کلمه جو
صفحه اصلی

capitally


ارزش سرمایه ای، عالی، به طور کاملا رضایت بخش، به طور کاملا رضایت بخش the teacher behaved capitally معلم عالی رفتار کرد

انگلیسی به فارسی

عالی، به‌طور کاملاً رضایت‌بخش


سرانه


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: especially well; admirably; excellently.

• in a capital way; excellently

جملات نمونه

1. the teacher behaved capitally
معلم عالی رفتار کرد.

2. Vernon's dancing in America was capitally described by Willoughby.
[ترجمه ترگمان]رقص ورنون در آمریکا بسیار عالی و عالی بود
[ترجمه گوگل]رقص ونون در آمریکا به وضوح توسط Willoughby شرح داده شد

3. It has shot up capitally.
[ترجمه ترگمان]عالی است، عالی است
[ترجمه گوگل]این کاپیتال به سرعت شلیک کرد

4. Our cat ran away once, and he brought her back, and we talked over the fence, and were getting on capitally, all about cricket, and so on, when he saw Meg coming, and walked off.
[ترجمه ترگمان]بلافاصله گربه ما فرار کرد و او او را آورد و ما از روی نرده ها با هم صحبت کردیم، و به خوبی درباره کریکت صحبت کردیم، و بعد، وقتی مگ را دید که آمد و رفت
[ترجمه گوگل]گربه ی ما یک بار به دور افتاد و او را به عقب آورد، و ما بیش از حصار صحبت می کردیم، همه چیز در مورد کریکت و غیره، زمانی که او مگ را دید و به راه افتاد

5. He used to oversee my place on the lake, and did it capitally, too.
[ترجمه ترگمان]او عادت داشت به جای من روی دریاچه نظارت کند و این کار را عالی انجام داد
[ترجمه گوگل]او برای نظارت بر مکان من در دریاچه استفاده می کرد، و آن را نیز به صورت سرپایی انجام داد

6. I like the notion of slow capital; it strikes me as the other side of the coin of agile, capitally disciplined startups.
[ترجمه ترگمان]من ایده سرمایه کند را دوست دارم؛ آن را به عنوان طرف دیگر سکه نوپا، بسیار منظم، مورد حمله قرار می دهد
[ترجمه گوگل]من مفهوم سرمایه آهسته را دوست دارم آن را به عنوان سمت دیگر سکه های نوازندگان چابک و سرزده رژیم صهیونیستی به حساب می آورم

7. Herbert, for whom it was too deep, swam like a fish, and got through capitally.
[ترجمه ترگمان]هربرت که بیش از حد عمیق بود، مانند ماهی شنا می کرد و به خوبی از آن عبور می کرد
[ترجمه گوگل]هربرت، که بیش از حد عمیق بود، مانند یک ماهی شنا کرد، و از طریق سرتاسر سرازیر شد

The teacher behaved capitally.

معلم عالی رفتار کرد.



کلمات دیگر: