کلمه جو
صفحه اصلی

heliocentric


معنی : دوار بدور خورشید، دارای مرکز در خورشید
معانی دیگر : وابسته به مرکز خورشید، احتساب شده از مرکز خورشید

انگلیسی به فارسی

(نجوم) دارای مرکز در خورشید، دوار بدور خورشید


heliocentric، دوار بدور خورشید، دارای مرکز در خورشید


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: heliocentrically (adv.), heliocentricism (n.), heliocentricity (n.)
(1) تعریف: having the sun's center as an imagined vantage point or as a starting point for measurements.

(2) تعریف: considered to have the sun as a center.

• considering the sun to be the center of the universe

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] دارای مرکز در خورشید، دوار بدور خورشید

مترادف و متضاد

دوار بدور خورشید (صفت)
heliocentric

دارای مرکز در خورشید (صفت)
heliocentric

جملات نمونه

1. For example, Copernicus's heliocentric theory is an example.
[ترجمه ترگمان]برای مثال نظریه کوپرنیک در مرکز خورشید یک مثال است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، نظریه Heliocentric کوپرنیک مثال است

2. If you look up your Heliocentric Ephemeris you will find that "in the latter part of February 1929" there was a conjunction in Cancer! No wonder why the morning was "sunshiny"!
[ترجمه ترگمان]اگر به Heliocentric your نگاه کنید متوجه خواهید شد که \"در قسمت آخر فوریه سال ۱۹۲۹\" یک پیوند در سرطان وجود داشت تعجبی ندارد که چرا آن روز صبحگاهی \"آفتابی\" بود!
[ترجمه گوگل]اگر شما به دنبال اپیمرهای Heliocentric هستید، می بینید که 'در قسمت دوم فوریه 1929' در سرطان وجود دارد جای تعجب نیست که چرا صبح خورشید بود؟

3. In 149 astronomer Corpernicus proposed the heliocentric cosmology from his observations and calculations of the motion of the heavenly bodies.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۴۹ astronomer ستاره شناس، کیهان شناسی دارای خورشید مرکزی را از مشاهدات خود و محاسبات حرکت اجسام سماوی پیشنهاد کرد
[ترجمه گوگل]در 149 ستاره شناس کورپنیکوس، کیهانشناسی Heliocentric را از مشاهدات و محاسبات حرکت بدنهای آسمانی پیشنهاد کرد

4. He also propounded the Heliocentric theory of gravitation, thus predating Copernicus by almost one thousand years.
[ترجمه ترگمان]وی همچنین نظریه Heliocentric گرانش را نیز مطرح کرد، و در نتیجه کوپرنیک را تقریبا تا یک هزار سال ادامه داد
[ترجمه گوگل]او همچنین تئوری گرانش هلیو سانتریک را پیش بینی کرد، در نتیجه تقریبا یک هزار ساله از کوپرنیک پیشی گرفت

5. The popular acceptance of the heliocentric theory took a long time.
[ترجمه ترگمان]پذیرش عمومی نظریه خورشید مرکزی مدتی طول کشید
[ترجمه گوگل]پذیرش مردمی نظریه ی Heliocentric مدت زمان زیادی طول کشید

6. Also the Geocentric and Heliocentric average of the five major planets with Mars left out, is of great importance and should be watched.
[ترجمه ترگمان]همچنین میانگین و میانگین پنج سیاره بزرگ با مریخ از اهمیت زیادی برخوردار است و باید تحت نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]همچنین میانگین Geocentric و Heliocentric از پنج سیاره بزرگ با مریخ خارج شده است، از اهمیت زیادی برخوردار است و باید مورد بررسی قرار گیرد

7. With a three-screen installation, Heliocentric uses time-lapse photography and astronomical tracking to plot the sun's trajectory across a variety of landscapes.
[ترجمه ترگمان]با یک نصب three، Heliocentric از عکاسی با زمان و ردیابی نجومی استفاده می کند تا مسیر نور خورشید را در میان بسیاری از مناظر ترسیم کند
[ترجمه گوگل]Heliocentric با نصب سه صفحه ای، از عکاسی با گذشت زمان و ردیابی نجوم استفاده می کند تا سیاره خورشید را در سراسر منظره های مختلف طراحی کند

8. For example, when the astronomer Copernicus proposed a heliocentric view of the world, it was rejected because it did not conform to established religious doctrine.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، هنگامی که ستاره شناس Copernicus نظریه \"خورشید مرکزی\" جهان را پیشنهاد کرد، رد شد چون با اصول مذهبی ثابت نشده همخوانی نداشت
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، زمانی که ستاره شناس کوپرنیک چشم انداز Heliocentric را برای جهان پیشنهاد کرد، آن را رد کرد، زیرا مطابق با دکترین مذهبی تاسیس شده بود

9. It was there, 18 centuries before the Copernican revolution, that Aristarchus posited a heliocentric solar system and Eratosthenes calculated the circumference of the Earth.
[ترجمه ترگمان]در آنجا ۱۸ قرن پیش از انقلاب کوپرنیکی، منظومه شمسی دارای \"خورشید مرکزی\" فرض شد و Eratosthenes محیط کره زمین را محاسبه کرد
[ترجمه گوگل]در آنجا، 18 قرن پیش از انقلاب کوپرنیک، Aristarchus منظومه شمسی منظومه شمسی قرار داشت و Eratosthenes محدوده زمین را محاسبه کرد

10. Earth is a planet in general, but the human knowledge that this point is in the 16th century, after the Copernican heliocentric theory put forward.
[ترجمه ترگمان]زمین یک سیاره به طور کلی است، اما دانش بشری که این نقطه در قرن ۱۶ بعد از نظریه \"خورشید مرکزی\" مطرح شد
[ترجمه گوگل]زمین به طور کلی یک سیاره است، اما دانش بشری که این نقطه در قرن شانزدهم است، پس از تئوری کورنیکایی Heliocentric ارائه شده است

11. Galileo's observations with his new telescope convinced him of the truth of Copernicus's sun-centered or heliocentric theory .
[ترجمه ترگمان]مشاهدات گالیله با تلسکوپ جدید او، او را از حقیقت نظریه خورشید - محور یا خورشید - خورشید متقاعد ساخت
[ترجمه گوگل]مشاهدات گالیله با تلسکوپ جدید وی او را از حقیقت نظریه خورشید مرکزی یا کیهان مرکزی کوپرنیک متقاعد کرد

12. The result is that we know far more of how the heliocentric system of the "world" came into existence than of the emergence of the big bang idea in modern cosmology.
[ترجمه ترگمان]نتیجه این است که ما بیشتر می دانیم که سیستم \"خورشید مرکزی\" جهان \" به وجود آمده تا ظهور ایده انفجار بزرگ در کیهان شناسی مدرن
[ترجمه گوگل]نتیجه این است که ما بیشتر می دانیم که چگونه سیستم heliocentric از جهان به وجود آمد از ظهور ایده بزرگ انفجار در کیهان شناسی مدرن است

13. Dear Copernicus: I'm a was reading of the students, I think you the heliocentric theory of gravitation is, I hope very much to you can publish your own ideas.
[ترجمه ترگمان]کوپرنیک عزیز: من در حال خواندن کتاب دانشجویان هستم، فکر می کنم نظریه \"خورشید مرکزی\" (گرانش)این است که امیدوارم شما بتوانید ایده های خود را منتشر کنید
[ترجمه گوگل]کوپرنیک عزیز: من از دانش آموزان خواسته بودم، من فکر می کنم شما تئوری گرانروی Heliocentric است، من امیدوارم که شما می توانید ایده های خود را منتشر کنید

14. Nicolas Copernicus challenged the mindset and found that it was heliocentric.
[ترجمه ترگمان]نیکولا کوپرنیک این طرز تفکر را به چالش کشید و متوجه شد که خورشید در خورشید مرکزی است
[ترجمه گوگل]نیکول کاپرنیکوس این نگرش را به چالش کشید و متوجه شد که این سیلیکون مرکزی است

پیشنهاد کاربران

منظومه شمسی ( تلویحاً )

خورشیدمرکز

خورشید - مرکزی


کلمات دیگر: