع می توانند، اگر انتخاب کنند، با تغییر نظام پاداش، این تراژدی را نفی کنند
6. They overlook the human ability to negate, which lies at the root of thinking.
[ترجمه ترگمان]آن ها توانایی انسان برای خنثی کردن را نادیده می گیرند، که در ریشه تفکر قرار دارد
[ترجمه گوگل]آنها از توانایی انسانی برای نفی، که در ریشه تفکر قرار دارد، نادیده گرفته می شوند
7. And real affection may negate such stances.
[ترجمه ترگمان]و محبت واقعی می تواند این قبیل مواضع را نفی کند
[ترجمه گوگل]و محبت واقعی ممکن است چنین نگرشی را نفی کند
8. These facts negate your theory.
[ترجمه ترگمان]این حقایق فرضیه شما را نفی می کند
[ترجمه گوگل]این واقعیت ها تئوری شما را نقض می کند
9. Crimes of violence do not negate law, they merely require its better enforcement.
[ترجمه ترگمان]ارتکاب به خشونت این قانون را نفی نمی کند، آن ها فقط به نیروی انتظامی بهتری نیاز دارند
[ترجمه گوگل]جنایات خشونت، قانون را نفی نمی کنند، بلکه فقط به اجرای بهتر آن نیاز دارند
10. The decision would negate last year's Supreme Court ruling.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم از حکم دادگاه عالی سال گذشته باطل خواهد شد
[ترجمه گوگل]این تصمیم حکم دادگاه عالی سال گذشته را رد کرد
11. There are, however, two factors which might negate or reduce liability.
[ترجمه ترگمان]با این حال، دو عامل وجود دارند که ممکن است مسیولیت را نفی یا کاهش دهند
[ترجمه گوگل]با این وجود، دو عامل وجود دارد که ممکن است مسئولیت را نفی یا کاهش دهند
12. Our actions often negate our principles.
[ترجمه ترگمان]اعمال ما اغلب اصول ما را نفی می کند
[ترجمه گوگل]اقدامات ما اغلب اصول ما را نفی می کند
13. They are under pressure to negate their femaleness.
[ترجمه ترگمان]آن ها تحت فشار هستند تا femaleness خود را خنثی کنند
[ترجمه گوگل]آنها تحت فشار هستند تا نادری بودن خود را نادیده بگیرند
14. A thinking plan to negate capillary perpetual motion is presented from thinking a physical question again.
[ترجمه ترگمان]یک طرح تفکر برای خنثی کردن حرکت دائمی مویرگ ها از تفکر فیزیکی دوباره ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک طرح تفکر برای نفی حرکت دائمی مویرگی از تفکر یک سوال فیزیکی دوباره ارائه شده است
15. This does not negate the idea of migratory aptitude.
[ترجمه ترگمان]این موضوع، ایده مهاجر بودن را نفی نمی کند
[ترجمه گوگل]این ایده استعداد مهاجر را نفی نمی کند