کلمه جو
صفحه اصلی

intermingle


معنی : با هم امیختن، با هم مخلوط کردن، ممزوج کردن
معانی دیگر : هم آمیز کردن، درآمیختن، مخلوط کردن، آمیختن

انگلیسی به فارسی

با هم امیختن، با هم مخلوط کردن، ممزوج کردن


ترکیبی، با هم امیختن، با هم مخلوط کردن، ممزوج کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: intermingles, intermingling, intermingled
• : تعریف: to mix or mingle together.
مشابه: mingle

• mingle, mix; combine, intermix, blend
when people or things intermingle, they mix with each other; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] باهم مخلوط کردن نوعی بافت و ساخت سنگی در سنگهای آذرین با فضاهای چند وجهی

مترادف و متضاد

با هم امیختن (فعل)
grade, intermingle, interweave

با هم مخلوط کردن (فعل)
intermix, intermingle

ممزوج کردن (فعل)
merge, intermingle

blend, mix


Synonyms: amalgamate, associate, combine, come together, commingle, commix, fuse, immingle, interblend, interfuse, interlace, intermix, interweave, join, merge, mesh, network, pool, throw in with, throw together, wed


Antonyms: divide, separate, unmix


جملات نمونه

1. The flavours intermingle to produce a very unusual taste.
[ترجمه ترگمان]مزه مزه مزه خیلی غیرعادی را تولید می کرد
[ترجمه گوگل]طعم های مختلف برای تولید طعم بسیار غیر معمول می آیند

2. This allows the two cultures to intermingle without losing their separate identities.
[ترجمه ترگمان]این به این دو فرهنگ اجازه می دهد بدون از دست دادن هویت مجزای خود به intermingle بروند
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا دو فرهنگ را بدون از دست دادن هویت های جداگانه خود درهم آمیزد

3. Salt and sugar intermingle with each other.
[ترجمه ترگمان]نمک و شکر با هم مخلوط می شوند
[ترجمه گوگل]نمک و شکر با یکدیگر ترکیب می شوند

4. Oil and water will not intermingle.
[ترجمه ترگمان]نفت و آب از بین نمی رود
[ترجمه گوگل]روغن و آب ترکیب نمی شوند

5. Unctuous ripe red fruit aromas intermingle with hints of freshly ground coffee beans and mocha.
[ترجمه ترگمان]مخلوط میوه و میوه سرخ مخلوط با اشارات قهوه و قهوه تازه و قهوه با مخلوط قهوه مخلوط می شوند
[ترجمه گوگل]عطر میوه سرخ شده ریز خرد شده با اشاره هایی از دانه های قهوه تازه میوه و موچا متصل است

6. The less the spots intermingle the better.
[ترجمه ترگمان]به هر حال نقاط کم تر با هم مخلوط می شوند
[ترجمه گوگل]هرچه لکه های کوچکتر بهتر می شوند

7. Tumor cells at the margin may intermingle with cells of the surrounding gastric wall.
[ترجمه ترگمان]سلول های تومور در حاشیه ممکن است با سلول های دیواره شکمی اطراف intermingle شوند
[ترجمه گوگل]سلول های توموری در حاشیه ممکن است با سلول های دیواره اطراف معده متصل شوند

8. They intermingle with the crowd in the hope that their pursuer will lose sight of them.
[ترجمه ترگمان]آن ها با این امید که تعقیب کننده کنندگان آن ها را از نظر دور کند، با جمعیت صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها با جمعیت در امتداد می یابند که تعقیب آنها از بین خواهند رفت

9. Intermingle CaO in electronic emission materials evaporation of BaO and increase the emitting current.
[ترجمه ترگمان]ژل خشک شده در مواد انتشار الکترونیکی تبخیر شونده را تبخیر و جریان انتشار را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]تبخیر CaO ​​در مواد تبخیر الکترونیک تبخیر BaO و افزایش جریان خروجی

10. Aromas of green bean, grass and lifted white currant intermingle with passion fruit and lime citrus.
[ترجمه ترگمان]aromas سبز، علف و انگور فرنگی سفید را با مرکبات و مرکبات lime بلند کرد
[ترجمه گوگل]عطرهای لوبیا سبز، چمن و ترش سفید سفید با میوه های پر شور و مرکبات لیمو

11. Just imagine all of the potential mother - in - law jokes and boss jokes that might otherwise intermingle.
[ترجمه ترگمان]فقط تصور کنید که تمام توانایی های بالقوه مادر - در قانون و jokes که ممکن است غیر از این اتفاق بیفتند را تصور کنید
[ترجمه گوگل]فقط تصور کنید همه جوک های بالقوه مادر و شوخی و جوک های رئیس، که ممکن است در غیر این صورت در هم آمیخته شوند

12. On the palate it has flavours of rich orange marmalade that intermingle in a luscious honeyed sweetness which is counterbalanced by a fresh, crisp acidity and culminates in a zesty citrus finish.
[ترجمه ترگمان]در ذائقه، flavours از مارمالاد پرتقال غنی طعم دارد که با ترشی شیرین و شیرین honeyed جبران می شود که با اسیدیته تازه و ترد جبران می شود و در a مرکبات به اوج خود می رسد
[ترجمه گوگل]در قاشق آن طعم مارمالاد نارنجی غنی است که در شیرین شیرین شیرین است که با یک اسیدیته تازه و ترد، و در انتهای مرکبات نابالغ با هم مقابله می کند


کلمات دیگر: