کلمه جو
صفحه اصلی

ingression


معنی : ورود، درون روی
معانی دیگر : ورود، درون روی

انگلیسی به فارسی

ورود، درون روی


ورودی، ورود، درون روی


انگلیسی به انگلیسی

• entrance, going in

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] انگرسیون

مترادف و متضاد

ورود (اسم)
entry, entrance, accession, arrival, importation, influx, ingress, entree, admittance, infare, ingression, inning, introgression, introit

درون روی (اسم)
ingression

جملات نمونه

1. By lowering the rate of ingression of dirt, the contamination level of the system will be reduced and the service life of the system's fluid filters will be increased.
[ترجمه ترگمان]با کاهش میزان آلودگی خاک، سطح آلودگی سیستم کاهش خواهد یافت و عمر خدماتی فیلترهای مایع سیستم افزایش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]با کاهش میزان نفوذ خاک، سطح آلودگی سیستم کاهش می یابد و عمر مفید سیستم های فیلتر مایع افزایش می یابد

2. The chloride ingression in concrete was investigated from some factors, such as exposure time, chloride binding, surrounding temperature, stress and crack condition.
[ترجمه ترگمان]ingression کلرید در بتون از برخی عوامل مانند زمان نوردهی، پیوند کلرید، دمای اطراف، استرس و شرایط ترک مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]میزان جذب کلرید در بتن از برخی از عوامل، مانند زمان قرار گرفتن در معرض، اتصال کلراید، دمای محیط اطراف، وضعیت تنش و کرک بررسی شد

3. The basic approaches of water ingress into all-plastic local telephone cables and the effect of water ingression on the electrical characteristics of cable are explained briefly.
[ترجمه ترگمان]روش های اصلی نفوذ آب به تمام کابل های تلفن محلی پلاستیکی و تاثیر آب ingression روی مشخصات الکتریکی کابل به طور خلاصه توضیح داده می شوند
[ترجمه گوگل]رویکردهای اساسی ورود آب به کابل های محلی کابل های پلاستیکی و تأثیر ورود آب بر ویژگی های الکتریکی کابل به طور خلاصه توضیح داده شده است

4. Consequently, the three difficult problems, i. e. high loss in trunk cables, water ingression into closures, and number match of the fibers, are discussed.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، سه مشکل دشوار عبارتند از: ۱ ای ؟ تلفات زیاد در کابل های تنه، بسته شدن آب به بسته شدن و تطابق تعداد الیاف مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در نتیجه، سه مشکل دشوار، من e از دست دادن زیاد در کابل های تنه، ورودی آب به بستگی ها و شمارش تعداد الیاف مورد بحث قرار گرفته است

5. The process of paleogeographic evolution in this area is from land of pleistocene epoch to ingression of holocene epoch, then to littoral circumstances of today.
[ترجمه ترگمان]روند تکامل paleogeographic در این منطقه از زمینی به دوره pleistocene به ingression دوره هولوسن، سپس به شرایط کرانه ای امروزی است
[ترجمه گوگل]روند تکامل پالئوگواتیک در این منطقه از سرزمین دوران پیلوستوسن تا ورود دوره هولووسن، و سپس به شرایط ساحلی امروز است

6. We made a living cell observation on the effect of W7 treatment to the ingression of the cleavage furrow.
[ترجمه ترگمان]ما یک مشاهده سلول زنده را در اثر درمان W۷ به the شیار تقسیم کردیم
[ترجمه گوگل]مشاهدات سلولی زنده بر اثر درمان W7 را به ورودی حفره شکاف ایجاد کردیم

7. In this paper, the effects of dust particles on electric contact are detailed into two parts, one is the dust ingression, and the other is electric contact failures after dust deposition.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، اثرات ذرات گرد و غبار در تماس الکتریکی به دو قسمت تقسیم می شوند که یکی از غبار ingression است و دیگری شکست های الکتریکی تماس بعد از رسوب گرد و غبار است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، اثرات ذرات گرد و خاک در تماس با الکتریکی به دو بخش تقسیم می شود: یکی گرد و غبار و دیگری شکست خوردگی الکتریکی پس از رسوب گرد و غبار است

8. Based on analyses of sedimentary characteristics, the paper is lonsidered that fan delta is a typical set of retrograding ingression lacustrine sequence.
[ترجمه ترگمان]براساس تجزیه و تحلیل ویژگی های رسوبی، این مقاله نشان می دهد که دلتای هوادار یک مجموعه نمونه از توالی lacustrine ingression ingression است
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل ویژگی های رسوبی، مقاله در نظر گرفته شده است که دلتا فن یک مجموعه ای از مجموعه توالی برگشت پذیر است

9. Smooth skin of overall shape of evolution can be summarized by the following six epidermis movement epiboly, convexity, invagination, involution, ingression and delamination.
[ترجمه ترگمان]پوست صاف شکل کلی سیر تکاملی را می توان با شش ناحیه روپوست زیر، convexity،، invagination، involution، ingression و تورق خلاصه کرد
[ترجمه گوگل]پوست شفاف شکل کلی تکامل را می توان به وسیله شش زیر اپیدرم اپیدرمی، تخلخل، invagination، involution، ingression و delamination خلاصه کرد


کلمات دیگر: