کلمه جو
صفحه اصلی

icbm


مخفف: موشک قاره پیما

انگلیسی به فارسی

مخفف: موشک قارهپیما


ICBM


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "intercontinental ballistic missile."

• any supersonic ballistic missile which has a range of 3500 nautical miles or more

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] intercontinental ballistic missile-موشک بالستیک بین قاره ای موشکی که بخشی از مسیر پرواز آن به صورت جسم آزاد و بالستیک است و معمولاً برد آن بیش از 6400 کیلومتر است .

جملات نمونه

1. The third class of strategic targets is hardened ICBM bases.
[ترجمه ترگمان]سومین طبقه از اهداف استراتژیک، پایه و اساس hardened
[ترجمه گوگل]کلاس سوم اهداف استراتژیک پایگاه های ICBM سخت است

2. At that time the Atlas ICBM was still in flight testing.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان اطلس ICBM هنوز در حال آزمایش بود
[ترجمه گوگل]در آن زمان ICBM اطلس هنوز در آزمایش پرواز بود

3. A land mobile RS-12 Topol (SS-25 Sickle) ICBM system moving toward its preset position.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم ICBM زمینی RS - ۱۲ Topol (SS - ۲۵ Sickle)در حال حرکت به سمت موقعیت preset است
[ترجمه گوگل]سیستم ICBM زمینی موبایل RS-12 Topol (SS-25 Sickle) به سمت موقعیت پیش فرض آن حرکت می کند

4. The project was finally abandoned in favor of ICBM development.
[ترجمه ترگمان]این پروژه در نهایت به نفع توسعه ICBM رها شد
[ترجمه گوگل]این پروژه در نهایت به نفع توسعه ICBM رها شد

5. But by the '60s the ICBM had become routinized as the delivery vehicle for nuclear warheads and everyone realized that super-fast interceptors (and supersonic bombers) were kind of pointless.
[ترجمه ترگمان]اما در دهه ۶۰ میلادی، ICBM به عنوان وسیله حمل کلاهک هسته ای به routinized تبدیل شد و همه متوجه شدند که هواپیماهای مافوق صوت (و مافوق صوت)به نوعی بی فایده بوده اند
[ترجمه گوگل]اما از دهه 60 میلادی، ICBM به عنوان وسیله حمل و نقل برای کلاهک های هسته ای به کار گرفته شد و همه متوجه شدند که رهگیرهای فوق العاده سریع (و بمب افکن های صوتی) نوعی بی معنی بودند

6. These countries could not produce ICBM due to lack of advanced technology.
[ترجمه ترگمان]این کشورها به دلیل فقدان تکنولوژی پیشرفته نمی توانند ICBM تولید کنند
[ترجمه گوگل]به دلیل کمبود تکنولوژی پیشرفته، این کشورها نمی توانند ICBM تولید کنند

7. This is China's first solid fuel ICBM (with a range of about 000 kilometers) and roughly equivalent to the U. S. Minuteman I of the 1960s.
[ترجمه ترگمان]این اولین سوخت جامد چین (با محدوده ای از حدود ۰۰۰ کیلومتر)و تقریبا معادل با U است اس Minuteman یکم از دهه ۱۹۶۰
[ترجمه گوگل]این نخستین ICBM سوخت جامد چین (با محدوده حدود 000 کیلومتر) و تقریبا برابر با U S Minuteman I از دهه 1960 است

8. The thousands of miles of ICBM cabling are supposed to be monitored automatically through readings of air pressure in the cables that might indicate a break in the line.
[ترجمه ترگمان]قرار است هزاران مایل از cabling ICBM به طور اتوماتیک از طریق خوانش فشار هوا در کابل ها کنترل شوند که ممکن است نشان دهنده شکستگی در خط باشد
[ترجمه گوگل]هزاران مایل از کابل کشی ICBM باید به طور خودکار از طریق خواندن فشار هوا در کابلها که ممکن است نشان دهنده یک شکست در خط باشد، تحت نظارت قرار گیرد

9. The arsenal will include a new-generation, multiple-warhead ICBM called the RS-2
[ترجمه ترگمان]زرادخانه شامل یک نسل جدید، چند کلاهک به نام RS - ۲ خواهد بود
[ترجمه گوگل]این زرادخانه شامل ICBM نسل جدید، کلاهبرداری چندگانه به نام RS-2 خواهد بود

10. In this photo, a poster purporting to lay out the true size of the USSR's collection of SS-20s, a type of ICBM, is displayed during testimony before the US Senate Foreign Relations Committee.
[ترجمه ترگمان]در این عکس، یک پوستر که حاکی از آن است که اندازه واقعی مجموعه اتحاد جماهیر شوروی متشکل از SS - ۲۰ است، نوعی of است که در طی شهادت کمیته روابط خارجی سنای آمریکا نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]در این عکس، یک پوستر با هدف تعیین اندازه واقعی مجموعه SSSR SS-20، یک نوع ICBM، در طول شهادت قبل از کمیته روابط خارجی مجلس سنا، نمایش داده می شود

11. Second, foreign assistance will not enable countries to significantly accelerate ICBM development.
[ترجمه ترگمان]دوم، کمک خارجی کشورها را قادر نخواهد ساخت تا به طور قابل توجهی پیشرفت ICBM را تسریع کنند
[ترجمه گوگل]ثانیا، کمک های خارجی کشورهای را قادر نخواهد کرد تا به طور چشمگیری پیشرفت توسعه ICBM را تسریع کنند

12. Another assumption: A flight test program of 5 years is essential to the development of an ICBM.
[ترجمه ترگمان]فرض دیگر: برنامه آزمایشی پرواز ۵ ساله برای توسعه of ضروری است
[ترجمه گوگل]یک فرض دیگر: یک برنامه آزمایش پرواز 5 ساله برای توسعه یک بمب بالقوه ضروری است

13. If this is the case, the plans represent a fourfold increase in the rate of ICBM deployment.
[ترجمه ترگمان]اگر این مورد صدق کند، این برنامه ها یک افزایش برابر با نرخ استقرار ICBM را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]اگر این مورد باشد، برنامه ها نشان دهنده افزایش چهار برابر در میزان استفاده از ICBM است

پیشنهاد کاربران

سر واژه است: موشک بالستیک قاره پیما
Intercontinental Balestic Missile


کلمات دیگر: