کلمه جو
صفحه اصلی

quantize


(فیزیک) کوانتش کردن، کوانتومی کردن، کوانتیده کردن، چندا کردن، با تئوری و فرمول صفات و کیفیت چیزی را تعیین کردن، نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن

انگلیسی به فارسی

تدریجی کردن، پله ای کردن


با تئوری و فرمول صفات و کیفیت چیزی را تعیین کردن،نیرو را با فرمول اندازه‌گیری کردن


انگلیسی به انگلیسی

• restrict a variable to a specific set of values, form into quanta (physics); subdivide into small but measurable units; express in terms of quantum mechanics (also quantise)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] پله ای کردن، رقمی کردن .
[برق و الکترونیک] کوانتیدن تبدیل یک متغیر به تعداد گسسته ای از مقادیر ممکن سن یک فرد معمولاً به صورت عدد کل سالها کوانتیده می شود. - گوانتیزه کردن

جملات نمونه

1. Firstly form a subband pyramid and quantize all wavelet coefficients using uniform scalar quantizer .
[ترجمه ترگمان]ابتدا یک هرم subband را شکل داده و تمامی ضرایب موجک را با استفاده از quantizer عددی یکنواخت شکل می دهد
[ترجمه گوگل]اولا هرم زیر باند را شکل می دهد و همه ضرایب موجک را با استفاده از کوانتیزه یکنواخت اسکنر کوانتیزه می کند

2. Firstly, on bisecting K-means is used to quantize image roughly and then we refine the image by improved spectral clustering based weighted distance.
[ترجمه ترگمان]ابتدا، به دو قسمت کردن K - means برای quantize تصویر به طور تقریبی استفاده می شود و سپس ما تصویر را با بهبود خوشه بندی طیفی مبتنی بر فاصله وزنی بهبود می دهیم
[ترجمه گوگل]اولا، در تقسیم K-means برای تقریبا کوانتم تصویر استفاده می شود و پس از آن ما تصویر را با بهبود طیف سنجی خوشه ای طیفی بهبود می دهیم

3. WT-TCQ uses TCQ to quantize wavelet coefficients and gains better compression performance. The advantages of this algorithm are more obvious at large rate.
[ترجمه ترگمان]WT - TCQ از TCQ برای quantize ضرایب موجک استفاده کرده و عملکرد فشرده سازی بهتر را کسب می کند مزایای این الگوریتم در نرخ بالای بیشتر مشهود است
[ترجمه گوگل]WT-TCQ از TCQ برای کسر ضرایب موجک استفاده می کند و عملکرد فشرده سازی بهتر را به دست می آورد مزایای استفاده از این الگوریتم با میزان زیاد واضح است

4. So we quantize LSF parameters each frame to overcome the shortcoming of high delay.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما هر فریم را برای غلبه بر کمبود تاخیر بالا به کار بردیم
[ترجمه گوگل]بنابراین هر پارامتر LSF را برای بدست آوردن کمبود تاخیر بالا، به کار می بریم

5. This leads to an increase in the translational momentum of the molecule, which is not quantized.
[ترجمه ترگمان]این منجر به افزایش در حرکت انتقالی مولکول می شود، که quantized نیست
[ترجمه گوگل]این منجر به افزایش حرکت مولکولی انتقال می شود که کوانتیزه نمی شود

6. Value - at - Risk ( VaR ) is a model developed in recent years quantize and control financial risk.
[ترجمه ترگمان]ارزش ریسک در ریسک (VaR)مدلی است که در سال های اخیر توسعه یافته و ریسک مالی را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]Value-at-Risk (VaR) یک مدل توسعه یافته در سال های اخیر است که در آن کجایی و کنترل ریسک مالی است

7. Readability test is a common used reading text test in English speaking countries. It applies scientific formula to quantize the linguistic features of a text and then provides its readability index.
[ترجمه ترگمان]آزمون Readability یک آزمون متنی مورد استفاده در کشورهای انگلیسی زبان است این روش از فرمول علمی برای quantize ویژگی های زبانی یک متن استفاده می کند و سپس شاخص خوانایی خود را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]آزمون خوانایی یک آزمون متداول مورد استفاده در خواندن متن در کشورهای انگلیسی زبان است این فرمول علمی را برای ترسیم ویژگی های زبانی متن فراهم می کند و سپس شاخص خواندن آن را فراهم می کند

8. The intervals of a set or group used to quantize a function.
[ترجمه ترگمان]فواصل یک مجموعه یا گروه برای تعیین یک تابع استفاده می شود
[ترجمه گوگل]فواصل مجموعه ای یا گروهی که برای تابع quantize استفاده می شوند

9. According to the physical mechanism of the generation of the resistance or the electron phonon interaction, a new method is proposed to quantize the RLC electric circuit.
[ترجمه ترگمان]با توجه به مکانیزم فیزیکی نسل مقاومت یا برهمکنش الکترون، روش جدیدی برای quantize مدار الکتریکی RLC پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]بر طبق مکانیسم فیزیکی تولید مقاومت و یا تعامل فونون الکترون، یک روش جدید برای کوانتیزاسیون مدار الکتریکی RLC پیشنهاد شده است

10. Secondly, in theory, it lacks of an index system to quantize international development level for multinational corporations.
[ترجمه ترگمان]دوم، در نظریه، فقدان یک سیستم شاخص برای توسعه سطح توسعه بین المللی برای شرکت های چند ملیتی است
[ترجمه گوگل]ثانیا، در تئوری، این سیستم فاقد سیستم شاخص برای اندازه گیری سطح توسعه بین المللی برای شرکت های چند ملیتی است

11. The results from the ability of satisfactory and can be used to quantize the ability of air defense missile systems to intercept targets under the conditions given by using an ideal efficiency model.
[ترجمه ترگمان]نتایج حاصل از قابلیت رضایت بخش بودن و می تواند برای کاهش توانایی سیستم های موشکی پدافند هوایی جهت رهگیری هدف در شرایطی که با استفاده از یک مدل بهره وری ایده آل مورد استفاده قرار می گیرد، مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]نتایج حاصل از توانایی رضایت بخش و می تواند برای سنجش توانایی سیستم های موشکی دفاع هوایی برای رهگیری اهداف در شرایطی که با استفاده از یک مدل کارآیی ایده آل ارائه می شود، استفاده شود

12. As in the particle in a box, it is the boundary conditions that force us to quantize the energy.
[ترجمه ترگمان]مانند ذره در یک جعبه، این شرایط مرزی است که ما را وادار می سازد تا انرژی را کاهش دهیم
[ترجمه گوگل]همانطور که در ذره در جعبه، شرایط مرزی است که ما را مجبور به کوانتیزایی انرژی می کند

13. Entropy was the importance gist of estimating system's evolvement, so it was ver'y necessary to quantize system entropy.
[ترجمه ترگمان]انتروپی منبع اصلی تخمین زدن سیستم بود، بنابراین برای آنتروپی سیستم ضروری بود
[ترجمه گوگل]آنتروپی مهمترین عامل تکامل برآورد سیستم بود، بنابراین لازم بود که آنتروپی سیستم را بدست آوریم


کلمات دیگر: