کلمه جو
صفحه اصلی

earthmover


(بولدوزر و غیره برای کندن و خاکبرداری) خاکبردار، گودبردار

انگلیسی به فارسی

(بولدوزر و غیره برای کندن و خاکبرداری) خاکبردار، گودبردار


زمین لرزه


انگلیسی به انگلیسی

• bulldozer, machine which digs and removes large quantities of earth

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] بولدوزر، گودبردار

مترادف و متضاد

bulldozer


Synonyms: backhoe, excavator, grader, heavy machinery, tracked vehicle


جملات نمونه

1. The man driving the earthmover is Mr. Li.
[ترجمه ترگمان] اون مردی که \"earthmover\" رو می راند، آقای \"Li\" - ه
[ترجمه گوگل]مردی که در حال حرکت زمینی است، آقای لی است

2. A minute later, it's clear that earthmover is firing up its engine since a big, black cloud is billowing out of its skyward-pointing exhaust pipe.
[ترجمه ترگمان]یک دقیقه بعد، واضح است که earthmover موتور خود را از زمانی که ابر بزرگ و سیاه از لوله اگزوز به آسمان می رود، منفجر می کند
[ترجمه گوگل]یک دقیقه بعد، واضح است که زمین حرکت موتور خود را شلیک می کند از آنجایی که یک ابر بزرگ سیاه و سفید بیرون از لوله اگزوز هواپیما قرار دارد

3. Then came an earthmover to level off the ground for a fire engine.
[ترجمه ترگمان]سپس یک earthmover آمد تا زمین را برای یک ماشین آتش نشانی از بین ببرد
[ترجمه گوگل]سپس زمین مین رو برای پایین آوردن سطح زمین برای یک موتور آتش زد

4. The man driving the earthmover is Mr.
[ترجمه ترگمان]مردی که \"earthmover\" رو می راند، آقای \"Mr \" - ه
[ترجمه گوگل]مردی که از زمین حرکت می کند آقای

5. We want to buy Tyres and Tubes, Earth Moving Equipment and Machinery, Tyres, Earthmover, Mining, Port Service, Industrial, Truck, Used Earthmover Equipment and Parts.
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم Tyres و Tubes، تجهیزات انتقال زمین و ماشین آلات، Tyres، Earthmover، Mining، معدن، خدمات پورت، صنعتی، کامیون، Equipment و قطعات را خریداری کنیم
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم به لاستیک ها و لوله ها، تجهیزات و ماشین آلات زمین، ماشین آلات، لاستیک ها، زمین شناسی، معدن، خدمات بندر، صنعتی، کامیون و تجهیزات و قطعات زمین مورد استفاده قرار گیریم

6. Export is defined as all tyres sold outside of China, excluding the sales realised with Caterpillar, specifically solid OTR and Earthmover tyres.
[ترجمه ترگمان]صادرات به عنوان تمام tyres فروخته شده در خارج از چین تعریف می شود، به استثنای فروش های انجام شده با کاترپیلار، به ویژه otr جامد و لاستیک Earthmover
[ترجمه گوگل]صادرات به عنوان تمام لاستیک های خارج از چین به فروش می رسد، به استثنای فروش متوجه شده با کاترپیلار، به طور خاص OTR جامد و لاستیک های زمینی

7. Kidjo, her salty-sweet voice in top form, moves confidently from ballad to club track to homespun earthmover .
[ترجمه ترگمان]Kidjo، صدای شیرین و شیرین او در حالت اول، بااعتماد به نفس از ballad به باشگاه ورزشی به نام earthmover خانگی حرکت می کند
[ترجمه گوگل]Kidjo، صدای شیرین و شیرین او در فرم بالا، با اطمینان از ballad به مسیر باشگاه به landmun earthmover حرکت می کند

8. As a sculptural form the auger is shaped of clay or earth. It no longer functions, as an earthmover but is the very earth itself.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شکل مجسمه سازی، مته از خاک رس یا خاک تشکیل شده است دیگر تابع نیست، بلکه خود زمین است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک شکل مجسمه سنگ شکن از خاک رس یا زمین شکل گرفته است این دیگر به عنوان یک حرکت زمینی کار نمی کند، بلکه خود زمین است

9. Tyres and Tubes, Earth Moving Equipment and Machinery, Tyres, Earthmover, Mining, Port Service, Industrial, Truck, Used Earthmover Equipment and Parts.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات و ماشین آلات در حال حرکت زمین، ماشین آلات و ماشین آلات، Tyres، Earthmover، معدن، خدمات پورت، صنایع، کامیون، کامیون و قطعات مستعمل
[ترجمه گوگل]تایرها و لوله ها، تجهیزات و ماشین آلات انتقال زمین، لاستیک، زمین شناسی، معدن، خدمات بندری، صنعتی، کامیون، تجهیزات و قطعات زمینی مورد استفاده قرار می گیرند


کلمات دیگر: