کلمه جو
صفحه اصلی

scalar


معنی : سنجشمدرج، عددی، نردبانی، قابل سنجش با ترازو
معانی دیگر : (ریاضی) نردک، اسکالر، نردکی، نردی، سنجه ای، وابسته به ترازو، ترازویی، نردبانی شکل، توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو، قابل سنجس با ترازو

انگلیسی به فارسی

نردبانی شکل، توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو، قابل سنجس با ترازو، سنجش مدرج


عدد، عددی


اسکالر، سنجشمدرج، عددی، نردبانی، قابل سنجش با ترازو


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: able to be represented by a position on a line or scale, as temperature or a particular degree of temperature.

(2) تعریف: graduated, as in degrees or stages.
اسم ( noun )
• : تعریف: a quantity that has only magnitude and can be completely expressed on a scale. (Cf. vector.)

• of or pertaining to a scalar
(mathematics, physics) quantity with magnitude and no direction

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] عددی اسکار کمیتی که توسط یک عدد نمایش داده می شود . این کمیت در مقابل ارایه یا فهرست قرار دارد. - مدرج ؛ سنجش ؛ عدد ؛ عددی ؛ اسکالر
[برق و الکترونیک] کمیت عددی، اسکالر
[ریاضیات] اسکالر

مترادف و متضاد

سنجش مدرج (اسم)
scalar

عددی (صفت)
numeral, numerical, numeric, scalar

نردبانی (صفت)
scalar

قابل سنجش با ترازو (صفت)
scalar

جملات نمونه

1. scalar multiplication
ضرب نردکی

2. A couple of sets of Scalar strings, courtesy of Selectron, will be winging their way to you soon!
[ترجمه ترگمان]دو دسته از سلسله scalar، ادب و نزاکت، به زودی راه خود را با شما باز خواهند کرد!
[ترجمه گوگل]چند مجموعه از رشته های Scalar، حسن نیت ارائه میدهد از Selectron، به زودی راه خود را به سوی شما خواهد کشید!

3. This clearly demonstrates the existence of a scalar curvature singularity on this hypersurface.
[ترجمه ترگمان]این امر نشان دهنده وجود یک نقطه تکین عددی در این hypersurface است
[ترجمه گوگل]این به وضوح نشان می دهد وجود یک انحنای منحنی اسکالر در این Hypersurface

4. Usually this will be a scalar polynomial curvature singularity, but a large class of significant exceptions occurs.
[ترجمه ترگمان]معمولا این یک نقطه تکین عددی است، اما طبقه بزرگی از استثناهای قابل توجهی روی می دهد
[ترجمه گوگل]معمولا این یک تکینگی انحنای چندجمله ای اسکالر است، اما یک کلاس بزرگ از استثنائات مهم وجود دارد

5. The most familiar class of singularities are the scalar curvature singularities.
[ترجمه ترگمان]The کلاس familiar، نقاط عطف عددی هستند
[ترجمه گوگل]کلاس آشنا بیشترین خاصیت انحناء انحنای اسکالر است

6. The scalar products met in vector analysis are familiar examples of contraction.
[ترجمه ترگمان]محصولات عددی که در آنالیز vector دیده می شوند نمونه های معمول از انقباض هستند
[ترجمه گوگل]محصولات اسکالر در تجزیه و تحلیل بردار ملاقات نمونه های آشنا از انقباض است

7. Scalar polynomial curvature singularities therefore can not occur.
[ترجمه ترگمان]بنابراین نقاط عطف در چند جمله ای می توانند رخ دهند
[ترجمه گوگل]بنابراین نمیتواند انحنای منحنی چندجمله ای Scalar رخ دهد

8. Select one or more scalar properties and press DELETE key.
[ترجمه ترگمان]یک یا چند مشخصه عددی را انتخاب کرده و DELETE DELETE ID را فشار دهید
[ترجمه گوگل]یک یا چند ویژگی اسکالر را انتخاب کنید و دکمه DELETE را فشار دهید

9. Then the formula for the scalar product of angular momentum operators is used to deduce the Schrodinger equation for one particle in spherical coordinate.
[ترجمه ترگمان]سپس فرمول برای حاصلضرب عددی عملگر تکانه زاویه ای برای استنباط معادله Schrodinger برای یک ذره در مختصات کروی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]سپس فرمول محصول اسکالر اپراتورهای حرکت زاویه ای برای محاسبه معادله اشرویدنین برای یک ذره در مختصات کروی استفاده می شود

10. Two types of managed objects exist: scalar and tabular.
[ترجمه ترگمان]دو نوع از اشیا مدیریت شده وجود دارند: عددی و جدولی
[ترجمه گوگل]دو نوع اشیاء مدیریت شده اسکالر و جدولی وجود دارد

11. The scalar product of a vector with itself is the square of the magnitude of the vector.
[ترجمه ترگمان]حاصلضرب عددی بردار با خودش مربعی از اندازه بردار است
[ترجمه گوگل]محصول اسکالر یک بردار با خود یک مربع از اندازه بردار است

12. Scalar variable names always begin with a $ sign.
[ترجمه ترگمان]نام های متغیر Scalar همیشه با علامت دلار شروع می شوند
[ترجمه گوگل]نام متغیرهای اسکالر همیشه با علامت $ شروع می شود

13. Then the matching feasibility of 2-D scalar field achieved by the above algorithm is testified with Mean Square Difference (MSD) criterion.
[ترجمه ترگمان]سپس امکان انطباق میدان اسکالر ۲ - D حاصل از الگوریتم بالا با معیار میانگین مربع (MSD)نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]سپس امکان تطبیق میدان 2D اسکارلر با الگوریتم بالا به دست آمده با معیار میانگین Square Difference (MSD) نشان داده شده است

14. Every time you write to a tied scalar variable, you invoke its STORE() method.
[ترجمه ترگمان]هر بار که به یک متغیر عددی گره خورده می نویسید، از روش فروش آن استفاده می کنید
[ترجمه گوگل]هر بار که شما به یک متغیر اسکالر وابسته می نویسید، شما از روش STORE () خود استفاده می کنید

scalar multiplication

ضرب نردکی


پیشنهاد کاربران

کمیت بدون جهت

scalar ( ریاضی )
واژه مصوب: نرده
تعریف: هر عضو هیأت، در مبحث فضاهای برداری روی یک هیأت

عدد


کلمات دیگر: