کلمه جو
صفحه اصلی

imbricated

انگلیسی به فارسی

جبرانی، پولک پولک کردن، مثل فلس ماهی روی همچیدن، نیمه نیمه روی هم گذاشتن


انگلیسی به انگلیسی

• covered with overlapping sections; having overlapping edges (like roof tiles or scales)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] هم‎پوشان، فلسی


کلمات دیگر: