کلمه جو
صفحه اصلی

lahar


(جریان گل و گدازه ی سفت شده و خاکستر که از آتشفشان جاری می شود) گلرود

انگلیسی به فارسی

لاورار


(جریان گل و گدازهی سفت شده و خاکستر که از آتشفشان جاری می‌شود) گلرود


رسوب یا ته نشست گلرودی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a mudflow down the side of a volcano, or the deposit left by such a mudflow.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] روانه گل گونه ای جریان گلی است که در دامنه های آتشفشانی، هنگامی که خاکستر آتشفشانی و آوار از آب اشباع شده و بسرعت به سمت پایین حرکت می کنند، جریان سیل حاصل از تخریبی های آتشفشانی غنی از آب است که در اثر نیروی ثقلی بسمت پایین آتشفشان جاری می شود.

جملات نمونه

1. In some cases lahars travel large distances and form thick deposits up to tens of metres deep.
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد lahars مسافت زیادی را طی می کنند و رسوبات ضخیم را تا ده ها متر عمق می دهند
[ترجمه گوگل]در بعضی موارد لاچارها فاصله زیادی را طی می کنند و رسوبات ضخیم را تا عمق ده متر تشکیل می دهند

2. In 1953 a lahar swept away a railway bridge at Tangiwai at the base of the mountain and 151 people were killed when an Auckland-to-Wellington train plunged into a river.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۳، lahar یک پل راه آهن را در Tangiwai در ته کوه از بین برد و ۱۵۱ نفر در اثر سقوط قطار اوکلند به رودخانه کشته شدند
[ترجمه گوگل]در سال 1953 یک پل راه آهن در Tangiwai در پایه کوه و 151 نفر وقتی یک قطار اکلند به ولینگتون به رودخانه کشیده شد، کشته شد

3. In March 2007 a mudflow, or "lahar" flowed down the side of the mountain after the crater lake overflowed, and large eruptions in 1995 and 1996 blanketed the surrounding area in ash.
[ترجمه ترگمان]در مارس ۲۰۰۷ یک mudflow یا \"lahar\" پس از طغیان دریاچه دهانه طغیان کرد و فوران های بزرگ در سال ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ منطقه اطراف را در خاکستر پوشاند
[ترجمه گوگل]در ماه مارس سال 2007 یک گلدان یا 'لاکار' پس از انفجار دریاچه دهانه به طرف کوه سقوط کرد و فوران های بزرگی در سال های 1995 و 1996 منطقه را در خاکستر قرار داد

4. lahar—an avalanche of volcanic ash and rock mixed with water—50 kilometers (30 miles) down the west side of the volcano summit.
[ترجمه ترگمان]lahar - بهمن خاکستر آتشفشانی و سنگ مخلوط شده با آب - ۵۰ کیلومتر (۳۰ مایل)در قسمت غربی قله آتشفشان است
[ترجمه گوگل]لارار - یک توفان از خاکستر آتشفشانی و سنگ، مخلوط با آب - 50 کیلومتری (30 مایل) در سمت غرب از اجلاس آتشفشان

5. The dried, hardened remains of the lahar persist today, a streak of barren rock on a landscape that is otherwise richly vegetated.
[ترجمه ترگمان]بقایای خشکیده و سخت the امروزه باقی می ماند، یک رگه سنگ عریان بر روی یک چشم انداز که در غیر این صورت پوشش گیاهی فراوان دارد
[ترجمه گوگل]امروزه باقی مانده خشک شده و سخت شده از لشکار، یک رگه از سنگ نابالغ در یک چشم انداز است که در غالب گیاهان رشد کرده است

6. Another lahar in 1953 caused New Zealand's worst rail disaster, killing 151 people.
[ترجمه ترگمان]lahar دیگر در سال ۱۹۵۳ باعث بدترین حادثه راه آهن نیوزیلند شد و ۱۵۱ نفر را کشت
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از لارار در سال 1953 باعث بدترین بلایای راه آهن نیوزلند شد و 151 نفر را کشت

7. Thousands of hectares of snake fruit plantations in Yogyakarta may turn arid after six irrigation dams were damaged by lahar following recent volcanic eruptions on Mount Merapi.
[ترجمه ترگمان]در پی انفجارهای آتشفشانی اخیر در کوه Merapi، هزاران هکتار از کشتزارهای میوه مار در Yogyakarta ممکن است خشک شوند
[ترجمه گوگل]هزاران هکتار از کشتارهای میوه مار در یوگیاکارتا ممکن است پس از شش باران آبیاری توسط لخار پس از فوران آتشفشان های اخیر در کوه مرپایی آسیب دیده باشند

8. Concern has responded to several disasters over the years, including the 1991 eruption of Mt. Pinatubo and the subsequent lahar flows, which lasted for more than five years.
[ترجمه ترگمان]نگرانی نسبت به چندین فاجعه در طول سال ها، از جمله فوران سال ۱۹۹۱ ام Pinatubo و جریان های lahar بعدی که بیش از پنج سال به طول انجامید
[ترجمه گوگل]نگرانی در طی سالها به چندین فاجعه واکنش نشان داده است، از جمله فوران 1991 Mt پینیتوبو و جریانهای بعدی لاجار که بیش از پنج سال طول کشید

9. The problem is also compounded by the still present threat of lahar. If the dams are repaired, they could be hit by fresh lahar, he added.
[ترجمه ترگمان]این مشکل با تهدید کنونی of تشدید شده است وی افزود که اگر سدها تعمیر شوند، آن ها را می توان با lahar تازه مورد هدف قرار داد
[ترجمه گوگل]این مشکل همچنین با تهدید هنوز هم کنونی لخار همراه است وی اضافه کرد که اگر سدها تعمیر شوند، می توانند توسط تازه لاارر مورد آزمایش قرار گیرند

پیشنهاد کاربران

[زمین شناسی]

سیلاب گِلی ، گِل سیلاب

it is an Indonesian word and means Lava
یعنی گدازه
به عبارتی ماگما

lahar ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: گِل شار آتشفشانی
تعریف: گِل شاری که عمدتاً از مواد آتشفشان آواری واقع بر دامنۀ یک آتشفشان به وجود آمده است


کلمات دیگر: