کلمه جو
صفحه اصلی

helminth


معنی : کرم، کرم روده، کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
معانی دیگر : کرم (به ویژه کرم دستگاه گوارش)، n : ج

انگلیسی به فارسی

(طب، جانورشناسی) کلمات پیشوندی است بمعنی کرم


(جانورشناسی) کرم، کرم روده


کلمنت، کرم، کرم روده، کلمات پیشوندیست بمعنی کرم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: helminthoid (adj.)
• : تعریف: a worm, esp. a parasitic intestinal worm.

• worm (especially a parasitic worm)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] کرم پهن کرمی است چند سلولی، انگلی، با سیستم تولید مثل و چرخه زندگی پیچیده و طول معمولاً 50 تا 2000 متر و شاید بیشتر.

مترادف و متضاد

کرم (اسم)
cream, phylloxera, magnificence, benefaction, worm, worms, helminth, munificence, larva

کرم روده (اسم)
helminth

کلمات پیشوندی به معنی کرم (اسم)
helminth

جملات نمونه

1. This book will provide essential information on parasitic helminth communities for all those involved and interested in parasitology and community ecology.
[ترجمه ترگمان]این کتاب اطلاعات ضروری را در مورد جوامع helminth انگلی برای همه افراد درگیر و علاقه مند به اکولوژی اجتماعی و اجتماعی فراهم خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این کتاب اطلاعات ضروری در مورد جوامع انگلی انگلی را برای همه کسانی که در معرض انگل شناسی و محیط زیست قرار دارند علاقه مند می کند

2. Helminth communities in marine fishes - John C Homes.
[ترجمه ترگمان]جوامع helminth در ماهی های دریایی - جان C
[ترجمه گوگل]جوامع Helminth در ماهی های دریایی - جان C خانه ها

3. Free-living communities and alimentary tract helminths: hypotheses and pattern analysis - D Simberloff.
[ترجمه ترگمان]جوامع زنده آزاد و alimentary tract: فرضیات و تحلیل الگو - D Simberloff
[ترجمه گوگل]جوامع آزاد و کلیه های دستگاه گوارش: فرضیه ها و تجزیه و تحلیل الگو - D Simberloff

4. Helminth communities of amphibians and reptiles: comparative approaches to understanding patters and processes - John M Aho.
[ترجمه ترگمان]جوامع helminth از دوزیستان و خزندگان: رویکردهای تطبیقی برای درک patters و فرآیندها - جان ام
[ترجمه گوگل]جوامع هلمز از دوزیستان و خزندگان: رویکردهای مقایسه ای برای فهمیدن فرامین و فرایندها - جان مئو آئو

5. Comparative Biochemistry of Parasitic Helminths is a challenging assessment of current ideas in the field written by acknowledged world authorities.
[ترجمه ترگمان]زیست شیمی Comparative (helminths Parasitic)یک ارزیابی چالش برانگیز از ایده های فعلی در زمینه نوشته شده توسط مقامات جهانی تایید شده می باشد
[ترجمه گوگل]بیوشیمی تطبیقی ​​Helminths انگلی یک ارزیابی چالش برانگیز ایده های جاری در زمینه نوشته شده توسط مقامات تایید شده جهان است

6. Trichomonad is helminth, have certain infectivity.
[ترجمه ترگمان] Trichomonad \"helminth\" helminth \"یه\" infectivity \"داریم\"
[ترجمه گوگل]Trichomonad هلمتی است، دارای عفونت خاصی است

7. To the tumour inside skull, helminth, haematoma and cerebral blood - vessel pathological changes can provide exact diagnostic basis.
[ترجمه ترگمان]برای تومور در جمجمه، helminth، haematoma، and و changes مغزی - عامل تشخیصی دقیقی ارایه خواهند داد
[ترجمه گوگل]به تومور داخل جمجمه، کلمینت، هماتوم و خون مغزی - تغییرات پاتولوژیک ریه می تواند مبنای تشخیص دقیق را فراهم کند

8. Objective To explore the species of common helminth in Tupaia belangeri chinensis, and to provide scientific basis for laboratory research, domestication and artificial breeding.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی گونه های helminth در Tupaia belangeri chinensis و ارایه مبنای علمی برای تحقیقات آزمایشگاهی، اهلی کردن و پرورش مصنوعی
[ترجمه گوگل]هدف: برای کشف گونه های کرمی معمولی در Tupaia belangeri chinensis، و ارائه پایه علمی برای تحقیقات آزمایشگاهی، دامداری و پرورش مصنوعی

9. Swamp fever is infected by helminth when the mosquito bite people's body.
[ترجمه ترگمان]تب Swamp زمانی که بدن انسان نیش پشه منتقل می شود، آلوده می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که پشه بدن انسان را نیش می زند، تب باله آلوده شده است

10. In addition, still checked other helminth in ground test piece egg.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هنوز helminth دیگری را در یک تکه از تخم تست زمین چک کرده بودند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هنوز هم شاهد کرم دیگر در تخم مرغ تخمگذار زمین است

11. Methods To examine helminth eggs with Kato-Katz, and examine pinworm eggs with anal swab method for children under12years, then do statistics and analysis for the results.
[ترجمه ترگمان]روش ها برای بررسی تخم مرغ های helminth با کاتو - کاتز، و بررسی تخم های pinworm با روش دایره ای برای کودکان under۱۲years، سپس آمار و تحلیل نتایج را انجام دهید
[ترجمه گوگل]روش ها: برای بررسی تخم مرغ های هلمتی با کاتو کاتز و بررسی تخم مرغ های پوستی با استفاده از روش ساواک مقعد برای کودکان زیر 12 سال، پس از انجام آمار و تجزیه و تحلیل برای نتایج

12. Meanwhile, 60 sheep intensely infected with helminth were allocated into 6 groups of 10 animals in each, and carried out the comparative deworming study of different anthelmintics.
[ترجمه ترگمان]در این میان، ۶۰ گوسفند که شدیدا آلوده به helminth بودند به ۶ گروه از ۱۰ حیوان در هر کدام از آن ها اختصاص داده شدند و مطالعه تطبیقی deworming مختلف را انجام دادند
[ترجمه گوگل]در همین حال، 60 گوسفند به شدت آلوده به کلمینت به 6 گروه از 10 حیوان در هر گروه تقسیم شدند و مطالعه آنتی هالمینتیک های مختلف را انجام دادند

13. Biochemical Adaptation in Parasites Parasites - from protozoa to helminths - occupy many environments that have markedly different physical and chemical characteristics.
[ترجمه ترگمان]سازگاری بیوشیمیایی در Parasites Parasites - از protozoa گرفته تا helminths - در بسیاری از محیط هایی که به طور قابل توجهی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی مختلفی دارند را اشغال می کند
[ترجمه گوگل]سازگاری بیوشیمیایی در پارازیتهای انگلی - از پروتوزوئید به کلمینت ها - اشغال بسیاری از محیط ها است که دارای ویژگی های فیزیکی و شیمیایی بسیار متفاوت هستند

14. In addition, DEC is also apropriate for the quantitative examination of other helminth eggs in stool.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، DEC برای بررسی کمی تخم مرغ های helminth دیگر در مدفوع نیز مفید است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، DEC نیز برای بررسی کمی دیگر تخم مرغ های هلمند در مدفوع مناسب است


کلمات دیگر: